رئیس جمهور غنی :" بزور تسلیم نمیشوم

آقای رئیس جمهور روز گذشته در صحبت بامردم کاپیسا گفتند :" بزور تسلیم نمیشوم" :

سیاق کلام معطوف بر فشار امریکا در مورد معرکه ارایی های آغای خلیلزاد باطالبان بود.

درینجا دوشک که شاید منطقی باشد در ذهن خطور میکند :

۱- آغای رئیس جمهور شاید بدانند یا به ایشان افاده داده شده باشد که مسئله خروج عساکر امریکایی یک طرح تاکتیکی است تازمان ختم انتخابات ریاست جمهوری امریکا ازین سبب ایشان با خاطر ارام ودل جمع میخواهند وانمود سازند که زیر فشار امریکا اب نمیشوند .

۲-- حسب احوال همیشگی حین سخنرانی در استعمال جملات وکلمات زبان از کنترول مغز خارج میشود .

مقاومت در برابر تصمیم امریکا وتسلیم نه شدن به ان روی کدام توانمندی وبه اتکای کدام نیروی حمایوی صورت گرفته میتواند .از مصارف لوژستیکی قوای مسلح تا معاشات مامورین لشکری وکشوری از مقامات اعلی تا ادنا توسط امریکا پرداخته میشود ایا میتوانند با این فساد گسترده وفجایع بی منتهای جاری دردولت داری متکی بخود باشند وبتوانند کشوررا در برابر فشار مضاعف امریکاکه یکی درداخل نظام ودیگری در مقابل نظام در وجود نه تنها طالبان بلکه سی گروه تروریستی وابسته به کشورهای دور ونزدیک ازگزند حوادث درامان نگهدارند ؟

سخنرانی های آغای غنی طی زمان حضور شان در مقام اول کشور نزد مردم عادی واهل سیاست نه ارزش معیاری دارد ونه ارزش اعتباری زیرا در وعده ها وتعهدات همیشه غلو کرده چیزی میگویند که از توان اجرائیوی شان خارج میباشد ومعیار توانمندی عملی انها را در سنجش نمی گیرند . ارزش اعتباری ندارد زیرا ازدور اول انتخابات ریاست جمهوریرتا همین اکنون انچه گفته اند خود وارزش سخن خودرا بی اعتبار ساخته اند که ذکر همه انهادرینجا تکراری میباشد .

در اراده یک شخص بحیث اصل معنوی واجراات ان بحیث یک اصل عینی وعملی باید تناسب منطقی وجود داشته باشد ولی درکرکتر سیاسی اغای غنی این هردو بی موازنه بوده دور ازهم سیر میکنند .

دریک کشور اشغال شده (عده ای اعتراض دارند که چرا اشغال شده گفته میشود برای اینها میگویم اگر اشغال شده نیست والی کابل یا شاروال کابل یا قوماندان گارنیزیون کابل یا یکی از مقامات بلند رتبه دولتی یک روزی از چهارراهی صحت عامه بدون اجازه مقامات نظامی امریکا داخل جاده ای شوند که ازمقابل وزارت صحت عامه ورادیو تلویزیون وسفارت امریکا ووزارت هوانوردی میگذرد وبه چهارراهی اریانا بروند اگر توانستند قبول که اشغال شده نیستیم ساحه وجاده ازخود ما وورود نه تنها مردم عادی بلکه بلند رتبگان دولت به اجازه امریکا ‌اشغال چه یک وجب یا بیشتر ازان اشغال است ) مشکل است معنویت در کنار عینیت شانه به شانه ودر هم اهنگی باهم حرکت کند زیرا اراده هم بدست دیگران است واجراات هم بدست دیگران که باید بر وفق میل واراده انان سیر نماید.

آغای غنی که اراده شانرا در قالب کلمات بدون صرفه جویی ورعایت تعقل در امکانات اجرائیوی بیان میدارند ترکیب ماحول کاری شانرادر نظر بگیرند که چگونه است ؟ یا چگونه ترتیب داده اند؟ این ترکیب که مجموع بدنه نظام راتشکیل میدهد ازبنیاد تا سقف بدست جهادی های فاسد وبرگشتگان غربی فاسد قراردارد ، نظام فاسد، اداره فاسد ونفوذ بیگانگان فساد پرور بحیث پشتوانه مفسدین که در ظاهر بلی گویان رییس جمهور ودر غیاب تابع اوامر بیگانه اند مجموع ماحول کاری شانراچون جولا تار دوانی کرده که مشکل است رییس جمهور بتواند در سوای این شبکه دوانی حرکت کند درین حالت چگونه از عدم تسلیمی به زور سخن میرانند ؟

کاش آغای رییس جمهور میدانستند که بزرگترین عیب کاری شان در یکسو گرایی ویکجانبه نگری دیدگاه ها وطرحها واعمال شان است .

وقتی میگویند به فشار تسلیم نمی شوند بائیست سطح اتکایی برایشان ایجاد میکردندکه میتوانستند حرف با پشتوانه بیان میکردند .انهم نه یک سطح بلکه دو سکوی اجتماعی -- سیاسی ، یعنی در کنار شبکه های قدرتمند جهادی وبرگشتگان غرب ، سطح اتکای دیگری در وجود چهره ها وکادر های ملی ، وطنپرست ، دموکرات وترقی پسند چه چپ وچه راست ومیانه ولی داخلی وافغانی . انگاه میتوانستند حین اعمال فشار وزور از جانب امریکا با راحتی میان قدرتهای متعادل داخل نظام دست به مانور بزنند وبر طبق ایجاب شرایط یکی را بر دیگری رجحان میدادند تا میشد با حمایت وهمکاری انان صاحب توانمندی اجراییوی وپشتیبانی سیاسی میشدند . در عین زمان به یکسو نگری صرفآ جانب امریکادلخوش نمیکردند بلکه متناسب به موقعیت جغرافیایی کشور مناسبات حسنه و قابل حمایت با سائر کشورها ایجاد مینمودند .

پاکستان‌با مخالف دیرینه اش فدراتیف روسیه درحال پیشبرد مناسبات نیک است ، چین دوست دیرینه اش است ان کشور در کنار حسن مناسبات با امریکا میتواند میان قدرت هامانور نماید وحمایت بدست اورد .

جمهوری اسلامی ایران با دولت جمهوری توده ای چین در حال ادامه روابط نیک اقتصادی و امنیتی میباشد وبا روسیه بحیث متحد نزدیک در تعامل است .

این تنها افغانستان است که در منطقه محاصره شده همسایگان دارای مناسبات وسیع خارجی، صرف در گیر مناسبات امریکا باقی مانده است امریکای که ایران ، فدراتیف روسیه ، وچین را زیر تهدید های گوناگون قرار داده وخیال دسترسی به اسیای میانه راجزء استراتژی منطقوی اش قرار داده است ، گاهی بر چین چسپ خطر برای امریکارا ، گاهی به روسیه اتهام تروریسم را وبر ایران چسپ خصومت باوخود و نابودی اسرائیل را میزند .

پس موقف این کشور محاط به خشکه وهم سرحد با رقبای امریکا را چگونه میتوانند در حفظ یکسویی با امریکا در نظام منطقوی و بین المللی تثبیت کنند ودر صورت فشار امریکا کدام حمایه گر منطقوی وجهانی داشته باشند وآنگاه دم از عدم تسلیمی واهی بزنند.

حالا هم دیر نشده از ایجاد یک سطح اتکای جدید ملی وقابل مانور ابا نورزند شاید بتوانند در مقابل فشارها تاب مقاومت‌دریابند ، این در صورتی میتواند عملی شود که در اراده شان اخلاص بوطن ومردم وجود داشته باشد که درین مورد شک وجود دارد ونمیشود قبول کرد که بتوانند از لاک سربسته فکری صرفآ امریکایی سر برون اورند . در غیران بیشتر ازین با غوغا وتظاهر به ملی بودن ووطنی بودن گوش مردم را اذیت نکنند که مردم فریبی دیگر قابل قبول کسی نیست .