انجنیر عبدالصبور صافی

ریشهٔ مخالفتها با تذکرهٔ الکترونیک درکجاست؟


 

حرفهای غیرمسؤلانه توهینانه و اهانت آمیز یکتن از وکلای معلوالحال از تریبون پارلمان کشور جهت بازاریابی سیاسی و خوشنودی باداران نابکارشان درحال حوالهٔ ملت میشودکه وطن در تنور جنگ سخت تشنه اتحاد و یکپارچگي ملت بلاکشیدهٔ خود است،  جای نهایت تأسف بحال  آنعده از اعضای پارلمان که به نماینده گی ملت داخل پارلمان نشسته اند وبه این سخنان ابله گوش فرامیدهند ولی برخورد  قاطع دردفاع از ملت درچوکات قانون نمیکنند، آیا لازم است چنین افراد که افغانستان را نمپذیرد امادر پارلمان افغانستان حضورداشته باشند؟

بدون شک که در هر پارلمان مخالفت ها  و اپوزیسیون وجود دارد ولی آن مخالفت درخصوص اجرأ و شیوهٔ دولت داری و قانون گذاری میباشد نه درمورد تحریف نام  ونشان ومرزهای یک کشور، رهبران جدایی طلب <کاتولونیا> درهسپانیه صرف با اعلان استقلال به ۲۵ سال زندان دمهد دموکراسی محکوم میشوند ولی آقای لطیف پدرام  با عین موقف در پارلمان افغانستان بازهم با افتخار قدم میزند، فعالیت سیاسی میکند، از امتیازات پارلمانی هم برخوردار است و خم آبرو نمیاورد آیا مایهٔ تأسف نیست! چطور به چنین وکلای که در پارلمان افغانستان تکیه  زده ولی افغانستان را  منیحث ملک خود نمی شناسد  اجازه میدهیم که  داخل تالار پارلمان کشوری شود که نظربه اظهارت خودشان به آن تعلق ندارند، این آقا حرف از تحریف هویت  میزند نمی دانم که جناب از کدام هویت حرف میزند  آیا میداند هویت یعنی چه و چه وقت انسان صاحب هویت شده میتواند ؟

پس بهتراست حرف چند در باره پدیدهٔ ادراکی که هویت نامیده می شود و حاوی تصویری از <خود> که به رفتارها، انگیزه‌ها و حتی احساسات افراد سمت وسو میدهد سخن گفت، فردی که خود را تبعه یک کشورمی‌داند و درهویت یک همشهرّی قرار می‌گیرد دارای مجموعه به هم پیوسته‌ای از آگاهی‌ها، تصورات و انتظارات است که رابطه او با محیط اجتماعی‌اش را تنظیم و تعریف می‌کند، تبعه و یا همشهری برای خود حقوقی قایل است و آنها را از مدیران شهری دائماً بدست میاورد، تابعیت در رژیم‌های مردم‌سالا‌ر با گذشت زمان رشد می‌یابد و سرانجام سه بُعد مشخص پیدا می‌کند که  عبارت اند از:

·        بُعد مدنی: شامل آزادی بیان، حق محاکمه منصفانه، ودسترسی برابر به نظام قانون را در برمیگرد.

·         بُعدسیاسی: که شامل حق رأی، نامزدی مقامات انتخابی، حق شرکت دراحزاب سیاسی و مشارکت به شیوه های گوناگون در روند قانونگذاری است.

·        بُعد اجتماعی. همان مزایای بیکاری، مزایای حفظ الصحَوی ومزایای آموزشی اتباع میباشند.

این ابعاد همیشه درتکامل بوده وهمه  برای اتباع کشور در افغانستان مهیا است، همین آقا وآنهائیکه حرف ازخراسان میزنند و نام افغانستان را نمیپذیرند همین اکنون در پارلمان کشورنشته، باری خود را به ریاست جمهوری درمقابل کرزی کاندید کرده  که رأی حتی نیم فیصدهم نیاورد، همین اکنون عملاً رهبرحزب به اصطلاح کنگرهٔ ملی میباشد، ولی بدون خجالت ازاین همه رفای سیاسی، اجتماعی ومدنی که وی بهرمند است؛ خود و هویت خود را تحریف شده و زیرستم میداند! مسخره نیست؟

پس این آقا به کدام حق خود و قوم خود را زیرستم و حذف حقوق هویتی، قومی و شهری تعریف میکند!

مبارزه بشوهٔ ماکیاولیستی وانارشیستی که شکل واقعی و انسانی مبارزه جهت رسیدن به کرسی و مقام  نیست، بلکه راه ها وشیوه های دموکراتیک و مردمی دارد که  باید ازآن استفاده شود، کاملاً مبرهن است که بعضی ها زیرنام دفاع از حقوق ملیت ها و اقوام پی منافع و کسب قدرت خود اند و عدهٔ دیگرجهت تحقق منافع یکعده کشورهای همسایه مصروف مبارزه اند تا به این شیوه زراندوزی کنند، بدون درک از واقعیت های جامعهٔ کثیرالقومی، دست به مزاحمت های میزند تا به شکل از اشکال جلو پیشرفت اجتماعی اقتصادی کشور را سد شوند تا مگر بتواند بدین وسیله به اغراض شوم خود ازنام قوم و ملیت کسب شهرت و زمان  کنند.

آیا افغانستان کشور چند ملیتی است یا چند قومی :

 دراین جا لازم میدانم قسمت از مقاله جناب داکترسیدعبدالله کاظم را خدمت دوستان تقدیم نمایم؛ ((جناب کاظم درمورد ملت چنین مینویسند: عام ترین  و معمول ترین تعریف درمورد ملت اینست که: ملت مجموعه ای مشخص ازافرادیست که دارای اهداف وآمال مشترک، مسؤلیت ها و منافع مشترک بوده و بصورت متداوم دریک سرزمین مشخص زیر یک نام زندگی میکنند دراینجا سلطه ملی که آنرا حاکمیت ملی نیز گویند ملتها را به ملت های آزاد و ملتهای غیر‌آزاد تقسیم میکند.

درطول تکامل ملتها، عناصر متفاوت محور همبستگی را، میان مجموع افراد یک سرزمین بنام یک ملت به وجود آورده است، ازجمله زبان ، نژاد، دین، مذهب، قومیت، سیاست وغیره. آنچه جوامع و ملل امروزی را از گذشته متمایزمیسازد آنست که در تشکل و تکامل ملل جدید عناصر فوق الذکر نقش خود را تدریجاً ازدست داده بنابرآن  سوای تعریف ها قرارگرفته اند، اکنون مللی را می نگریم که با وجود زبانهای مختلف، نژاد های مختلف، اقوام مختلف، ادیان و مذاهب مختلف به حیث یک ملت واحد تبارز نموده و هویت ملی خود را ثبت کرده اند. به عباره دیگر اقدامات عملی ونظری که به منظور نیل به اهداف وآمال مشترک، رسیدگی به مسؤلیت های مشترک وتأمین منافع مشترک صورت میگیرد، افراد مقیم یک سرزمین را « با وجود تفاوتهای زبانی، قومی، نژادي، دیني، ومذهبي» به حیث یک ملت واحد دور یک محور همبسته ومتحد نگهمیدارد و زندگی فردی وجمعی ایشان را تنظیم میکند، این احساس اتحاد وهمبستگی ملت را بدور یک محور مشترک؛ «وحدت ملی» می نامند، از اینجاست که استحکام وحدت ملی یک پدیدهٔ حیاتی درموجودیت ملتها محسوب میشود. ثبات و قدرت ملت در قدم اول مستقیماً متناسب به اندازه استحکام وحدت وهمبستگی ملی آنست. هر گاه احساس ناشی از وحدت ملی از بین برود شیرازه های موجودیت ملت ازهم می پاشد وملت محکوم به انقراض میگردد.

واماملیت: اصطلاح ملیت ازنظر لغوی در حقیقت وجه نسبتی ملت یعنی مربوطیت و منسوبیت افراد را به ملت متعلقه بیان میکند، مثلاً می پرسند ملیت شما چیست؟ گفته میشود : افغان، ایرانی، ترک، دوچ و غیره هرگاه  به زعم ناقص، مفهوم «ملیت» را به حیث« مردم دارای خصوصیات فرهنگی، زبانی ویا مذهبی بخصوص» مرادف با مفهوم «ملت» بکاربریم ، درآنصورت درحدود سیاسی یک کشور، صحبت از ملیتها چنین معنی میدهد که درآنجا وحدت ملی درچوکات یک ملت واحد وجود ندارد یعنی آنکشور متشکل از ملت های مختلف است که  هریک دارای آرزوها ، آمال مسؤلیتها و منافع متمایز از هم بوده وفقط روی اهداف خاص باهم به اشتراک مساعی پرداخته اند. اتحادجماهیراشتراکیه شوروی «سابق» یکی از مثالهای خاص یک کشور کثیرالملیتی است. ))

ازاین دوتعریف برمی آید که افغانستان یک کشور چندقومی است نه کشورچند ملیتی و هویت هر قوم در تذکره های الکترونیک کاملاً واضیح و روشن است، کلمهٔ افغان منحیث ملت هم به پشتون هم به هزاره وهم به تاجک و نورستانی و گجر یک سان  بکاررفته است که  جای برای  تحریف هویت یک قوم ویا گروه وجود ندارد بلکه همه از احترام و ارزش یکسان برخوردار اند.

باوجود این همه استدلال های منطقی که ازطرف اهل علم ودانش صورت گرفته است وهمه چیزمانند آفتاب روشن است یکعده معلوم الحال به شمول آقای داکترعبدالله عبدالله مخالف روند توزیع تذکره های الکترونیکی میباشد آیا واقعاً حرف از تحریف و تحمیل هویت است و یا درعقب آن حرفهای دیگر وجود دارد!!

بیاید صادقانه حرف بزنیم  کمی  و کاستی ها وهم دستاورد ها را برشماریم، اگر یک نظر مختصر به اوضاع امنیتی،سیاسی و اقتصادی کشورنمایم همین اکنون در۲۶ ولایت کشور جنگ جریان دارد یافته‌های تحقیق اداره‌ی احصاییه مرکزی از وضعیت زنده‌گی مردم نشان می‌دهد که ۵۴.۵ درصد مردم افغانستان زیر خط فقر زنده‌گی می‌کنند. اداره‌ی احصاییه‌ی مرکزی در مورد وضعیت زنده‌گی مردم در سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ تحقیق کرده است. این اداره روز یکشنبه (۱۶ثور) با حضور مقام‌های حکومتی و نهادهای کمک کننده‌‌ی افغانستان نتایج این تحقیق را ارایه کرد.

در این ارتباط در اعلامیه‌ی بانک جهانی، ضمن نگرانی شدید از میزان فقر در میان مردم افغانستان، آمده است که میزان بلند فقر رابطه‌ی مستقیم با رکود فعالیت‌های اقتصادی، افزایش نفوس و بدتر شدن وضعیت امنیتی دارد. این نهاد می‌گوید که در اثر سال‌ها جنگ و ناامنی، ساختار اقتصاد افغانستان از هم فروپاشیده و منابع بشری و معیشتی آن به شدت آسیب دیده است.

اما آیا فقر که با عدالت اجتماعی و ناکارآمدی دولت در امر توسعه‌ی روزافزون اقتصادی و توزیع منابع مادی پیوند دارد، به اندازه‌ی کلمه‌ی افغان و تذکره‌ی الکترونیک در میان نخبه‌گان أفغانستان، چه در پارلمان و چه در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها، غوغا برپاکرده است؟

نه خیر نکرده است چون  که درافغانستان منافع گروهی، سمتی و شخصی باارزش تراز منافع ملی است، نماینده خاص اتحادیه اروپا در افغانستان گفت  که« توزیع تذکره های الکترونیک، افغانستان را جایی امن‌تر خواهد ساخت، حکومتداری را قوی و خدمات را بهتر خواهدکرد. بی بی سی».

افغانستان تا اکنون  آماردقیق از نفوس کشور را ندارد درحالیکه فقر، بیکاری و بیچارگی بیدادمیکند باوجود کارهای ارزشمند داکتر غنی درساحهٔ اقتصادی دولت باید برای واردات، صادرات و رفای اجتماعی  خود آمار نفوس کشور راداشته باشد درحالیکه ندارد، رئیس اجرائیه کشوربدون توجه به زندگی مردم از شروع حکومت وحدت ملی تا کنون هیچ موضوع نبوده که آقای عبدالله عبدالله با آن اظهارمخالفت نکرده باشد چون که نزد محترم حرف برسر منافع گروهی و کسب قدرت و سرمایه گذاری به انتخابات آینده مهمتر است نه رفای عامه نه زدودن فقر وفلاکت نه بیکاری و بیچارگی  وفرار جوانان!

بیشتر از همه داکترعبدالله عبدالله، حزب جمعیت اسلامی و شورای نظار خواستار انتخابات شفاف اند ولی چرا از گرفتن تذکره الکترونیک که شفافیت انتخابات را تضمین میکند اِبا میورزند ریشهٔ این  اختلاف در چیست؟  لطفاً توجه کنید که ازتذکره الکترونیک مفسدین نفع میبرند ویا ملت!

·        ۱-با گرفتن تذکرهٔ الکترونیک درهمه عرصه ها شفافیت بوجود میاید. مفسدین شفافیت نمی خواهند!

·        ۲-با گرفتن تذکرهٔ الکترونیک آمار دقیق اقوام، و نفوس کشور معلوم میشود که این کار مایه ی نگرانی غاصبین حقوق اقلیت ها است.

·        ۳-با گرفتن تذکره های الکترونیک کنترول بر واردات و صادرات تحقق می یابد. قاچاق بران معادن وصنایع متضرر میشود پس تذکره نمیخواهند.

·        ۴-با گرفتن تذکره های الکترونیک کنترول بر درآمدها، پولشوئي ها معاملات غیرشفاف پولی صورت میگیرد. مورد پسند مافیای اقتصادی نیست.

·        ۵-با گرفتن تذکره های الکترونیک انتخابات شفاف صورت میگیرد وکسی نمیتواند زیرده نام و ده تذکره ده بار رأی بدهد. گروه های جهادی وعبدالله عبدالله خوش ندارد این روند را.

·        ۶-باگرفتن تذکره های الکترونیک از ورود افراد خارجی به داخل افغانستان کنترول دقیق صورت میگیرد که بالای اوضاع امنیتی کشورتاثیرمستقیم و بسزای دارد. مفسدین هرگونه هرج و مرج  را به نفع خود میدانند.

·        ۷-باگرفتن تذکره الکترونیک زمینهٔ قانونی و دموکراتیک بدون جاروجنجال و کشمکش برای تغییر قانون اساسی کشور حتی تغییرنام افغانستان از طریق یک ریفراندم و یا تشکیل لویه جرگه مهیا میگردد. ولی دشمنان هرج ومرج را برای امتیاز گرفتن راه معقول میدانند وای به حال ملت بیچاره که در گروه چه کسان قراردارند.

لازم بود که این تذکره های الکترونیک درقدم اول و در دورهٔ اول حکومت کرزی توزیع میشد تا از یک طرف اساس یک دولت معیاری گذاشته شود واز طرف دیگر دولت بتواند به همه بخش ها تسلت و نظارت کامل داشته باشد ولی کرزی هیچ  اقدام در تشکیل یک دولت معیاری در کشورنکرد.

جای شنیدم شاید هم شوخی باشد، قرار بود توزیع این  تذکره ها در زمان کرزی صورت گیرد وباید هم صورت میگرفت و اولین تذکره راهم جناب شان باید اخذ میکرد وقتی برایش گفتند که  تذکره های الکترونیک آماده اند و این مزایا را دارد گفت « گمیشکو گمیشکو این چه بلا است ورداریش» از این رو وی قانون ثبت احوال نفوس را بی سروصدا زیرزانو خود گذشت درحالیکه حساسیت موضوع را درک میکرد ولی دست بکارنشد اکنون هم درمورد اخذ  این تذکره از درز دیوارترصُد میکند.

حال همه خوانده گان خود قضاوت کنند به گذشته و کارنامه های سیاهی افرادی نگاه کنند که پشت تریبون ها قرار میگیرند و با تبلیغات زهراگین مردم را جهت نگرفتن تذکره های الکترونیک تشویق و گمراه میکنند، آنها تا اکنون به بهانه های مختلف توزیع تذکره ها را به تعویق انداخته ومی اندازند، وقتاً فوقتاً برای دولت دردسر  ایجاد میکنند تا بدین ترتیب جلو پیشرفت  پلانهای اقتصادی و اجتماعی دولت جهت صلح و رفای عامه  را بگیرند و دولت را مصروف کارهای فرعی نمایند درحقیقت اینها اند که جلو ترقی، تعالی وتأمین صلح در کشور را میگیرند اگر این مفسدینِ شامل دولت بجای شان نشانده شوند که توان فعالیت نداشته باشند و از اموردولتی دست شان کوتاه گردد استقرارصلح وامنیت زمان زیادی را دربرنخواهد گرفت.

                                                            پایان