F

دوکتور سید احمد جهش

F

جنگ تمدن ها

F

چندی قبل یکی ازنویسندگان محترم ما جنگ به اصطلاح ضد تروریزم ایالات متحده امریکا ومتحدینش را که مصروف یک بازی موش وپشک باطالبان هستند،  " جنگ تمدن ها "خوانده بودند؛ که چندان با اصل موضوع مطابقت ندارد. ازاین رو به مقصد رفع نقیصه وآگاهی بیشترخوانندگان محترم میخواهم اصطلاح ومفهوم جنگ تمدن ها را به صورت بسیار کوتاه و فشرده به کنکاش گرفته آن را واکاری نموده، درمورد مختصرن بنگارم.

نظریه ی برخورد یا "جنگ تمد ن ها " ( کلاش آف سولایزیشن ) مربوط به یک عالم علوم سیاسی آقای سمویل "هنتنگتن" امریکایی میباشد. این نظریه ابتدا به شکل یک گفتار، سپس به شکل یک مقاله ودرسال 1996 به قسم کتاب اقبال چاپ یافته است.

قرار نظریه مستر "هنتنگتن" اکنون که جنگ سردختم گردیده است، ممالک باهم جنگ نکرده،  بل هویتهای دینی وفرهنگی مردم، منشه بروزجنگها وکشمکش ها میان ایشان میگردد. من تعجب میکنم، درحالی که همه عالمان سیاست، منافع اقتصادی را منشه جنگ ها میدانند؛ پس چرا شخصیت بزرگی همچو آقای "هنتنگتن" تجاهل عارفانه کرده است.

بلی جنگ تمدن ها– این همان قصه مفت وبهانه ایست که نیروهای اهریمنی غربی ازسالیان دراز بدین سو جهت استفاده داخلی وبخاطرفریب جهانیان درپهلوی چرندیاتی دیگرچون دیموکراسی وحقوق بشربه خورد مردم میدهند وازآن به قسم ماسک وپوشش جهت کتمان جنایات شان علیه بشریت استفاده ابزاری کرده وتقصیر جنایات شانرا بدوش تمدنها می اندازند.

نیروهای اهریمنی امروزی، دیپ ستیت یا دولت زیرزمینی و به گفته بعضی ازمولفین، ساختارهای ما فوق دولتی ازچند ین قرن بدین طرف دروجود الیومناتی ها یا روشنگران و پس ازآن تحت نام مسونها (  اشخاص متمول وباقدرت که درسازمانهای مخفی زیرزمینی یعنی درلوژها یا محل تجمع مسونهاجمع میشدند) وجود دارند.

مسونها مخصوصن درتبانی با بانکداران مشهور یهودی یعنی راکفلرها و روتشیلد ها رول مهمی را در راه اندازی وتمویل وقایع مهم اروپا وجهان ( انقلاب کبیرفرانسه، جنگهای ناپلیون، جنگ عمومی اول ودوم جهانی ) بازی نموده اند.

ساختارهای فوق دولتی غربی علاوه برکمیته سه صد، جلسه بلدربرگ، باشگاه روم، کمسیون سه جانبه وکنسل روابط خارجی، ده ها موسسات اجتماعی واقتصادی وصدها وهزارها افراد متخصص وکارشناس رادرخدمت خود دارند که مستر سمویل هنتنگتون یکی ازآنها میباشد.

 تاریخ هیچ نوع برخورد تمدن ها را به یاد ندارد.برعکس تمدنها کوشیده اند تا یکدیگررا کمک نموده درصلح وآرامی در کنارهم زندگی وتجارت نمایند. تمدنهای امروزی ( چین، هند، حوضه تمدنی ایران باستان، تمدن عرب و دیگران ) بعد ازسپری شدن هزارهاسال با وجود درگیری های طبقاتی به رشد وبلوغ خودرسیده اند، همه هویت مستقل خودرا داشته میتوانند سرسختانه ومستقلانه ازخود دفاع کرده گلوبالیست ها را که درفکرحکومت واحد جهانی اند ناامید سازند.

همه جنگها وبرخورد هاعلل اقتصادی داشته جنگ طبقات نا دار ودارا میباشد که همواره بخاطرغصب زمینهای حاصل خیزوتاراج دارائی ومنابع طبعی صورت گرفته است ومیگیرد. هرازگاهی که جناح های غالب ومغلوب درمورد مالیه ویاجزیه به موافقه رسیده اند، کسی ازپی تمدن نرفته است. پس میتوان گفت که حتی جنگهای صلیبی هم علل اقتصادی داشته درآن زمانه هاکسی به تمدن کسی غرض نداشت.

همه جنگ ها وکشمکش ها غیرازمبارزه طبقاتی چیزدیگری نیست.  دراین مبارزه وجنگ ها مخصوصن درارتباط  جنگ درافغانستان باید خاطرنشان نمود که طبقه حاکم ستمگریک مملکت پیشرفته با استفاده ازتکنالوژی عصری بالای یک مملکت فقیرحمله نموده طبقات فقیروعقب نگهداشته شده ی آنراهدف قرارداده، وطنش را اشغال ومنابع و داشته هایش را تاراج میکند. بناا اگرما این جنایت قرن یعنی اشغال افغانستان راجنگ تمدنها قلمداد میکنیم، آب را به آسیاب دشمن ریخته،جنگ را دامن میزنیم.

من فکرنمیکنم کتاب برخورد تمدن ها تصادفی نوشته شده باشد. و یا آنکه بعد ازواقعه یازده سپتمبر 2001 عیسوی، جورج دبلیو بوش ازروی  بی عقلی وجنون حمله نیروهای امریکایی بالای افغانستان را جنگ صلیبی وضد تروریزم خوانده باشد. بوش جنگ تجاوزکارانه واشغالگرانه اش درافغانستان را بیشرمانه صبغه تمدنی داده، تروریستان نیابتی اش را دشمنان امریکا خوانده اظهارداشت که آنها یعنی تروریستهای طالب ازراه وروش زندگی یعنی تمدن ما نفرت دارند. بناا پیش ازانکه امریکا را ازبین ببرند، ما انها رادرخانه های شان باید ازبین ببریم.

علاوه بردروغ وترفند های جورج بوش برای تجاوزواشغال افغانستان، مراجع جاسوسی غربی سالها قبل توسط ملاهای استخباراتی وابسته به عربستان سعودی وپاکستان باتبلیغ جنگ تمدنی عیسویت به ضد اسلام پرداخته، ذهن جوانان مسلمان رامغشوش نموده، آنهارا به انتحاروانفجارتشویق کرده، بهانه ی دروغینی را جهت ادامه اشغال وتاراج افغانستان به نیروهای اشغالگر فراهم کرده اند.

همه میدانند که گروه تروریستی طالبان به نیابت دولت انگلیس، امریکا، عربستان سعودی وپاکستان دست به کشتارمردم بیدفاع افغانستان میزنند. آنها به هیچ وجه نمیتوانند یک تمدن باشند یا نمایندگی ازتمدنی کنند تا جنگ شانرا جنگ تمدن ها بنامیم.

اگرتلفات 45 هزارنفرازنیروهای دفاعی مسلمان وبیگناه ما را با 45 نفرتلفات اشغالگران درطول چهارسال مقایسه نمائیم؛ دیده میشود که تروریست های طالب به مثابه ارتش اجیرونیابتی اضلاع متحده امریکا وظایف محوله خود را بطوراحسن انجام داده اند. * در همین هفته آقای حنیف اتمرکه تا یک سال پیش از متحدان کلیدی اشرف غنی و از سیاستگذاران حکومت وحدت ملی بود، روز گذشته در انتقاد تند از عملکرد دولت گفت که کارکردهای سلیقه‌ ای در این کشور باعث کشته و زخمی شدن یکصدو پنجاه هزار نفر از مردم ملکی افغانستان شده است. بلی... این همان مهر تاییدی است بر واقعیت برنامه نفوس زدائی یا " دی پوپلیشن " اشغالگران که روزتا روز تحقق یافته و مطابق سناریو پیش برده می شود. بدین حساب میتوان گفت که تبهکاران طالب درجهاد شان بینی یک امریکائی را خون نکرده، اما دود ازدماغ مردم ماکشیده اند.

( ساختارهای مافوق دولتی غربی غیرازنفوس زدائی پلانهای وحشتناکی برای جهان ومنجمله برای افغانستان دارند که درنوشته های بعدی خواهد آمد. رهبران جاهل افغانستان باسرقت آنهمه پولها که دربانک های خارج انباشته اند درخواب خرگوشی اند چه دیپ ستیت همه لحظه که بخواهد همه را مصادره میکند ).

اشرف غنی این دست نشانده مسترجان کری وزیرخارجه اضلاع متحده امریکا که ادعای نمایندگی مردم رانیزدارد چندی قبل بیشرمانه اعتراف نمود که درمدت چهارسال چوکیداری اش جان های شیرین چهل وپنجهزارنفرازنیروهای دفاعی کشور مان را از ایشان گرفته و فامیل های اوشان را برای همیشه در گلیم ماتم نشانده اند. روح شان شاد ونام شان جاوید باد.  پس اگرعدالتی وجود داشته باشد این موجود ذلیل که جسم وروح خودرا به خارجی ها فروخته است، نسبت عدم احساس مسئولیت وتعلل دروظیفه وبه جرم قتل 45 هزار افراد نظامی ی تحت امر وحمایتش، و کشته و زخمی شدن بیشتر از  یکصدو پنجاه هزاز از اهالی ملکی و مردم بیدفاع میهن، باید ازوظیفه سبکدوش وبه اشد مجازات محکوم گردد وحکم محکمه بالایش تطبیق شود.

دیده شود که نمایشنامه مضحک صلح بادارونوکرانش چه وقت خاتمه یافته وطالب بازبرای بیست سال دیگردرکدام بخش بازی بزرگ افغانستان وآسیای میانه توظیف مگردد.

این است به اصطلاح جنگ تمدن های مستر هنتنگتن، مستربوش وشرکا.

درتهیه این مقال ازمنابع انترنتی استفاده شده است

*

https://af.sputniknews.com/afghan/201903113198884-%D8%A7%D8%AA%D9%85%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF/

**
https://www.theapricity.com/forum/showthread.php?166456-Alexander-Dugin-vs-Francis-Fukuyama-vs-someother-guy

***

https://www.geopolitica.ru/en/article/are-we-clash-civilizations

****

https://www.geopolitica.ru/en/1277-the-civilizational-and-ethnological-paradigm-in-geopolitics.html

*****