روزهای به یاد ماندنی

یاد باد آن روزگاران یاد باد .
حتما میپرسید کدام روزگار ؟
روزگاری که پادشاهان ایران و هندوستان برای حفظ سلطنت شان از شاه زمان کبیر امپراتور سلسله درانی افغانستان کمک میطلبیدند ،
حالا رهبران ما برای حفظ قدرت شان دست سفیر امریکا و رهبران پاکستان و ایران را میبوسند .
چه بودیم و چه شدیم

یاد باد آن دوران
کدام دوران؟
همان دورانی که قوی ترین قدرت منطقه بودیم
پس از سقوط داکتر نجیب الله آن قدر بدبختی و حقارت کشیدیم که اکنون یادمان رفته زمانی قوی ترین قدرت منطقه بودیم .

ننگ بر آن دهه
کدام دهه ؟
همان دهه ای که تمام تانک ها و موشک ها و تجهیزات بی نظیرمان را که شهید محمد داود خان و داکتر نجیب الله و . . . با خون دل و به قیمت رنج و زحمت کشی میلیون ها افغان رنج کشیده به دست آورده بودند دو دسته به صاحبان پاکستانی شان تقدیم کردند ،
همان دهه ای که اردوی پرافتخار ملی منحل شد . . .
بنگرید که چه گستاخانه بیگانگان در کشور شاه زمان و سیدال خان امان الله خان و محمد داود خان جولان میدهند
یاد آن جوانمردان و دلاوران بخیر
سیدال خان ، ای یگانه دوران
اگر تو بودی چه کسی جرئت میکرد پا در این کشور بگذارد ؟
و تو ای داود بزرگ
نیستی که ببینی همان هایی که تو آنها را فرزندان افغانستان نامیدی چه کارها که با افغانستان تو نکردند . . .
این ها چشم شاه زمان و سیدال خان و وزیر محمد اکبرخان را دور دیده اند :
چو بیشه تهی ماند از نره شیر
شغالان درآیند آنجا دلیر
یادش بخیر
روزگاری که جنرال محمد داود خان برای دفاع از چند صد متر خاک افغانستان یک قول اردو را به حالت آماده باش درمیاورد و نائب الحکومه و قومندان قول اردو را با صدها سرباز به اسلام قلعه میفرستاد ،
حالا هم آنقدر جنرال داریم که سخنگوی وزارت دفاع کشور تعداد شان را نمیداند ، ولی پاکستان هر از گاهی برای روزهای متوالی ولایات مرزی کشورمان را بمباران میکند .


چه زود گذشت
روزگاری که جنرال افغانستان سفیر امریکا را ۴۵ دقیقه منتظر نگه میداشت و در برابرگستاخی اش او را تهدید میکرد ،
حالا سفیر امریکا تصمیم نهایی را در امور کشور مان میگیرد .

چقدر دردناک
زمانی رئیس جمهور افغانستان شهید محمد داود خان در پایتخت روسیه به درخواست های نامعقول و گستاخانه رهبر شوروی پاسخ دندان شکن میداد
حالا نماینده روسیه در مورد کارهای رئیس جمهورمان انتقاد میکند . . .

و چه خوشبخت بودند پیشینیان ما که رهبرانی چون شهید محمد داود خان و امان الله خان و شاه اشرف داشتند ،
و چه بدبختیم ما که امورمان را به کرزی و عبدالله سپرده ایم .

چه شعر زیبایی سروده است آن شاعر :

زین همرهان سست عنصر دلم گرفت
شیرخدا و رستم دستانم آرزوست

ای کاش شاعر بودم تا این بیت را هم به این شعر می افزودم :

دشمن درون خاک ماست ، شاه زمانم آرزوست
شیر دلاوری چون وزیر محمداکبر خانم آرزوست

و شاید این بیت را هم اضافه میکردم :

منصور از کرزی و عبدالله طمع مدار
داود خان آن یگانه دورانم آرزوست
محمد شریف منصور
۴ جوزای ۱۳۹۹

نوشته های بیشتر از این نویسنده اینجا