کاندید اکادمیسین اعظم سیستانی

 

اگراز یک جبار تاریخ انتقاد کرده نتوانیم

آیا از جنایتکاران قرن بیستم میتوانیم انتقاد کنیم؟

 

تعجب میکنم وقتی میبینم یک روشنفکری قرن ۲۱ با پوشیدن چپن دموکراسی بخود اجازه میدهد ازیک رییس جمهور برحال کشور خود انتقاد کند، ولی اجازه نمیدهد از یک جبار تاریخ در قرن چهاردهم میلادی انتقاد سود؟

این آقا چنان درتار عنکبوت تعصب قومی گیر مانده است که میخواهد حتی از تیمور لنگ یک چهره معصوم وعدالتخواه تصویرکندو انتقاد از او را توهین به قوم او وانمود سازد !

این آقا باید قبل از بیان این سخنان احساساتی وفاقد پشتونه تاریخی یک بار سفرنامه کلاویخو وظفرنامه شرف الدین علی یزدی و ملفوظات خود تیمور را از نظر مبگذراند تا حرفی نزدیک به حقیقت بر زبانش جاری میشد.

قرن ۲۱ یعنی قرن انفجار اطلاعات همگانی است بایک کلیک بر نام تیمور لنگ یا تیمورکورگان در گوگل میتوانست ببیند که چه تصاویر وحشتناکی زیرنام تیمور لنگ ظاهر میشود، این درحالی است که مطالب فراوانی نیز در زیر نام تیمورلنگ ظاهر میگردد که از روی آنها میتوان بر خصلت وخصوصیات روحی وکشور گشایی تیمور آگاهی یافت.

آیا مگر میتوان بدون کشتار وخون ریزی وغارت وچپاول کشورها وملل مغلوب لقب جهانگشا را کمایی کرد؟ هرگز نه.

این هموطن که نمیخواهد کسی از جنایات وکشتار عام مردم توسط یک فاتح در700 یا 600 سال قبل از امروز انتقاد صورت گیرد،اما بخودش حق میدهد تا امیر عبدالرحمن خان را که وحدت افغانستان امروزی را تأمین کرد، به حیث یک شاه سفاک وخون ریز و نادرشاه را که مردم کابل را از دست تجاوز دزدان سقوی نجات داد ؛بنام نادر غدار بنامد!

وقتی آدمی از روی عدم آگاهی نه میخواهد کس کلمه «لنگ» را به یک جبار تاریخ نسبت دهد بدین معناست که میخوهد بگوید رشید دوستم در جنگ های کابل گناهی ندارد و آدم کشیها ی او از روی عدالت خواهی بوده است؟!!
وهرکه او را گلم جمع یا قاتل حداقل ۸ هزار طالب در دشت لیلی بداند همه دروغ وفاقد حقیقت است؟؟؟
برمبنای چنین پرداخت های غیر واقع بینانه است که ممکن است فر دا رهبران جهادی هم بگویند که کابل را ما ویران نکرده ایم و خون ۶۵ هزارکابلی را نریخته ایم. و محله افشار را نیز ما نابود نکرده ایم؟!!!.

تیمور لنگ برای آبادی وعمران کشور ما حتی یک خشت هم نگذاسته است و تا جای که دستش رسیده است همه داشته های فرهنگی و دفینه ها وخزینه های شهرهارا بعد از قتل عام مردم به سمرقند زادگاه خود انتقال داده است.

همه تاریخ ها واز جمله تاریخ غبار، شهادت میدهمد که علاوه بر قرار دادن هزاران آدم در سبزواروکشتارهای عام چهل هزار انسان در زرنج تیمورلنگ برای نشان دادن حداعلی سفاکی وبیرحمی خود، هنگام برون رفتنش از سیستان دستور داد تا تمام بند های آب را از روی رودخانه هیرمند نیز خراب کنند. با تخریب بندهای آب در سیستان که زندگی مردم آن وابسته به آب و آ بیاری از رودخانه هیرمند بود؛ سیستان کاملاً تخریب گردید و این خرابی ها چنان عمیق وتاریخی بوده است که تا امروز هم که هفت قرن از آن خرابیها میگذرد، در نیمروز شهرهایی چون: طاق،نوق، زرنج، چهل برج ، قلعه سرخ و قلعه چخانسور،قلعه امیرمعن ، قلعه چگینی و قلعه شوالها وغیره از عمران وسر سبزی افتادند و دیگر روی آبادی وآبیای را ندیدند. زیرا تیمور لنگ در سیستان بندهای معروفی چون بند "رستم "وبند "هاونَک" و بند" یکه" تخریب نمود وبعد از جنوب هیرمند بسوی بست حرکت کرد وبست وقندهار را نیز و یران وغارت نموده به سمرقند رفت.

بنابرین مردم سیستان وهرات واسفزار (سبزوار) و بست قندهار وسرزمینهای که تیمورآنها را فتح کرده بود، حق دارند تیمور را به زشتی یاد کنند چنانکه چنگبز و علاءالدبن جهانسوز و امثال شان را به بدی یاد میکنند.
پایان ۲/۲/ ۲۰۲۰