دوکتور نوراحمد خالدی

 

 

عقب نشینی نیروههای سیاسی غیر جهادی در افغانستان!

 

 

بسیاریها، بشمول اینجانب، پیوستن گلبدین حکمتیار و حزب اسلامی اورا به پروسهء صلح و فعالیتهای سیاسی صلح آمیز در چوکات قانون اساسی کشور به فال نیک گرفتند. این موضعگیری به هیچوجه معنی حمایت از حکمتیار و حزب اسلامی را ندارد بلکه ناشی از اهمیت درجه اول ختم جنگ برای مردم افغانستان و نا امیدی از سایر راهها و چسپیدن به نزدیکترین تخته چوبی برای نجات در تلاطم طوفانی است که ملت افغانستان با آن دست و پنجه نرم میکنند.

این جنگ نزدیک به چهل سال است دوام کرده و باید ختم شود و گلبدین به مردم وعده کرده که در این راه میکوشد. طالبان در پانزده سال اخیر به حرف کس دیگری گوش نکردند، حالا امید است صفوف آنها، که از لحاظ عقیدوی تفاوتی با گلبدین و صفوف او ندارند، به حرف او گوش دهند. هیچ تضمینی در زمینه وجود ندارد اما لازم بود و عقل سلیم حکم میکرد که باید به این روزنه فرصت و شانس داده میشد. اشرف غنی و تیم او این فرصت را به گلبدین و حزب اسلامی فراهم کردند.

اما به چه قیمتی؟

متاسفانه این فرصت دادن به گلبدین در درجهء اول به قیمت تضعیف نقش نیروههای مترقی سیاسی دموکرات غیر جهادی و تکنوکرات در افغانستان تمام میشود. در حقیقت به قیمت تضعیف نقش عمده ترین بخش نیرویی است که از اشرف غنی در انتخابات گذشتهء ریاست جمهوری حمایت کردند. ملیونها افغان غیر وابسته، بخصوص جوانان، اعم از پشتون، تاجیک، ازبک و هزاره و غیره اقوام از اشرف غنی به امید ایجاد یک ادارهء دولتی سالم مسلکی بدون شرکت مافیای جهادی رای دادند و حمایت کردند. متاسفانه مافیای جهادی و در رآس آن داکتر عبداله عبداله با بدنام کردن این انتخابات از یکطرف جلو پیروزی نیروهای مترقی سیاسی دموکرات غیر جهادی و تکنوکرات را گرفتند و از جانب دیگر دوام قبضهء اختاپوس مافیای جهادی را در ادارهء دولت افغانستان تضمین کردند. با تقلیل نقش نیروههای مترقی سیاسی دموکرات غیر جهادی در ادارهء دولت طبیعتآ نقش عناصر قومگرا و افرطیون مذهبی در ادارهء سیاسی و اداری کشور و شورای جهادی حراست و ثبات، بیشتر میگردد.

آمدن حکمتیار اگر روزنهء کوچکی از صلح برای تعدادی است و حاظر هستند برخی از آزادیها و امتیازات خودرا به قیمت صلح مبادله کنند، در عین زمان پیام آور آینده و شرایط نامعلوم برای تعداد دیگری است. حالا خود کرده را نه دردیست و نه درمانی! از فرصت دادن به گلبدین حکمتیار و حزب اسلامی او توسط اشرف غنی و تیم او، اختاپوس مافیای جهادی حاکم در کشور که سالها تظاهر به اسلامگرایی کردند نیز راضی نیست! دوام این جنگ در عین زمانیکه برای مردم افغانستان مصیبت بار است، تعدادی را به فرعونهای زمان مبدل کرده صاحب ثروتها و قدرتهایی شده اند که حتی در شیرینترین خوابهای آنها هم نمی گنجید. اختاپوس مافیای جهادی حاکم بخوبی میداند اگر دوسال قبل توانست با تهدید و تخویف حمله بر ارگ و شورشهای نارنجی خودرا در دولت اشرف غنی شریک نماید، چنین امکانی را در آینده هرگز نخواهد داشت.

سکتاریستهای ستم ملی که با فرصت طلبی به عناصر اسلامگرای قلابی جهادی هم فکر خود پیوستند نیز از بازنده گان بزرگ پیوستن گلبدین حکمتیار به پروسهء قانونی سیاسی کشور میباشند. این سکتاریستها و اسلامگرایان قلابی در عمل نشان دادند که بیشتر به اهداف قومگرایی، سمت گرایی، زبان پرستی، چور و چپاول و اندوختن ثروت علاقمد اند تا اهداف ایدیولوژیک اسلامی و ملی. این افراد با کلماتی مانند افغان، ملت، ملی، وطن بیگانه بودند. با بروز و تحکیم موقف حکمتیار و حزب اسلامی او در پروسهء سیاسی کشور و تآکید او در چند روز گذشته به تحکیم قدرت دولت مرکزی، سیستم ریاستی ادارهء دولت وتحکیم موقف رسانه های ملی، فضای تنفس سیاسی برای سکتاریستانیکه خواهان ایجاد یک سیستم فدرالی ادارهء دولت، تغییر نظام ریاستی به نظام صدارتی و موجودیت یک جو رسانه یی غیر ملی بودند تنگتر خواهد شد.

آنچه مردم بصورت عاجل میخواهند صلح است و ختم جنگ در کشور با یک قیمت مناسب. اگر تحمل نقش گلبدین حکمتیار و حزب اسلامی او، و چهره هایی مانند او در حیات سیاسی کشور، قیمت صلح باشد مردم افغانستان آمادهء پذیرفتن آن هستند.