جنگ شدت دارد دپلماسی غیر رسمی همسایه ها فعال است

اما مذاکرات دوحه دچار سر در گمی است

 

از ابراز نظرها وبحث های عده ای از هموطنان چنین بر می اید که روابط امریکا وطالبان مربوط به مذاکرات ۱۶ ماهه خلیلزاد با ایشان است وشدت جنگ از جانب طالبان تنها به منظور امتیاز گیریدر میز مذاکره میباشد .

خوب است وضاحت داده شود که مذاکرات دوحه وشدت کشتار افغانها حاصل ۱۵ سال کار امریکا با طالبان است . خلیلزاد در سال ۲۰۰۵ بدون دخالت دولت افغانستان ، با طالبان اعلان مصالحه کرده گفته بود به طالبانیکه از جنگ دست بکشند کارتهای مخصوص میدهد تا در محلات شان بدون مزاحمت زندگی کنند .

در سیاست روان امریکا چیز نو جاندارد پیشبرد همان سیاست دوران ریاست جمهوری اوباماست با برخی تفاوتهای غیر اساسی وعمده . دران وقت امریکایی ها دو اپشن را پیشروداشتند ؛ یکی مصالحه با طالبان که باید از پشتوانه متوازن منطقوی برخوردار باشد تا بار دیگر باعث تحریک شورشها نگردد .دوم افغانی ساختن جنگ تا امریکایی ها یک عدد محدود عساکر شانرا در پایگاهای نظامی جابه جا ساخته وبحیث مترسک دربرابر خطر مداخلات خارجی غرض براندازی رژیم قد افرازی نمایند .

در ماه حوت سال ۱۳۸۱ حامد کرزی در محفل بزرگداشت از هشتم مارچ گفت ؛ امریکایی ها پنهانی با طالبان مذاکره میکنند ، در فرانسه وقطر می نشینند وطالبان با انها چای مینوشند اما در افغانستان مردم را میکشند ، او گفت خبردارد که طالبان از کویته با طیاره های امریکایی بغرب میروندو مذاکره میکنند .

یعنی ۱۵ سال است که مذاکرات میان امریکا وطالبان جریان دارد ودر همین مدت هزاران انسان بیگناه این وطن جان شانرا از دست میدهند . حالا که پروسه قطر در جریان است تشدید خونریزی حسب العادت جنگی طالبانی ادامه دارد .

در همین شب وروز در کنار جنگ و سستی در کار مذاکرات ، دپلماسی برای بدست اوردن پشتوانه منطقوی هم جریان دارد اما جای تاسف ان است که همانند همه عرصه های دولتداری فن دپلماسی که تعلق به موسسات مربوطه میگیرد بیک روند لجام گسیخته مبدل شده است وزیر خارجه ایکه میگفت یک چشمش پاکستان ویک چشمش افغانستان است یا کفایت اداره دپلماسی را ندارد ویا با این شیوه میخواهد هردو چشمش را سرمه سایی کند .

سفرهای چهره های غیر دولتی به دعوتهای رسمی کشورهای پاکستان وهند وسفر آغای عبدالله به پاکستان ، هند وایران را کمتر میتوان تعبیر به حصول پشتوانه متوازن منطقوی در مصالحه نامید زیرا این کشور از مجاری غیر رسمی مربوط بخود شان داخل فعالیتهای دیگری هم هستند که از حیطه کنترول وزارت خارجه افغانستان خارج میباشد ، این کشور ها برای تثبیت جایگاهدشان در تغیرات احتمالی بعدی در تلاش مهره گذاری ها اند . این سیر وحرکتها شک تحرکات اوضاع دهه ۹۰ را در ذهن تداعی میکند .

سفر حکمتیار به پاکستان جای که ۴۸ سالرقبل از امروز با استاد ربانی واحمد شاه مسعود سنگ بنای جنگ علیه افغانستان و روح منفی ویرانگری وقتل افغانها راگذاشته بودند از هر لحاظ مورد سوال است ودران نیت نیک پاکستان دیده نمیشود . ان کشور بحیث وطن دوم حکمتیار اما پایگاه صدور تروریسم وویرانگری رمز و رازهای جدید رقابت های سیاسی وجنگی را بوی تلقین ودستور داده با به کار گیری مهره های نیم سوخته جای پای اینده اش را وسعت میبخشد .

سفر عطا محمد نور به کشور هند و ملاقات با مراجع سیاسی ونظامی انجا خود برگه دیگر است برای رو نمایی رقابتهای منطقوی بوسیله دست داشته های قبلی وفعلی انها .

سفرهای اغای عبدالله به پاکستان ، هند وایران اگر از موضع مسئولیت مقام صورت گرفته نیت ان کشورهارا در عمق قضیه افغانستان همآهنگ ساخته نمیتواند ، کلمات عام‌صلح در افغانستان به نفع ایشان است واز روند مذاکرات حمایت میکنند رو پوش اقدامات استخباراتی ورقابت های ذات البینی ایشان در مورد افغانستان است .

بغرنجی روند مذاکرات را که طرحهای طالبان در جلسات گروپهای تماس مطرح میسازند ناشی از بازی هایست که کشور پاکستان وامریکا در پیش دارند .

طرحهای طالبان منظور طالبانی سازی کشور را انعکاس میدهد که خطر ناکتر از جنگ با ایشان بوده برای پاکستان دور از دلچسپی نمیباشد که از طریق مدرسه های ان کشور راه دیگر نفوذ در میان اقشار جامعه ما را دریابد شاید، امریکا ازین روند برای رقابت بعدی با چین و روسیه بهره برداری میکند تا بتواند لشکر نیابتی مدرسه دیده وافراطی تابع هدایت ودستور ایجاد نماید .

این طالبانی سازی برای رفع تشویش پاکستان از ناحیه مهره های علاقمند به کشور هند نیز مورد علاقه بوده میتواند در حالیکه هند عین تشویش از طالبانی شدن جامعه افغانی را در دل دارد .

اگر قرار باشد جنگ گرم جاری در اینده به جنگ سرد قدرتهای منطقوی وجهانی مبدل گردد این جنگ عمدتآ میان جوانان تحصیلکرده ومتمدن و جوانان متعصب بر امده از مدرسه ها تمرکز خواهد یافت .

پیچیدگی همه جریانات از مذارات دوحه تا دست باز دپلماسی بی لگام دیگران در مورد افغانستان و تحرکات خونین جنگی، موضع دولت افغانستان را در خم وپیچهای با ابعاد داخلی وخارجی اسیب پذیر وشکننده میسازد اگر دولت از صلاحیت قانونی وقبول شده اش استفاده نکند وجلو خود سری هارا نگیرد .

کلمات تکراری غیر عملی اجماع منطقوی وغیره ارزشی را که اجماع ملی میتواند داشته باشد ندارد بهر وسیله ممکن باید دولت به این اجماع برسد ونگذارد یکی دو تنظیمی که در طول موجودیت جنگی وجهادی شان منشاء اختلاف وجنگ بوده اند خوبی خودرا در خرابی اوضاع کشور دریابند ودر صدد باز دارنگی روند صلح گردند یا ان پروسه را از مالکیت افغانها خارج وبیستر ارزش پاکستانی بدهند .