محترم محمد ولی 

چشم انداز کوتاه بر بحران ارگ وسپیدار

پس از بیست سال اختلاط تشکلات وتفکرات سیاسی باردیگر صف بندی متضاد دوگانه فضای سیاسی کشوررا زیر سایه تهدید وتداوم بحران قرارداده است.
چون افغانستان از پروژه نظامی -- سیاسی ادامه بحران مراجع امریکایی بیرون نشده است تداوم چنین حالت را نمیتوان جدا ازان مراجع تصورنمود.
به نظر برخی تحلیلگران افغانی درین صف بندی علاوه برنقش سیاست تشنج وبحران امریکایی دستان مراجع دوم وسوم بیرونی دیگر نیز درتعمیق وتوسعه بحران دخیل است ( مانند روسیه وایران).
به این تعبیر عناصر بحران که باهم درجدال افتیده اند دراصل روی منافع بیرونی ها زیر نام منافع ملی درمیدان رقابت وبازی سیاسی عمل میکنند.
این صف بندی شامل پیروان خط نظامی -- سیاسی دودهه قبل جهاد( بخش مسلح وجنگی سابق امریکا که بنام سربازان خدا تمویل وتسلیح میشدند) و جمعی بنام تکنوکرات وروشنفکر دولت ساز ( بخش سیاسی امریکا) شکل داده شده است .
میگویند سپیدار تجمعگاه کسانی است که نفوذ مردمی دارند واین گفته در حقیقت توهین به مردم است زیرا مردم ازکردار واعمال گذشته وحال انها ابراز نفرت وانزجار میکنند وازدولت داری تیم تکنوکرات هم راضی نیستند .
تیم سپیدار بر تعدیل قانون اساسی وتقسیم قدرت به شکل چهل فیصدی وشصت فیصدی پا فشاری کرده لغو نتایج انتخابات ریاست جمهوری را میخواهد وانرا نا مشروع میداند درحالیکه دکتور عبدالله بر بنیاد همین نتایج مراسم تحلیف ریاست جمهوری را بجا اورده وانرا مشروع خوانده بود. اما تیم ارگ براعلان نتایج انتخابات وحفظ قانون اساسی پا می فشارد.
دلیل تیم سپیدار درلغو نتایج انتخابات ادعای تقلب در انتخابات است که هردود تیم مرتکب شده اند . اما این دلیل ازجانب ثبات وهمگرایی در سطح یک ادعاست که توسط هیچ مرجع تائید نشده است .اگر به فیصله دو کمسیون انتخاباتی باور نداشتند میتوانستند از طریق مراجع قانونی دولتی چون استره محکمه وغیره اقامه دعوا کنند .
نقص طرح تیم ثبات وهمگرایی در چیست ؟

بنابر موافقتنامه صلح میان امریکا وطالبان در صورت موافقت دولت وطالبان باید دولت جدید اسلامی تشکیل شود . عمر دولت موجود کوتاه است اگرچه خوش بدرخشد اما مستعجل است .
دریک قید زمانی کوتاه طرح تعدیل قانون اساسی یا جور امد دوشخص در مورد تغیر ساختار رژیم چیزی جز تضعیف موقف مذاکره کنندگان دولت با طالبان بوده نمیتواند وطالبان را دست برتر برای رد قانون اساسی وارزش های دمو کراتیک ان میدهد زیرا در هردور مذاکرات ، طالبان میتوانند بی ارزش شماری ونقض قانون اساسی از جانب سردمداران کابل را برخ هیئت مذاکره کننده بکشند واز توافق روی ان اباورزند .
جمعیتی ها در لویه جرگه قانون اساسی با سیستم ریاستی موافق نبودند رژیم صدارتی پارلمانی میخواستند ، اما طرح شان درلویه جرگه قبول نشد ورژیم نیمه ریاستی تصویب گردید.
دکتور عبدالله این خواست جمعیت اسلامی را درزمان حکومت وحدت ملی میتوانست مطرح سازد زیرا در اعلامیه تشکیل ان حکومت تدویر لویه جرگه ، تعدیل در قانون اساسی وساختار رژیم جاداشت اما آغای عبدالله باسیاست" دم غنیمت" قناعت نموده بیشتر مصروف سروصورت خود گردید وگرنه پنج سال برای این کار وقت کافی بود وبا اعلامیه حکومت وحدت ملی وفق داشت .
حالا دریک زمان ضیق از لحاظ عمر حکومت موجود پیشنهاد خلاف قانون اساسی وطرح تغیر رژیم براساس توافق ارگ وسپیدار یک خواهش غیر عملی وخلاف منافع مردم افغانستان میباشد .
اگر طرح تیم ثبات وهمگرایی عملی نیست پس جهادی های قبلی روی کدام ارزش وبر بنیاد کدام ضرورت دور این تیم گرد امده اند؟
شاید روی دو اصل؛
۱-- داشتن سابقه جهادی ، جنگی وویرانگری.
۲-- تصور اینکه میتوانند خواستهای شانرا بردکتور عبدالله با استفاده ازطبعیت نرم ، وقابل معامله اش بقبولانند.اما نمی توانند امیال شانرا بردکتور غنی که در برابر شان انعطاف ناپذیر است عملی سازند .

سرحد بحران تا کجا خواهد رسید؟

تا جایکه از ماهیت ترکیبی جبهه سپیدار وسر تیم ان بر می اید ، دیده میشود که این گروپ‌روی کدام پلان دوامدار واستراتژیک باهم نزدیک نشده اند بلکه روی خواسته های تنظیمی ، خانوادگی وشخصی برای شرکت درقدرت وامتیاز حضور بهم رسانیده اند .شخص دکتور عبدالله نیز معطوف به موقف شخصی اش در مشارکت قدرت بوده با بدست اوردن کدام امتیاز کلان بسنده خواهد کرد چنانچه در دور گذشته انتخابات کرده وبرهمه ادعاهایش پشت پا زده بود .
در ائتلاف سپیدار دو نقطه ضعف مشهود است :
۱-- ضعف دکتور عبدالله که میخواهد با بزرگ سازی جریان جاری جایگاه شخصی اش را درحاکمیت تثبیت کند و حاضر میباشد به طرحهای ارائه سده پشت پا بزند چنانچه ده روزرقبل ضمن یک سخنرانی خواهان ( خلاص گیر) شد وخواست کسانی بین او وارگ پادرمیانی کند.
۲-- نقطه ضعف رهبران تنظیمها در برابر امتیاز :
مثال؛
با اعلان لست ابتدایی اعضای مذاکره کننده با طالبان حزب اسلامی آغای حکمتیار با حفظ اینکه امین کریم ازاعضای ارشد رهبری ان حزب شامل بود فریاد ناقص بودن وناهمه شمول بودن را بلند میکرد اما وقتی نام آغای غیرت بهیر داماد آغای حکمتیار بجای امین کریم درلست جاداده شد حزب اسلامی از مخالفت دست کشیده قبول کرد که لست همه شمول وقابل قبول شده است .
جمعیت اسلامی تند وتیز تر ازهمه اعتراض میکرداماباشامل شده شش تن اعضای ان حزب درلست صدایی از جمعیت بالا نشد . آغای سید اسحق گیلانی هم بالست توافق نشان نمیداد ولی با شامل شدن نام خانم شان در لست ، لست را همه شمول ونماینده مردم قبول کرد وخاموش شد.
نزد اینها مردم ، قابل قبول وهمه شمول وغیره از حدود خانواده هایشان فراتر نمیرود اما خودرا دارای حمایت مردمی فکر میکنند.
روی این حقایق ائتلاف ثبات وهمگرایی با تنظیمهای جهادی از لحاظ موقفها ومنافع رهبران شرکت کننده در ائتلاف دوا مدار نبوده شاید فروپاشد وهرکسی وهر رهبری درپی امتیاز ومنافع شخصی وفامیلی با تیم دولت ساز به معامله بنشیند. ائتلاف موجود مانند ائتلافهای گذشته عمر بیشتر نمی نماید .دران صورت دکتور عبدالله باگذشت از طرح پیشنهادی اش باید شکست دوم بعد از انتخابات را بپذیرد ودنبال جنجال و ماجرا افرینی نگردد.
عدم موضعگیری صریح امریکا شاید ناشی ازهمین باشد که جانب دولت به شمول تنظیمهای جهادی وتیم های آغایون غنی وعبدالله با طالبان از موضع ضعیف به مذاکره بنشینند تا به تفوق موضع طالبان‌ارزش حقوقی داده شود ومورد قبول جهان قرارگیرد.تهدید به قطع کمکها هم تیغ دو دم بدست امریکاست که در صورت تشکیل حکومت مشارکتی خلاف قانون اساسی هم به نفع موضع طالبان میباشد ودر صورت عملی شدن دولت به سرحد سقوط میرسد واجبارآ تن به تقدیر طالبان می دهد.
نتیجه این بازی به نفع هیچ جانب نیست ، بهتر است بخود بیایند ودر سایه حقایق قانونی عمل نمایند وبه توطئه وبحران خاتمه دهند .