نزد نمــاینــدگــان بیــدار و با وجــدان ملت شــایســته ســالاری فقــط یگــانه معیــار ارزیابی کــاندید وزیران اســت !

اگر منصفانه قضاوت کنيم دليل اين همه تعلل در تعین وزرای جدید نه عدم کارآيی تيم عین وغین و یا سهل انگاری وکلای محترم بلکه سيستم حکومتی دولت افغانستان است.

درساير کشور های جهان که نظام حکومتی شان بر اساس ديموکراسی غربی استوار است اين پروسه آنقدرمغلق و پر جنجال نيست ، اعضای کابينه مستقيما از طرف رئيس جمهور يا صدر اعظم کشور با معيارهای شايستگی و لياقت انتخاب شده به پارلمان کشور معرفی می شوند و با آوردن رای اعتماد پارلمان کابينه به کارش آغاز ميکند.

ولی در افغانستان نظر به پيچيدگی قانون اساسی کشور موضوع به اين سادگی نيست ، درينجا اعضای کابينه نه مستقيما از طرف شخص رئيس جمهور یا رئیس اجرائیه بلکه توسط کميسيون تیکه داران قومی تعين شده و بعد از تائيد از طرف انجمن علمای کرام پيشنهاد فوق از طريق شوری وزيران مشاور دربار به معاون دوم رئيس اجرائیه و از طريق او به معاون اول رئيس اجرائیه و بالاخره به شخص رئيس اجرائیه و بعد از تائید رئیس اجرائیه به معاون دوم رئيس جمهور و از طريق او به معاون اول رئيس جمهور و بالاخره به شخص رئيس جمهور تقديم ميگردد که ايشان هم در تعينات وزرا مانند کشورهای غربی نه تنها معيار شايستگی و لياقت بلکه خيلی موارد ديگر منجمله تعهدات دوران انتخابات به تیکه داران قومی و علمای دینی ، تقسيم عادلانه وزارتخانه های کليدی به تیکه داران قومی ، تعهدات دوران انتخابات به حاميان خارجی وزرایپيشنهادی ، وانمود کردن مراعات تناسب قومی و سمتی و در صورت لزوم قرار دادن ملی و شلغم بجای وزير را بايد مراعات کند.

رعايت اينهمه قيد و شرط و اگر و مگر چون معادله شش مجهوله درجه شش است که حل آن از توان يک انسان عادی بيرون است اين است که بيچاره ملا اشرف غنی دست به دامان پير طريقت حضرت صبغت الله مجددی شده و کوشش میکند که مشکل را از طريق فال و استخاره حل کند اما اين ديموکراسی لعنتی تنها به خوشنودی خدا و مردم اکتفا نکرده و رضايت پارلمان را نيز شرط دانسته که حالا بايد وکلا از شايستگی و لياقت وزرای پيشنهادی اطمينان شانرا حاصل کنند که اين خود معضله ای ديگريست و بدان ماند که نا بينا را وظيفه رانندگی دهی یا در جاده پر ازدحام سر چوک او را ترافیک مقرر کنی .

وکيل بيچاره که از سواد خواندن و نوشتن محروم است و فقط کتاب های عکس دار را می تواند بخواند و تنها دليل وکيل شدنش مقدار زمين ها و تعداد گوسفندانش بوده حالا او چطور بتواند لياقت کاری و تخصص وزيری را که در رشته های تحصيل کرده که وکيل صاحب اسم آنها را هم نشنيده ارزيابی نمايد !؟

اين است که برای او فقط دو گزینه باقی می ماند یا استفاده از شیر و خط که اینهم چون قمار است و حرام پس فقط گزینه آخری می ماند که استفاده از عینک قومیست که خیلی ساده و بی جنجال وکیل پشتون به وزیر پشتون ، وکیل تاجک به وزیر تاجک ، وکیل هزاره به  وزیر هزاره و  وکیل اوزبک به وکیل اوزبک رای داده و ادی مسولیت وجدانی ، اسلامی و افغانی می کند که هم رضایت خدا و هم ازخلق خدا حاصل می گردد.

با تقــــــــــــديم حــــــــــــــــرمت

حقــــــــ(شـــمس الحـــق)ـــــــانی