F

انجنیرعبدالصبورصافی

F

صلح قَهقَرایی داکترزلمی خلیلزاد، فاجعه یی درحال شکل گیری

F

دراین روزها بازارِ گفتگوهای صلح وقطع جنگ همه جا گرم است ولی این صلح چیست که همه تشنهٔ آن اند بعضی ها برای آمدن صلح قیمت لایتناهی تعین میکنند بعضی ها ازآمدن این صلح درهراس اند، بدون شک که صلح یک ضرورت نهایت مبرم وعاجل است ولی گاهی هم برای یک لحظه کوچک اندیشیده یم که چه نوع صلحی میتواند درد ملت را دواکند زیرا این صلح بازی کودکانه نیست این صلح بین دوفرد ودوجوان نیست این صلح بین دوقوم ودوگروه نیست این صلح بین افعانهای آزاد وافغانهای محکوم است، افغانهای آزاد بدین معنی که اینطرف همه چیزروشن وآشکاراست دولت، قانون وروابط خارجی روشن اگرخارجیها هم حضوردارند به اساس یک موافقه آمده حتی اگرآنرااشغال بنامیم مگرپنهان نیست، ولی طرف دیگرافغانهای محکوم یعنی یک کتلهٔ بزرگ افغانها درگروه یک گروهی متحجر وابسته با استخبارات منطقوی همه چیزآن پت وپنهان که این کتلهٔ عظیم افغانهارا درقبضهٔ خود گرفته، باوجودکه ازاستخبارات منطقه تغذیه میشوند وبرای منافع آنها داخل جنگ اند ولی این همه را انکارمیکنند، حرف ازخداو رسول میزنند ولی انفجاردرمسجد واماکن مقدس انجام میدهند، ناگفته نماند که همین گروه (طالبان) بود که امریکا را آورد ودرافغانستان مستقرساخت بخاطراسامه، پس صلح حال یک معنی ومفهوم دیگربخودمیگیرد اگر از معنی لغویی صلح که همانا آشتی وسازش است بگذریم صلح منحیث آرمان ملی خواست هرانسان درسطح ملی وبین المللی است ومنافع هرکس درصلح نهفته است البته که هستند بعض افراد وقدرتهای جنگ افروز که، جنگ رابرای حفظ منافعی شان ترجیع میدهند.

هرآنکسیکه فکرمیکند قطع جنگ، صلح است و برای آن هرقیمتی را می پردازند جداً اشتباه میکند، بدون شک که قطع جنگ میتواند پیش زمینهٔ برای صلحِ واقعی باشد ولی هرگزصلح پایدار وواقعی شده نمی تواند، صلح باید برعلاوهٔ قطع جنگ شرایط وآرامش فکری، ذهني، سیاسی و فرهنگی یا به عبارهٔ دیگر رفاء اجتماعی، توسعه اجتماعی، روابط گسترده با جهان وهمگام شدن با پیشرفتهای جهانی را فراهم سازد، صلح معنی ومفهوم مطلق نیست، میتواند نظربه شرایط وخواستِ منافع نظامی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تعریف مشخص ومتفاوت پیداکند، مانمی توانیم صلح که دریک زندان مستولی است راصلح بنامیم وافتخارکنیم که صلح آفرینی کردیم، افغانستان دراین هجده سال دستاوردها و ارزش هایرا بدست آورده است، قوای مسلح را به پای ایستاد کرده واین قوای مسلح هزاران سربازقربانی داده است این همه قربانی بخاطرحفظ ارزشهای انسانی و دموکراسی و ایجاد یک جامعهٔ مرفع ومتمدن بوده چطورمیتوانیم این همه را یکباره بخاطرمنافع دیگران زیرپاکنیم وهمه چیز را ازسربنیان نهیم!

صلح کُوشي صلح آفرینی،صلح ماندگار و صلح تحقیقی اصطلاحات سیاسی اند که هریک درجای خود دارای ارزشهای خود است.

فیلسوف نامدارآلمانی «امانوئل کانت» درسال ۱۷۹۵ میلادی کتابی با عنوان «صلح ماندگار» نوشت وبرای صلح ماندگارشش اصل را پیش کردکه مورد پسند مردم قرارگرفت.

  • ۱-برقراری صلح، هرگاه با یک شرط مخفی برای جنگ در آینده باشد، معتبر نخواهد بود.
  • ۲-هیچ کشوری مستقلِ موجود نباید از راه وراثت مبادله، خرید و فروش وو… تحت مالکیت کشوری دیگر در آید.
  • ۳-ارتش‌های ثابت به تدریج باید برچیده شوند.
  • ۴-هیچ کشوری نباید خود را به واسطه امور برون مرزی همچون جنگ مقروض کند.
  • ۵-هیچ کشوری حق ندارد با تمسک به زور در تشکیل یا ادراه کشوری دخالت کند.
  • ۶-هیچ دولتی نباید به هنگام جنگ با کشوری دیگر به خود اجازه تمسک به آن قبیل اقدامات خصمانه‌ای را دهد که اعتماد دو طرفهٔ میان طرف‌های درگیر را برای صلح آینده ناممکن می‌سازد.

افغانها صلح پایدارمیخواهند این صلح میکانیزم وارزشهای دارد که باید درنظرگرفته شود، آقای زلمی 

خلیلزاد منیحیث یک امریکائی افغان الاصل نباید کاری کند که افغانستان را در زندان [کوری طالبانی] بنام [صلح آفرینی] رها کند و نزد مقامات امریکائی کردت [صلح آفرین] را بگیرد درحالیکه انسانیت را درافغانستان به قتلگاه بفرستد و شرایطی را ایجاد کند که بازافغانها بخاطر آزادی ودموکراسی قدالم کنند و دست به سلاح ببرند، مصاحبهٔ داکترزلمی خلیلزاد با تلویزیون یک کاملاً روشن است که با طالبان موافقه شده تا کلیدقدرت برای آنها سپرده شود، وقتی داکترخلیلزاد ازقول طالب ها میگوید که دیگرطالبان هرگزآن طالبان گذشته نیستند وگذشته را ناکام میدانند کنایتاُ داکترغنی را به ندادن قربانی درراهی صلح متهم میکند وتلاش دارد تادولت انعطاف وخودگذری کند معلوم است که درمورد انتقال قدرت بحثها وخامهٔ موافقه ها ریخته شده است.

آقای خلیلزاد میگوید که مذاکرات درقطربسیارخوب به پیش رفت!

آیا ۶روز مذاکرات پشت درهای بسته روی جدول خروج امریکامیچرخید؟

سؤال اینست۱۴۰هزارسربازامریکایی که درزمان آقای اوباما افغانستان را ترک کردند بالای کدام جدول با طالبان بحث کرده بودند که اکنون شش روزبحث میکنند؟

قضایا رانباید سطحی گرفت دراین شش روزمذاکرات موضوعاتِ بالای طالبان قبولانده شده باشد که منافع امریکا را درمنطقه گسترش و تضمین کنند ودربرابرآن امریکا تخت وتاج افغانستان را به طالبان تحویل خواهد داد، ممکن احتمالاً میکانیزم تحویل دهی قدرت به طالبان مورد بحث ومخفی نگهداری میگردد چون اگرمیکانیزم افشاء شود باز دولت که توسط طالبان تشکیل خواهدشد یک دولت دست نشانده ازطرف امریکا خواهدبود!

چیز که بسیارتوجه را جلب میکند همانا پنهان کردن محتوای مذاکرات است پس مذاکرات که ازملت درخفاانجام میشود بدون چون چرا به نفع ملت نمیتواند باشد، چنانچه  کراکر، سفیر پیشین امریکا در افغانستان، گفتگوهای اخیر امریکا و طالبان را با گفتگوهای سال ۱۹۷۳ میلادی میان واشنگتن و ویتنام شباهت می‌دهد و می‌گوید ما فقط روی شرایط تسلیمی مان بحث ‌کرده‌ایم . آقای کراکر در یک سرمقاله برای روزنامه امریکایی واشنگتن پوست، که روز سه شنبه ۳۰جنوری ۲۰۱۹به نشر رسید، نوشته است که «توافق روی چارچوب صلح میان دو طرف (امریکا و طالبان) در نبود حکومت افغانستان و به خواست طالبان انجام شد و این به این معنا است که ما خود حکومتی را که ادعای پشتیبانی آن را داریم مشروعیت ندادیم. توافقنامه چارچوب صلح که روز دوشنبه اعلام شد خواهان آتش بسی است که می‌تواند منجر به خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان شود به شرط آن که طالبان تعهد کنند که برای سازمان‌های هراس افگنی را که امنیت امریکا را تهدید می‌کنند پناهگاه نمی‌دهند و یا به گفته آقای کراکر طالبان تعهد کرده اند که رویداد یازدهم سپتامبر دوباره تکرار نمی‌شود.»

فرض کنیم اگر قدرت بدست گروه طالب بیافتد آیا چه کسی میتواند تضمین کند که مردم شراطِ آرامِ فکری، روحي،اجتماعی، فرهنگی وسیاسی بدست میاورند وملک به طرف ملوک الطوایفی نمیرود؟؟

آیا کسی میتواند تضمین کند که مردم اختیار ریش خود را داشته باشند؟

آیا کسی میتواند تضمین کند که آزادی های فردی  زیرتازیانهٔ افراد جاهل وبیخرد مانند سالها قبل قرارنمیگیرد؟

آیا چه کسی میتواند تضمین کند که مردم بخاطرآزادیهای فردی و اجتماعی خود دوباره دست به  قیام های بعداز این صلح نمی زنند؟؟

آیاکسی میتواند تضمین کند که طالبان آن گروه متحجرگذشته نیستند درحالیکه تا کنون نه خط مشی طالبان ونه پلان صلح شان روش وآشکاراست؟

بعضی از سیاسیون که پشت میزهای مدورتلویزیون ها قرارمیگیرندو گلوپاره میکنند که اشرف غنی باید قربانی بدهد و ازمقام دست بردارد این افراد همان مفسدین ویاوابسته گانِشان اندکه امتحان خودرا درگذشته داده اند واکنون که ازقدرت کنارزده شده میخواهند بازراهی گنجشک برای رسیدن به قدرت برای خود پیداکنند بایدگفت که سخت اشتباه میکنند!

من به این سیاسیون میگویم که لطفاً یکبارآنچه که طالبان درساحات تسلط خویش انجام داده اند را دقیق بیطرفانه وعادلانه مطالعه کنید!

شرایط زندگی مردم سطح رفاء توسعهٔ اجتماعی خدمات صیحی مهمترازهمه معارف درساحهٔ تسلط طالبان درچه حال است!؟

ازهمه اولتر قوم پشتون را تماشاکنید که به خاک سیاه نشانده شده درمناطق پشتون نشین نه کتاب است ونه قلم، نه درس ونه مکتب همه اولاد پشتون ها بی سوادوجاهل بارآمده اند، یک نسل درحالت انقراضِ علم ودانش قراردارد، واین عمل صرف منافع پاکستان را تأمین میکند که اززمان خروج انگلیس ها ازهند بریطانوی درساحهٔ پشتون نشین آنطرف خط اساس گذاشته شد، آنهامیگویند مابه گذشته نمیرویم وتجربهٔ ناکام گذشته را تکرارنمی کنیم ولی عملاً مبایل وایفون افراد را زیرسنگ میکنند اطفال و جوانانیکه را درمیدان فوتبال یا به رکبارمی بندند ویا انتحاری میکنند مکتب هاراحریق میکنند زنان را اجازه دوا وداکترومعالجه نمیدهند ازمکاتب مضامین ساینسی را حذف میکنند درمساجد انتحارو یا ترورمیکنند آیا دین همین را گفته است؟

آیا فقط عالمان دین صرف طالبان اند ودیگران خرکار؟  واقعاً مضحک نیست!؟

بناً ازگفته های بی مسؤلیت باید پرهیزکرد باقضایا برخوردعینی داشت نه عاطفی ،تعصبی وسیاسی! جادارد این بحث را به این گفته داکترغنی پایان دهم که میگوید:

٬٬مذاکرات ما با طالبان بدون قید و شرط است، اما صلح ما شرایط دارد. صلح آمدنی است و در ارادۀ ما باید شک وجود نداشته باشد٬٬.

حکومتِ مُوَقت وعواقِبِ آن:

اگر ازحرفهای اضافی بگذریم اولین حکومت موقت به ریاست صبغت الله مجدد درسالهای تبعید درپاکستان شکل گرفت که بعد درسال ۱۳۷۱بتاریخ ۸ثوربکابل انتقال یافت عمراین حکومت دوماه بود درطول این دوماه حضرت مجددی فقط رتب جنرالی، قباله و زمین برای شهرکها توزیع کردوبس، بعد اداره حکومت موقت به برهان الدین ربانی تعلق گرفت، می بایست ربانی برای ۴ ماه درقدرت میبود ولی وی درظرف این چارماه شورای اهل حل وعقد خود خوانده را تشکیل کرد وبه اریکهٔ قدرت تکیه زد فیصلهٔ شورای اهل حل عقدسبب شدکه جنگهای تنظیمی درشهرکابل براه انداخته شود که ۵۰۰هزار کابلی را کشته، آواره ودربدرساخت  تا درسال ۱۳۹۶ توسط طالبان به فرارمجبور وباچوکی ریاست جمهوری به تخار انتقال یافت، بعد بر اساس موافقتنامهٔ که درسال ۱۳۸۰ دربن به امضا رسید، بازاداره موقت افغانستان به ریاست حامد کرزی تصویب و در اول جدی ۱۳۸۰ رسماً قدرت را از برهان الدین ربانی که دولت بدون پایتختِ مشخص داشت تحویل گرفت، مدت کار آقای کرزی در این مقام شش ماه تعیین شده بود (لویه جرگه) جوزای ۱۳۸۱ او را برای دو سال دیگر در مقام ریاست دولت انتقالی ابقا کرد، بعداً آقای کرزی درسال ۱۳۸۳ درانتخابات اشتراک نمود وبرای دو دورمتواتر رئیس جمهوری منتخب مردم افغانستان بود، آقای کرزی درطول زمامداری موقت ومنتخب خود فقط سفرهای به کشورهای خارج کرد وخوش گزارانی نمود از کمک های خداداد غرب هیچگونه استفاده موثرنکرد نه سازماندهی اموردولتی موجود بود ونه مدیریتی فقط خوردُ بوردُ فسادِ مافیا رشد داده شد، سیاست های وی باعث شد که نفاق سیاسی اجتماعی لسانی و مذهبی تشدیدگردد وکمکهای باد آورده به هدربرود ووطن درچنان فلاکت فرورود که تا اکنون ملت رنج این سیاست های نابکار راحمل میکند، کرزی یگانه کارخوب که کردانتقال قدرت به صورت مسالمت آمیزبه داکتراشرف غنی رئیس جمهوری منتخب که با ۸میلیون آرای مردم برگزیده شد، بود.

داکتر اشرف غنی تا اکنون توانست اموراداری را اصلاح کند دست مافیا اقتصادی را تا اندازی زیاد کوتاه و پروژه های خوب عمرانی  واقتصادی را رویکارکند، وی افغانستان را نسبتاً به پای خود استاد کرد وازاحتیاج پاکستان بیرون کشید پروژه های خورد وبزرگ اعمارشد خطوط ریل آمد وافغانستان از راهی لاجورد به اروپا وپلهای هوائی به کشورهای منطقه وصل شد صادارت کشوررشد کرد به امور زنان وجوانان رسیدگی صورت گرفت واداره دولت را ازمفسدین تا اندازی زیاد پاک کاری واموربه جوانان سپرده شد.

داکتراشرف غنی مقاماتِ امریکائي را آماده ساخت تا طالبان را برای مذاکره با دولت افغانستان بنشاند تلاش های داکترغنی سبب شدتا امریکا نمایندهٔ خاص خود داکترزلمی خلیلزاد را برای گفتگوبا طالبان تعین کند امیدواریم داکترخلیلزاد این وظیفه را با کمال ایمانداری وآرزوهای ملت رنجکشیده افغان آنطور که شاید و باید است موفقانه انجام دهد تا نام نیک از خود بجا بگذارد نه مانند بن اول که فاجعه آفرید ورنه امروزما یک دولت ناکام نمی داشیم وصلح ازهمان روز اول سقوط طالبان تأمین میبود!

بعضی ها حرف وحدیث از ایجاد حکومت موقت بمیان میاورند گرچه زلمی خلیلزاد این موضوع را ظاهراً ردکرده ولی چنان معلوم میشود که یکسلسله زد وبندهای بخاطر بیرون شدن امریکایان از افغانستان باطالبان صورت گرفته است، تا امریکا به اصطلاح افغانی برای خود یک بینی خمیری بسازد به هرصورت امریکا درکوتاه مدت خواهد توانست یک بینی خمیری داشته باشد ولی بسیارزود چلوصاف آن ازآب بیرون میاید زمانیکه افغانستان دریک باطلاق دیگرفروبرود آنچیزکه بعداز سقوط داکترنجیب الله واقع شد امروزتکرارآن متصوراست.

بزرگترین اشتباه امریکا درمذاکرات صلحِ قطر:

·      ۱- بجای گفتگوهای صلح، داکترخلیلزاد حرف بیرون رفت قوای نظامی امریکا را باطالبان مطرح کرد، همزمان با این گفتگوها آقای پمپو وزیرخارجهٔ امریکا گفت که «امریکا درخروج قوای خود ازافغانستان جدی است».

·      ۲-اگرواقعاً امریکامیخواست که درافغانستان صلح پایداربیاید باید به صورت قطع مسئلهٔ خروج قطعات خود را علنی مطرح نمیکرد امریکا باوجود مخالفت ها با پاکستان بازهم به نفع وبه خواست پاکستان عمل کرد وکلید قدرت دولتی را روی میزطالبان گذاشت.

این مسایل سبب شد که طالبان جان تازه بگیرند وخواست های جدید به شمول کنارزدن داکترغنی و ایجاد حکومت موقت که رئیس آن به خواست طالبان تعین خواهدشد رامطرح کنند، البته به احتمال زیاد امریکا ازقبل دراین خصوص سرمایه گذاری کرده  و مهرهُ را ازقیل آماده نموده است که ازذکرنام آن دراین شرایط حساس معذرت میخواهم، به هرصورت ایجاد حکومت موقت برای افغانستان فاجعه آفرین است و بس، مگراینکه این میکانیزم بایک قوت وحمایت بیدریغ قدرتهاتا پایان کار حمایت گردد و بشکل متفاوت انجام شود، مگراین یک خواب است ومحال، هرکه پیشنهاد حکومت موقت را داده ویا میدهد درحق مردم افغانستان جفابزرگ راانجام میدهد زیرا:

  • ۱-تشکیل حکومت موقت خود زمان گیر وبا جارو جنجالهای همراه است که تمام گروه های مافیایی که توسط داکترغنی ازقدرت عزل شده اند باز جان تازه میگیرند وخود را درحکومت موقت شریک میسازند قدرت گیری این گروه ها به حکومت که درآینده به صورت منتخب شکل میگیرد بزرگترین درد سر ایجاد میکند حتی برای طالبان چنانچه برای داکترغنی ایجاد کردند!
  • ۲-آیا میتوان حکومت موقتی را اساس گذاشت که درآن نه طالب باشد ونه تنظیم های جهادی ونه عزل شده گانِ دستگاه فاسد زمان کرزی ؟ نه هرگزنه!
  • ۳-آیا حکومت موقت توان خلع سلاح این تنظیم های جهادی وطالبان را دارد، ویا اینکه طالبان حاضراندسلاح خود را تسلیم حکومت موقت بدهند کاریکه امریکا با ۲۴۰ هزارسربازخود درمدت ۱۸سال در افغانستان یا نتوانست ویا نکرد ؟ نه هرگزنی!
  • ۴-آیا کسی میتواند تضمین کند که حکومت موقت  تمام وزرا وریاست ها محاکم و قضا را بخواست خود ازافراد بیطرف شایسته واهل کارتعین کند که نه به طالب و نه تنظیم ها تعلق داشته باشند تااموردولتی را بصورت شفاف به پیش ببرند؟ هرگزنی!
  • ۵ـآیاحکومت موقت توان ایجاد یک کمیسیون مستقل برگذاری انتخابات ریاست جمهوری را دارد که همه طرف های درگیربه صورت اخص طالبان آنرا قبول کند؟ هرگزنی!
  • ۶-آیا حکومت موقت توان تشکیل بک لویه جرگه بیطرف به خاطرتعدیل قانون اساسی کشوربدون حضور سران این تنظیم ها و گروه های مافیایی راخواهد داشت؟ هرگزنی!

پس اگر چنین کارصورت گرفته نمی تواند وتشکیل حکومت موقت باز متشکل از طالبان و گروه ها وتنظیم های جهادی همان معجون بن اول باشد این ملت هرگز انتخابات آزاد وشفانخواهد داشت هرگز روزخوش نخواهددید بازجنگ قدرت وکرسی ومقام خواهدبود همان آش وهمان کاسه، دموکراسی که از اولین روز کناررفتن دولت فعلی به ملت الودا میگوید، بناُ صلح اگرازیکطرف خود گذری وایسارمیخواهد ازطرف دیگر تدبیرو عقلانیت نیزضروراست این ایسار وخودگذری باید دوطرفه باشد نه یکطرفه، ما تا رسیدن به یک صلح پایداروماندگار به زمان زیاد، تفاهم، اتفاق وخرد نیازمبرم داریم، به نظرمن بهترین راه، اجتناب ازتکرارتجارب ناکام گذشته دوراز هرگونه تعصب دراین شرایط حساس کشور همانا حمایت بیدریغ از داکتراشرف غنی است هرچه باشد داکترغنی دست پاک وگراف کارکرد بالا دراین چارسال دارد بگذارید تا بتواند پلان صلح خویش را با تدبیرعملی کند.

                                                           

                                                               پایان