فساد وجنگ در جمهوری اسلامی افغانستان پشت وروی یک سکه است

درشش ماه اول امسال ( به حساب عیسوی) طالبان ۵۸۰۰ حمله برمواضع دولتی ودر میان مردم انجام داده اند و۱۶۰۰ حمله ازجانب نیروهای دولتی بر مواضع طالبان صورت گرفته و صدها کشته بجا گذاشته است ، گذشته ازینکه ترورها وقتل های جنایی نیز عملی شده است . دریک هفته چهار حمله خودکش وانفجاری در شهر کابل ویک حمله خونین در شهر ایبک سمنگان وحملات دیگر در سائر ولایات جان دهها انسان بیگناه وغیر شامل در جنگ را به کام مرگ برده است ، زخمی های این حوداث ازین حساب خارج میباشد .
طی زمان جنگ طولانی تپه ها به حضیره ها مبدل شدو ساحه قبرستانهاکمتر از وسعت ساحه ساختمانها نیست .
اخبار هر شب این حادثات جز برای خانواده هاووابستگان شهداء برای دیگران تقریبآ خبر عادی تلقی میگردد .ازشهر کابل تا ولسوالی های ان واز مراکز ولایات تا قراء وقصبات همه رنگین بخون شهیدان است ، بازماندگان محتاج لقمه نان بوده رنج دیدگان در درِد وحسرت نبود عزیزان شان میسوزند ، سردمداران درگیر بازی های سیاسی ومصروف زر اندوزی اند، باحفظ ورود ملیاردها دالر بازهم افغانهای گنجشک روزی که در گرو گروهک های کوچک چند صد نفری برخوردار ازهم نعمات مادی ومعنوی در افتیده اند سرگردان روزی شبا روزی خویش هستند.
بساط تنعم این گروهکها زیر نام جهاد ، مقاومت ، اسلام واسلامیت یکجا با برگشتگان ِغرب ازکابل تا دوبی و ترکه ولندن و امریکا گسترش دارد وروز تا روز در جور امدهای جدید وسازش های جداگانه بامراجع استخباراتی جنگ افروزان شرق و ِغرب به دارایی های شان می افزایند درحالیکه مردم برای اسایش همین لاشخواران خون میدهند ، اینها از برکت خون شهدا خوب میخورند وزیبا مینوشند وبا حرمسراهای پراز رمز وراز با خیل زنان احتکار شده وفرزندان خارج از شمار درتلاش سیری ناپذیر ثروت ، امتیاز گیری و مقام طلبی گاهی در دشمنی وزمانی در تبانی باهم‌در جوش وخروش لذایذ خدا داده استعمار گران بسر میبرند.
درین بساط وفور نعمات وهوسرانی هادیگر پای عقیده و ایمان ومذهب ، اهداف ساسی ، شعارهای فریبنده چهل ساله در میان نبوده این رو پوشهای رنگین از خون ملت از شعار " جهاد افغانستان دفاع پاکستان " و " افِانهای ازادی دوست که می جنگند برای امریکا می جنگند" تا نیرنگ بازی های دوحه وفریبندگی های مذاکره وصلح همه در خدمت بیگانه ودر بدل پول بیگانه گسترده شده است وخاک به چشم مردم زده میشود .
از کوه وکمر افغانستان خون می چکد ولی گلون تشنگان سیری نا پذیر تروریسم هنوز خشک است وبر دوام‌این عمل تاکید میورزند.
عجیب ترکیبی از قاتلان وادمکشان درینجا باهم درامیخته است ؛ افغان ، عرب، پاکستانی ، چیچینی، ازبکستانی، تاجکستانی وایغور چینایی همه در وادی ودره این جغرافیه جویبار خون جاری ساخته اند .
اینجا شعور وخرد در اتش جنگ سوخته است وتعقل جایش را به جهالت داده نیرنگ بازان سود وسرمایه از کشتزارهای تریاک تا معادن قیمت بها ازهمین بی شعوری بهره میگیرند وارمیان همین مردم خدمتگاران می گمارند .
درینجا حس وطندوستی وغرور ملی دربدل پول وامتیازات به لجنزار بی خاصیتی وتالاب گندیدگی فرو برده شده است . میخواهند همزیستی اقوام وملیتها را در کشتار گاه جنگ سلاخی کنند واز نام تروریسم جنگ را بین افغانها نیابتی سازند .
مبداء پیدایش فکری خلافت وامارت وبرپایی اقتدار ناب اسلامی! از هشتاد سال به این طرف در پنهان خانه های یهود ونصاری سرهم بندی شده بود که حالا حاصل ان هشت دهه کار را در ویرانی افغانسنان وتبدیل ان به پایگاه جنگ وتروریسم در منطقه برمیدارند.
درینجا نظامی بر پا کرده اندکه جنگ وصلح با برتری منافع خصوصی افراد و گروههای کوچک بر منافع عام مردم سنجش میکنند ، مصلحت های محافل وگروهکهای سود جو مصالح عام کشوررا تحت شعاع قرارداده واین صاحبان منافع ، خیر شان را بیشتر درجنگ مربوط میدانند نه در احتمالات صلحی که هنوز صبغه مطبوعاتی دارد ، زیرا سکان رهبری جامعه بدست این مافیایی ها سپرده شده است وانها میتوانند موجبات اختلال ونا کام سازی صلح وارامش را مهیا سازند ، دست به تبلیغات سوء وایجاد شکوک وشبهات بزنند وتا اخلال امن ونظم عامه عمل کنند .
هنوز که اقدامات پیرامون راه ها وطرق دستیابی به همنشینی افغانی آغاز نشده است انواع تبلیغات وشرط گذاری های قبلی بخورد جهان داده مبشود .
درچنین حالت زبان وبیان این حلقات آلوده ترین منافع بدست اورده حرام شانرا منافع عام مردم میخوانند وزیر این پرده کثیف انرا به زعم خود قدسیت می بخشند .
وقتی جنگ را برای حفظ منافع رجحان میدهند معلوم است که دستاوردهای انها محصول فساد گسترده ای است که طی نزده سال ازان نفع برده اند واین فساد یکی از عوامل دوام جنگ را رقم زده است .
چرا فساد گسترده ؟
فساد مالی باعث فساد اخلاقی وحتی فساد دراداب ورسوم گردیده است . در رسوم مذهبی ، در حج واوقاف ، ور ریاست جمهوری ، در قضاء وسارنوالی ، در پارلمان، در حکومت ، در دپلماسی ودر گمرکات ، درقراردادها وتدارکات ، در شاروالی ها ودر مقامات ولایات وحکومتهای محلی ، در مهمان خانه های قوماندانان جهادی ، در جنگ ودر صلح ، در تجارت وصنعت ، در معارف وصحت ، درهنر وادبیات ، در ژورنالیسم‌ومطبوعات ، درجامعه مدنی وتنظیمها درهمه وهمه فساد نفوذ دارد ومفسدین عمل میکنند زیرا راس و بدنه نظام فاسد است ومفسدین در انها جادارند ومقرر میشوند ، اینها با رشته های محکم فساد بهم پیوند خورده ویکدیگررا حمایت میکنند .
دونمونه برجسته فساد در هفته گذشته ؛ والی هرات از فساد مالی مافیایی در گمرک اسلام قلعه با ملیاردها افغانی فغان میکند ولی هیچ مرجعی به ان ترتیب اثر نمیدهد سخنگوی وزارت مالیه با بی تفاوتی تمام میگوید ببینیم که چیزی واقع شده یانه ؟ نمیگوید که سطح عواید ازین گمرک تا چه حد سقوط کرده است .
سفارت افغانستان در واشنگتن دی. سی. یک دیوار سفارت را با مصرف دو ملیون دالر اعمار میکند تو گویی " سد سکندر " میسازد .
ببینید پای مفسدین درین پروژه از سفارت افغانستان مقیم قاهره تا کمسیون تدارکات تا مشاور رئیس جمهور وداماد این مشاور تا سفارت افغانی در واشنگتن چگونه بهم گره میخورد ؟
مشاور رئیس جمهور دامادش را از سفارت افغانی در مصر به واشنگتن میفرستد تا کارهای تخنیکی وساختمانی را طرح کند ، تدارکات ارگ پیشنهاد دو ملیون دالر مصارف دیوار را تصویب میکند ، سفیر افغانستان در واشنگتن پروژه را زیر نظر دارد وامضاء میکند ووزارت مالیه به اجرای مصرف امر میدهد تا این " سد سدید سکندر " ساخته شود سفیر افغانی در امریکا توظیف بدفاع ازین پروژه در تلویزیونها میگردد گویا طی مراحل اداری ومالی وانجنیری همه قانومی شده است و کار تبلیغی ان هم پیشبینی گردیده ودو ملیون دالر در یک دیوار به مصرف میرسد وسفیر میگوید این یک دیوار عادی نیست .
معلوم میشود که فساد یک پروژه گسترده وبا ابعاد گوناگون اداری وغیره بوده همه جوانب ان سنجیده شده وعملی میگردد. اگر بر ارزیابی ان پا فشاری مطبوعاتی صورت گیرد شرایط جنگی بهانه ساخته میشود .
استقرار اوضاع وامید موهوم گذار از جنگ به حالت صلح برای اینها حیثیت جام زهر را دارد که از گلو تا معده را تخریش میکند .
بار این همه مفاسد و ستم‌ مفسدین را مردم بدوش میکشد . پس تضاد منافع مردم‌با این گروه ستم پیشه ومفسد تضاد معین کننده نبرد حق با باطل میباشد . فساد باطل است ومردم بر حق .
اگر جنگ‌فرزندان این سرزمین را به خاک وخون میکشاند فجایعی چون فساد ، عمل گروپهای مافیایی ، استبداد خشن اداری از قضا وسارنوالی تا پارلمان وحکومت ، لا پروایی نسبت به مردم وخورد وبرد افتابی وروشن از نان ودوای مردم نظام اجتماعی وزندگی خانوادگی افغانها را دچارازهم پاشی وبی بنیادی ساخته است .
اشتی این تضاد ممکن نیست مگر از طریق بدادگاه کشاندن ستمگران ومفسدین وخدمتگذاران استعمار .
نظام سیاسی افغانستان به جسمی می ماند که از فرق سر تا نوک پنجه الوده به جراثیم گوناگون میباشد کدام یک انرا زودتر میتوان مداوا کرد ؟
بدون یک دگرگونی در وضع سیاسی ، نظامی واجتماعی کشور نمیشود این جسم الوده به مفاسد را مبرا از عوامل فساد کرد .این دگرگونی همان حالت گذار از جنگ به صلح بوده میتواند به شرط انکه جهش از جنگ به صلح در اختیار خود افغانها باشد ومراجع جنگ افروز خارجی دران دخالت ورزیده نتوانند .
شاید این‌یک امر ارمانی تلقی شود اما میتواند آغازگر راه یابی بیک مسیر متفاوت از جنگ وشرایط جنگی باشد.
طوریکه از فضاء وهوای سیاسی کشور ، مراجع امریکایی و تحرکات جنگی طالبان‌بر می اید تبلیغ هفت ماهه به اصطلاح مذاکره میان افغانی واقدامات برای احتمال رفتن بسوی صلح در حال رنگ باختن بوده و تمایل به ان در حال کاهش میباشد..
دیده میشود که از امریکا تا اسلام اباد وکابل به صلح بحیث یک ارزوی دیرین سال مردم برخورد با مسئولیت صورت نمیگیرد .
ایجاد امیدهای وهمی برای مرد م وزمینه سازی برای تحکمیات استراتژیکی جنگی از لحاظ پرسونل وسلاح ومواضع در شمال افغانستان برای پلانهای دور نمایی که صرف در حالت جنگی میتواند بهتر عملی شود زیر نام صلح وتوهمات مربوط به ان در متن کارزار دپلماتیک آغای خلیلزاد نهفته است که نفع انرا طالبان بدست اورده اند ودولت در میانه درحیرت زدگی واهیاتی سر از پا گم کرده است .