F

محمد ولی

F

آیا به دوستی پایدار روسها میتوان باورداشت؟

F

یکی دوحرف تاریخی

موقعیت امپراطوری روسیه تزاری، بعدآ اتحاد جماهیر شوروی فعلآ فدراتیف روسیه میان دو قاره اسیا واروپا ان کشور را طی قرن های نزده وبیست دررقابتهای جهانی ومنطقوی در موقف اسیب پذیر تر نسبت به سائر قدرتهای جهانی قرارداده بود.
درموجودیت امپراطوری هند برتانوی ، روسیه تزاری بسوی سرحدات جنوبی اش ( اسیای میانه) وفراتر از ان افغانستان توجه بیشتر مبذول میداشت،ازین جهت درصدد ان شد تا از طبیعت ضد انگلبسی امیر شیر علیخان استفاده کرده اورا درمقابل انگلیس حمایت نماید.
اولین هیآت دپلوماتیک روسیه تزاری بدربار امیر شیرعلی خان به وی وعده ی سپردن شش هزار میل تفنگ وبرسمیت شناسی شهزاده عبدالله جان فرزند دلخواه امیر را بحیث جانشین امیر داده بود اما این تعهد عمر کوتاه داشت ، زیرا روسیه اززمان شکست ناپلیون وتشکیل کنگره ویانا که باعث توازن قوا در نظم نوین جهانی ان وقت شد میخواست در اروپا متحدین جدید داشته باشد وبا دولت انگلیس درسیاست اروپائی اش نرمش به میان اورد تا پلان توسعه جویی بسوی امپراطوری ترکیه عثمانی را عملی بتواند.ازین جهت ازهمان سالها باحفظ رقابت ، دپلماسی نرمش با انگلیس در اسیا را مدنظر داشت تا اینکه امیر شیر علیخان را قربانی این سیاست نموده از حمایت ان دست کشید و به انگلستان افاده داد که در صورت گرفتن موقف خوبتر دراروپا ازسیاست اسیائی اش مبنی بر رقابت با انگلیس عقب نشینی میکند. باحمله ی انگلیس بر کابل امیر شیر علیخان به امید موهوم کمک روسیه ، کابل را به سمت مزار ترک گفت وقتی به سمنگان رسید نماینده قوای نظامی روسیه در ترکستان روسی به وی اطلاع داد که روسها نمیتوانند ازوی حمایت کنند شیر علیخان در مقابل انگلیس تنها گذاشته شد.
پس از استرداد استقلال افغانستان معاهده دوستی میان دولتین افغانستان واتحاد شوروی منعقد گردیده کمکهای نظامی واقتصادی به جانب افغانستان صورت گرفت اما با شکست امان الله خان وبه قدرت رسیدن بچه سقو روسیه این حکومت غیر قانونی دزدان وجاهلان را برسمیت شناخت . درحالیکه دپلماتهای سائر کشور ها افغانستان را ترک کرده بودند سفارت روسیه در کابل فعال بود.
محمد نادر شاه بزرگترین خدمت به شو روی را انجام داد وان شکست مخالفین دولت شوروی دراسیای میانه بود که به سرکردگی ابراهیم بیگ داخل افغانستان شده علیه جمهوری های نو بنیاد اسیای میانه شوروی می جنگید اما نادر خان انهارا شکست داده به انطرف دریای امو راند ، ابراهیم بیگ کشته شد و جمهوری های اسیای میانه از شر ان فارغ گردیدند.
روابط شوروی با افغانستان تا سرحد پیاده ساختن عساکرش به این کشور رسید وبه حمایت حکومت برهبری ح.د.خ.ا. کمکهای بزرگ نظامی ، اقتصادی وتربیت کادری نمود اما به اثر رقابت تسلیحاتی که دربرابر امریکا پیشبرده نتوانست بخصوص نصب راکتهای اروپائی(ارو میسیل) وجنگ ستارگان برای نشان دادن حسن نیت به امریکا ، ح.د.خ.ا. را به قربانی گرفت که باعث تباهی کشور گردید. توافقات ژنیورا به صورت یکجانبه عملی نمود درحالیکه امریکا،غرب وپاکستان وممالک عربی قطعآ از حمایت مجاهدین دست نکشیده بودند.
زمانیکه حکومت دکتور نجیب الله بحیث حکومت قانونی در افغانستان حکمروائی داشت ، گرباچف خلاف همه موازین دپلماتیک وحسن مراودات با دولت افغانستان به صبغت الله مجددی پیامی فرستاده ؛ اورا رئیس جمهور خطاب نمود، این بدعت وی زمینه ساز تجرید افغانستان گردیده از گروه مجاهدین برهبری برهان الدین ربانی خلاف اراده ومشوره کابل دعوت به عمل اورد تادر مورد اینده کشور با آنها به مذاکره بپردازد.
همان شوروی که عساکرش درجنگ توسط مجاهدین کشته میشد ودولت قانونی افغانستان را دوست ومتحد استراتژیکش میدانست باهمه سوابق حمایوی از ان دست کشبده حاضر شد انرا با گروه مجاهدین تعویض کند وبا فرو گذاشت از پلانهای امریکا وپاکستان نظاره گر حوادث ویرانگر متحدین جدیدش در افغانستان باشد.

چرخش زمانه

F 

باحضور نظامی امریکا در افغانستان ودوام جنگ تروریستی توسط طالبان فدراتیف روسیه سیاست گر باچف را دو باره تکرار میکند یعنی روابط با طالبان را تا جایی رسانیده است که حالاباهردو گروه همزاد (طالب ومجاهد) به مذاکرات پشت درهای بسته و تجلیل از صد سالگی مناسبات دولتین افغانستان وروسیه می نشیند 
بدون انکه دولت موجود افغانستان را رعایت کند . ایا این عمل روسیه تمایل به شناسائی امارت طالبان ونزدیکی جمعیت اسلامی بحیث دوست قدیمش با طالبان بوده نمیتواند ؟ 
شناخت در حقوق بین الملل عمومی اصل تکمیل کننده حضور یک دولت درعرصه جهانی است یعنی هرگاه دولتی دارای نفوس، ساحه وحاکمیت باشد باید از جانب سائر دول برسمیت شناخته شود تا موقف ان بحیث دولت درعرصه بین المللی تثبیت گردد.
دولتها بعضآ گروه های شورشی وحکومت های جلا وطن یا درتبعید را نیز برسمیت میشناسند، این شاخت موقتی بوده میتواند دوباره گرفته شود؛ مثل شناخت گروهای جنگی افغانستان در پشاور از جانب غرب وامریکا که پیتر تامسن سفیر امریکا نزد مجاهدین بود.غرب وامریکا این گروه را مجاهدین وسربازان خدا ،دولت افغانستان اشرار واتحاد شوروی ایشان را به نام باسمچی یاد میکردند.
امریکا این گروه را حمایت مالی ،نظامی،دپلماتیک، سیاسی وتبلیغاتی مینمود. درمقابل اتحاد شوروی باعین امکانات از دولت افغانستان حمایت میکرد ضمن اینکه درکشور حضور نظامی نیز داشت. روابط امریکا با دولت وقت افغانستان در پائین ترین سطح قرارداشت، سفارت امریکادرکابل عملآ غیر فعال نگهداشته میشد وتمام فعالیت های دپلماتیک واستخباراتی اش نزد مجاهدین در پشاور تمرکز داده شده بود.
حالا بر عکس امریکا در افغانستان حضور نظامی دارد وبا عین امکانات وقت شوروی از دولت افغانستان حمایت میکند، اما ماسکو نوع دیگری از مناسبات را با گروههای مسلح ومخالفین سیاسی دولت افغانستان پیش گرفته است با این تفاوت که روسیه فدراتیف درافغانستان دستگاه عریض وطویل دپلماتیک بنام سفارت کبرا ویک نماینده خاص درامور افغانستان در کابل دارد، سفارت افغانستان در ماسکو فعال بوده روسیه ایماهای دلچسپی به انکشاف اقتصادی افغانستان نشان میدهد.
مایه تآسف انست که ماسکو با داشتن این روابط با افغانستان از گروه مخالف دولت درسرحدات جنوبی اش همان وسوسه های امپراطوری روسیه تزاری واتحاد شوروی را داشته میخواهد وانمود سازد که سرنوشت و اینده افغانستان به دست اینها رقم خورده ازهمین حالا با ید ایشان را با خود داشته باشد چنانکه گرباچف گروه جمعیت اسلامی را با خود متمایل ساخته بود.

چرا نمیتوان بدوستی مستدام جانب روسی باورداشت؟

۱- هنوزهم این کشور با موقعیت اسیایی- اروپایی اش اسیب پذیر است اگر ازین موقف ضربه ببیند ازحمایت دوستان طالب وجهادی اش دست برداشته به دهها معامله سودای شان میکند .
۲- اگر امریکا وانگلستان در سیاستهای جهانی ومنطقوی شان نسبت به روسیه تجدید نطر مثبت بعمل اورند روسیه حاضر میشود این فراورده های مترسک مانندش رابه معامله بگیرد ودربدل ان تغییر دست از حمایت شان بردارد.
۳- اصل منفعت در سیاست اصل کلی وعام است وهر کشوری از ان بهره میگیرد، اگر این گروهها نتوانند منافع روسیه را درجنوب سرحدات متحدینش(اسیای میانه) حمایت کنندهمانطوریکه ح.د.خ.ا. را با جمعیت اسلامی وشورای نظار تعویض کرد شاید اینهارا نیز دربدل اطمینان از عدم اسیب پذیری سرحدات جنولی اش به میدان رهاکند ودر پی متحدان جدید براید.
چهل سال عمر افغانستان درهمین بازی ها سپری شد چه سالهای دیگر باز هم عمر نسل موجود واینده کشور قربانی این بازی های منافع واله های دست شدن چند چهره فاقد احساس ملی ووطنی ، مزدوران کرایه شده دربدل پول ومنفعت جویان وتروریستان خواهدشد ؟