]

مــــواضع حزب وطن

I

در مورد پروژه خلیلزاد ـــ طالبان (آی.ایس .آی )

I

شعبه مطالعات سیاسی و ستراتیژیک

I

حزب وطن  از آغاز این ماجرا مواضع خود را بصورت روشن تعریف نموده اعلام داشت  که مذاکرات موصوف مذاکرات صلح نیست ؛ این تلاشی است برای دستیابی به توافق  میان آمریکا و طالبان روی مسایلی که  نه تنها از مردم افغانستان و حکومتی که تحت نام « وحدت ملی » توسط آمریکا بر مردم ما تحمیل گردیده  ، پنهان نگهداشته شده ؛ بلکه اظهارات مقامات مسوول ایالات متحده حاکی از آنست که حتی از سنا و مشاور امنیت ملی آنکشور نیز پنهان نگهداری میشد . مقاومت در برابر این روند ی که با موضع گیری آشکار مشاور امنیت ملی افغانستان ( حمدالله محب ) اغاز گردید وبا حضور فعال نیرو های ملی ووطندوست و بعدآ «ارگ » گسترش یافت ٬ این توطیه خطرناک خلیلزاد ـــ (آی.ایس.آی) را به چالش کشید . عده یی آگاهانه و یا نا آگاهانه تمام پروسه ی مبارزه در برابر این غایله را در تویت جناب ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده امریکا خلاصه میکنند ، گویا  که سرنوشت یک کشور با یک توئیت تعیین گردید . در حالیکه تویت معروف توقف مذاکرات توسط ترامپ عکس العمل  بمنظور کاهش فشار سه محوراثر گذار بود که میتوانست و میتواند مبارزات انتخاباتی ترامپ را برای انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا متاثر سازد . ( محور مقاومت فعال افغانی ٬ محورمتحدین اروپایی (ناتو ) و بخصوص محور مخالفت مقامات ارشد آمریکائی ) .

در محور مقاومت فعال افغانی خواست و منافع مردم افغانستان با خواست و منافع «ارگ » در انطباق قرار گرفت و ارگ نیز ممکن ترین و درست ترین تعریف جامع از صلح و طرح قابل حمایت شیوه مذاکرات را فورمولبندی نمود .

توئیت ترامپ پایان کار نیست ؛ زیرا این توئیت برخاسته از منافع امریکاست که با شیوه و سلیقه ترامپ جایگاه طالبان را برای شان نشان داد . این منافع هر زمانی که ایجاب نماید میتواند با یک توئیت دیگر ، در فورمولبندی دیگری تبارز نماید  که باز هم بنیاد آنرا نه خواست و منافع مردم افغانستان ؛ بلکه منافع امریکا تشکیل میدهد .

 اعلام پیروزی و جشن و مبارکباد که عده ئی ذوق زده به آن چسپیده اند ، انرژی و اراده را از تمرکز بر وظایف خطیر تاریخی منحرف میسازد . بیائید دستآورد ها را استحکام بخشیم حد اقل در چوکات همین خواست و منافع مشترک ، صدا و عمل خود را مشترک سازیم ، دفاع مشترک مان از داعیه صلح با عزت و پایدار در عین حال برای ارگ نیز این یقین را میدهد که محل اتکای غیراز معامله گران جهادی بد عهد و بدکردارنیز وجود دارد که بر پایه ی قدرت و ثروت بنا نیافته ، واجد اعتماد و قابل اتکا است . حتی اگر روزی ارگ شریک معاملات دیگر باشد همین محور مشترک میتواند به تکیه گاه مبارزات ترقیخواهانه ملی مبدل گردد .

همین اکنون فشار  چندین جانبه بر حکومت از دشواری مبارزات پیشرو خبر میدهد . از یکطرف تشدید مضاعف فشار نظامی ، از جانب دیگر تلاشهای انسجام یافته بر علیه تدویر انتخابات ریاست جمهوری و از طرفی هم زیاده طلبی گروه چپاولگر تحت نام سیاسیون ، بشمول آنانیکه تا قبل از توئیت ترامپ طرح قیامهای شهر به شهر ومحل به محل را ارائه میدادند و آنانیکه اعلام داشتند در صورت که داکتر اشرف غنی طرح و لست خلیلزاد را نپذیرد با همان طرح و لست به دوحه میرویم و مذاکرات بین الافغانی را می آغازیم ، اینک با تغییر وضیعت سخن از اجماع میزنند تا حضور خود را برای خیانت دیگر از درون بیمه نموده باشند . بیائید با تشریک مساعی خود اصل اجماع ملی را از شراین بد کاران و بدانگاران  مصون بداریم .

بیائید با یک صدابه معامله گران حکومتی و غیر حکومتی بگویم مذاکرات بین الافغانی  ملوک الطوایفی سیاسی نیست٬ این مذاکرات هم محور دارد هم چوکات ٬ محور آن منافع عام  کشور وحقوق افراد و اجتماع و چوکات انرا قانون اساسی و عرف و سنن پسندیده مردم ما تعیین نموده است . ما از صلح حمایت میکنیم نه از معامله .