F

عبدالصمد ازهر

F

چند دسته گی در مذاکرات و طرح حکومت موقت را نه بگوییم!

F

گاهی آدم تصور می کند شماری را خداوند صرف برای شر اندازی و مخالفت با هر آنچه خوب است آفریده است. روزی با اصل مذاکره به مقابله بر می خیزند و روز دیگر چون چمچه های داغتر از آش به پا بوسی طالبان می شتابند؛ روزی بر حقوق شهروندی و عدالت خواهی های کاذبانه حلقوم پاره می کنند و در روز دیگر از مقام زورسالاری همه بندها را می گسلند؛ روزی یکی را به چهار کتاب کافر می شناسانند و روز دیگر همان شخص را به قدسیت معلا می برند؛ روزی از وحدت ملی دم می زنند و در روز دیگر تهدید به تجزیه میکنند؛ روزی جیره خوار خوان نعمت استخبارات شرقی، روزی از غربی و در اخیر از همه می گردند. اینها اصلاح ناپذیر و منافع شان بالاتر از ایمان، وطن و مردم قرار دارند. مردمان محل از ناچاری در زیر سایه ی اینان می خزند، ورنه از حد اقل پشتیبانی توده ها برخوردار نیستند.

نادیده گرفتن قانون اساسی و حقوق و وجایب مرتبه بر آن، رد حقوق شهروندی برای گزینش رییس جمهور و پیش کشیدن شعار حکومت موقت در مغایرت با قانون اساسی به منظور دست یابی بر آن منفعت های شخصی که از مسیر قانونی میسر نیست، و یا به خاطر برآورده ساختن خواست های بیگانه گان، صاف و ساده یا فرو رفتن در اشتباهات خطیر تاریخی است و یا در گنداب خیانت غلتیدن.

چنین خصلت شتر گاو پلنگی مخصوص قلدران سالاران زور و زر نبوده، بلکه در میان متظاهران به روشنفکری و «گلهای سر سبد» نیز شیوع دارد.

این دیگر از کفر ابلیس هم آشکار تر است که حکومت های منتخب در قوانین ملی و بین الدول، ممثل اراده ملت ها پذیرفته شده اند و مسوولیت مذاکرات عمده ی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را به شمول مذاکرات مربوط به جنگ و صلح بر عهده دارند. سطح و ترکیب هیأت های مذاکره کننده مطابق حال و با در نظرداشت سطح هیأت متقابل، تعیین شده با پیشرفت مذاکرات، این سطح و ترکیب نیز ارتقا و در صورت لزوم وسعت یافته می تواند.

در حالت مذاکره با طالبان به مثابه یک گروه یاغی و خارج قانون، خوب بود آغاز کار با یک هیأت کاری در سطح پایین صورت می پذیرفت و با پیشرفت مذاکرات و بلند رفتن سطح هیأت طالبان، هیأت بلند پایه تر دولتی و در صورت لزوم با پایه های وسیع و موضع واحد، وارد میدان می گردید.

نتیجه ی چنین مذاکرات و تصامیم اتخاذ شده، طور معمول به پارلمان و یا در صورت لزوم به همه پرسی برده شده بعد از تایید، توشیح و نافذ می گردد.

آب را نادیده پاچه ها را بالا زدن و بدون مفاهمه و دانستن گام های مد نظر پلان شده از جانب حکومت، سر و صدای مخالفت راه انداختن و سرکشی ها و چند دسته گی راه انداختن، ره به مسیرهای خطرناکی می برد.

اکنون که حکومت ناچار شده پیش از وقت هیأت مذاکره کننده را توسعه دهد، کوشش شود این هیأت به اندازه ی کافی ممثل طیف های مختلف اجتماعی باشد نه صرف ممثل چند تنطیم جهادی. هیأت نو باید دساتیر واضح از موضع مشترک واحد توافق شده داشته باشد و بر سر میز مذاکره اصول و موازین مذکرات را رعایت کند.

مشت واحد و نظر واحد رمز پیروزی است.