افغانستان سرزمین متعلق به بیست قوم وملیت است

 

درین کشور بنابر همزیستی تاریخی اقوام وقبایل ان هیچگونه برتری اتنیکی نمیتواند جاداشته باشد واگر به چنین برتری خواهی ها که عمدتآ از جانب افراد مغرض وبرخی منابع معلوم الحال خارجی دامن زده میشود مجال داده شود کشور یکبار دیگر داخل فاز جدید اختلافات میگردد واین در حالی میباشد که همه مسلح اند ونتیجه ان میتواند قابل پیشبینی باشد .

افغانستان معبر وگذرگاهی بوده برای همه کشور کشایان شرقی وغربی که خواسته اند به سرزمین افسانوی هند دست یابند .

دو عامل باعث کثرت قومی شده است ؛ یکی کوچ وکوچ کشی ها که در طول تاریخ درهمه سرزمینها معمول بوده ودیگری عبور لشکر کشان وجهانکشایان ازین مرزوبوم .

درین معبر تاریخی بقایای جهانکشایان از اثر ایجاد پایگاه های وضع الجیشی غرض تامین امنیت راههاویا حفظ سلطه بر مناطق مفتوح زندگی کرده اند که به مرور زمان با مردمان محل درهم امیخته اند ، روابط خویشاوندی برقرار کرده اند ، ازدواجها صورت گرفته ، به داد وستد تجارتی وزراعت ومالداری وباغداری پرداخته شده است وبالاخره جزء نفوس همین سرزمین گردیده اند .

بقایای یونانیها از اثر لشکر کشی وفتوحات سکندر کبیر با تشکیل دولت یونان باختری واختلاط تمدن یونان بودایی ( گریکو بودیک ) درینجا وجود دارد که تا هنوز بعضی مناطق با همان نامهای یونانی یاد میشوند .

به اثر فتوحات اعراب ومقیم شدن پنجاه هزار خانواده عرب در ولایاتی چون فاریاب وجوزجان وقسمتهای از مناطق دیگر انها با بهم درامیزی با افغانها زندگی میکنند .

بقایای لشکر چنگیز درینجا مانده است ، بازماندگان لشکر کشی ها وفتوحات امیر تیمور کورگانی بحیث یک قوم بنام تیموری ها درینجا زندگی میکنند دولت تیموری های هرات موسس یک تمدن جدید درین سرزمین بوده است .

اثار پادشاهی بابر که تا هند شتافت واولاده اش درانجا تمدن وسلطنت باعظمت مغولیه را ایجاد نمود در افغانستان باقی است باغ بابر وچار باغ ننگرهار با درختان مثمریکه از بخارا وسمرقند اورده شده بود نمونه های ان زمان است وامروز جزء تاریخ کشورما میباشد .

ازاثر سلطه ترکها بقایای اقوام ترک جزء ملت افغانستان شده اند نام محلاتی چون دهبوری ودهمزنگ که پهلوانان وقوماندانان ترک بودند شامل نامگذاری های شاروالی کابل است .

بقایای لشکر نادر افشار وتاسیس محلات نظامی چون افشار سیلو ، افشار دارالامان وچنداول با مردمان جا به جا شده ان ازجمله اقوام سرزمین ما است وتا امروز نامگذاری برخی کوچه ها وگذرهای شهر کهنه کابل با همان قدامت ان حفظ است شخصیت های این قوم در امور نظامی ، دفتر داری ، شعر وادب ونویسندگی جزء غنای فرهنگی وادبی کشورماست .

این اقوام در دوره های مختلف تاریخی افغانستان با شرایط اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی وحتی حالات جنگی ودفاعی افغانستان خودرا تطابق داده اند ودر خدمت وطن بوده اند. 

قرغزها ، کازاخها ، چینایی ها ، وخانواده های تاجک وازبیک که از اثر نا ارامی های وتحولات سیاسی وجنگی ازان طرف امو به اینجا امده اند ازجمله اقوام این ملت شده اند . نام برخی محلات با همان قوم محفوظ است مثل قریه ختایان (چینایی ها) در تخار وغیره .

زمانی یهود ها درین سرزمین زیسته وتجارت کرده اند انها بازرگانان پوست قره قل بودند که از اندخوی تا بخارا رفت وامد داشتند .

سکها وهندو ها ازفرون گذشته در پهلوی مسلمانان افغانستان زیست باهمی داشته اند زمانی کار اسعار خارجی بدست همینها بود ، تجارت ودکانداری میکردند ، در منطقه صنعتی پلچرخی کابل سرمایگذاری صنعتی داشتند ، خدمت عسکری میکردند ، مانند همه اتباع افغانستان ازحق تحصیل رایگان برخوردار بودند ، داکتران طب بودند وامور طب یونانی را پیش میبردند انها طی گذشت قرون جزء این ملت بودند وهستند .

با حفظ تمام روشنی های تاریخی درامر زیست باهمی اقوام کشور جایی برای ایجاد تفرقه وتخدیر ذهنیتها نسبت بیکدیگر باقی نمی ماند .

وظیفه دولت است تا به حکم قانون اساسی کشور از ایجاد تفرقه وتفتین ضد وحدت ملی جلوگیری نموده فرصتهای مساوی را برای همه مساعد سازد تا نشود کشور به گذشته بیست سال قبل رجعت داده شود. موقع بسیار حساس است غفلت درین مورد نتایج جبران نا پدیر به بار خواهد اورد .