اکادمیسین اعظم سیستانی 

مکثی بر مقاله داکتر زمان ستانبزی !

تا مـرد سخن نگفتـه باشد
عیب وهنرش نهفته باشد

برخی از نامهای تاریخی و اصطلاحات اجتماعی شوخی بردار نیستند و باید در هنگام بحث روی آنها مسولانه بر خورد کرد و نتیجه را باید صریح وروشن وبدون ابهام و کلی گویی بخواننده بیان داشت ونیاید باگفتن کلمات موهن و تشبیهات نابجا مردم را تحقیرکرد و نتیجه کارخود را به صفر ضرب نمود.

مقالۀ «اریانا، خراسان و افغانستان » از قلم داکنر زمان ستانیزی منتشره روزنامه راه مدنیت ؛ یک مقاله بیهوده وعاری از موضعگیری مشخص ملی است وبه لحاظ اهداف خود ۹۰در صد به نفع دشمنان است ودر مجموع مردم افغانستان را مورد تحقیر وتوهین قر ار داده است.

به پراگراف اخیر مقاله توجه کنید:
«در چنین شرایطی چیزفهمان تاریخ را بازنویسی میکنند و سیاستمداریان[؟] در بازار لیلام تعصبات خودمنکران بیگانه پرست، هویتهای اریانا، خراسان و افغانستان را به طور عمده و پرچون، به قیمت تحقیر ارزشهای ملی/مملکتی/کشوری افغانستان به معرض مزایده گذاشته اند. مردم افغانستان یا مثل دنباله روان غیر مسوول عمل میکنند، یا در برابر وقایع از ناامیدی بی تفاوت گردیده اند. »

چرا نویسنده کلی گوئی میکند؟
چرا آنهای را که علناً با نام افغان وافغانستان دشمنی میورزند، واز طریق رسانه های چاپی وگفتاری برضد هویت ملی افغانستان تبلیغ میکنند، فاش نمیکند؟
چرا نویسنده ترو خشک را در یک تنورمیسوزاند ؟
چرا آنهای را که تلاش کردند تا کلمه افغان از تذکرۀ الکترونیکی افغانستان حذف شود، نکوهش نمی کند؟
چرا بطورکلی همه سیاستمداران افغانستان را بدون بردن نام شان؛ عمده فروشان وپرچون فروشان هویت ملی قلمداد میکند؟

آیا سیاستمداران افغان قبل از تنظیمهای جهادی بشمول داودخان ؛ نام وهویت افغانستان را به حراج گذاشته بودند؟

اگر یکی از آنها مرتکب چنین عملی شده باشند، چرا نامش رابا سند ومدرک نشان
نمیدهد؟

تاجایی که من خبر دارم وآن را در سال ۱۹۹۶ در کتاب خود (کودتای ثور وپیامدهای آن در افغانستان/چاپ سوید) درج کرده ام: برهان الدین ربانی اولین رهبر تنظیمی بود که در سال ۱۹۹۳طرح تاجیکستان بزرگ را مطرح کرده بود، ولی روزنامه " ایزویستیای" روسیه فدراتیف این معامله پشت پرده را افشا نمود و ربانی مجبورشد تا دیگر نام تاجکستان بزرگ را بر زبان نیاورد.

دومین کسی که پس ازتسلط طالبان برکابل سخن ازنام خراسان بجای افغانستان بر زبان میراند وجدائی ولایات شمال هندوکش رامطرح کرده بود؛ جنرال دوستم بود. دوستم بر دروازۀ جنوبی تونل سالنگ تابلویی آویخته بودکه :«به خراسان خوش آمدید!» اما پیشروی طالبان بسوی شمال هندوکش این خواب وخیالها را برهم زد ودوستم را از کشور فراری ساخت.

در شرایط کنونی، به نظرم آقای داکتر اشرف غنی سهمی در فروش یا لیلام نام وهویت افغانستان ندارد وآنطورکه میدانیم او از هویت افغان ودرج آن در تذکره های برقی حمایت کرده است. اشرف غنی [در شرایط کنونی متذکرۀ استانیزی] ومعا نینش امرالله صالح وسرور دانش درشمار کسانی نیستند که هویت افغان را درعوض کلمه خراسان بفروش برسانند.

نباید بطور کلی به مردم افغانستان توهین روا داشت. این مردم با بزرگترین ابرقدرتها دست وپنجه نرم کرده اند و امتحان شهامت ووطن پرستی خود را به مردم جهان نشان داده اند.

مردم افغانستان را به حیث دنبال روان سیاستگران هویت فروش ( شبیه گله های گوسفند) نباید تحقیر کرد.
هنگامی که مساله حذف کلمه افغان از تذکره هویت درشورای ملی مطرح بود ؛ داکتر سید عبدالله کاظم و خانم نصیبه اکرم حیدری وخانم صالحه واهب وچند تن دیگر از قلم بدستان افغان در سایت افغان جرمن آنلاین از ضرورت کلمه «افغان» بحیث هویت ملی در پهلوی نام اشخاص در تذکره های الکترونیکی با جرات دفاع کردند.

در داخل کشور استاد اسمعیل یون، یکی از فرزند شجاع افغانستان با مقالات ومصاحبات مستدل وشجاعانه خود توانست مردم را در دفاع از هویت ملی افغانی بسیج کند و بجاده ها بکشاند وآنگاه با منطق وبرهان قوی به وکلای ملت فهماند و بر آنها قبولاند که کلمه افغان در قانون اساسی افعانستان بحیث هویت ملی تسجیل وتایید شده وگفتند تا زنده یک افغان است، زنده افغانستان است. ومردم ما از نام وهویت خود دفاع خواهند کرد. براثرا ین موضع گیری وطن پرستانه استاد یون وسایر دلبستگان نام ونشان افغانستان بود که کلمه افغان در تذکره الکترونیکی مسجل گردید .

بنابراین نباید مردم افغانستان را به گله گوسفند تشبیه کرد وتحقیر نمود.
پایان. ۳./ ۵ / ۲۰۲۰