30.03.2015

من از آن چه آقای مسعود  فارانی در مقاله یی در مورد شرایط سنگسار گفته اند، سخت متعجب شدم . من از آقای فارانی و نیز کسانی که این نوشته ایشان را ستوده اند، میپرسم :

-          با آن که سنگسار خلاف احکام صریح آیات قرآن است، بر چه اساسی آن را  پذیرفته اند؟!

-          چرا احکام اجتماعیی را که برای زمان و مکان خاص ( جامعه عرب در ۱۴۰۰ سال پیش) بوده ، همانند احکام عبادی قرآن برای همه زمانه ها دارای اعتبار میدانند؟!

-          چرا به جای استدلال در مورد ضرورت تطبیق قوانین نافذه ، ما را به تجربه سیاه دوره ی طالبی ، رجعت میدهند؟!

شاید دلیل آورده شود که گویا مجازات سنگسار در زمان پیامبر اجرا شده است، چنان که ایشان در مقاله مورد نظر  نیز نوشته اند: «بر اساس کتابهای معتبر تاریخی اسلامی،  فقط 5 مورد در زمان پیامبر (ص) وجود دارد». 

و اما در باره  این پنج مورد نخست  باید تحقیق به عمل می آمد تا روشن شود که:

اول - آیا روایت ها ،  معتبر و ثقه اند یا خیر.

دوم - این پنج مورد در چه زمان هایی اجرا شده اند.

تحقیق در مورد درجه اعتبار این روایات و مشخص ساختن تاریخ آن ها به دلایل بسیار و از جمله به دلیل این که  در قرآن برای هیچ جرمی حکم چنین مجازاتی وجود ندارد، بیش از اندازه مهم است.

در قرآن در مورد زنا در پنج سوره (الفرقان، الإسرا ، النور، النساء ، الطلاق) سخن رفته و تنها در سه سوره (النور، النساء ، الطلاق) مجازات هایی برای آن مشخص شده اند:

-          الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلاَ تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنْ الْمُؤْمِنِينَ. الزَّانِي لاَ يَنكِحُ إلاَّ زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لاَ يَنكِحُهَا إِلاَّ زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ

[سوره نور، آيات 2- 3]

ترجمه: زن زناكار و مرد زناكار، به هركدامشان صد تازيانه بزنيد، و اگر به الله و روز ديگر ايمان داريد نبايد كه شما را نسبت به ايشان ترحمي بگيرد؛ و بايد كه شكنجهشان را گروهي از مؤمنين نظاره كنند.

مرد زناكار بهجز با زن زناكار يا زن مشرك نكاح نميكند، و زن زناكار را جز مرد زناكار يا مشرك نكاح نميكند؛ اين براي مؤمنين حرام است. 

-          وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً. وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا.

[سوره نساء،آيات 16-15]

ترجمه: آنهائي از زنانتان كه مرتكب فحشاء ميشوند چهار گواه ازخودتان بر آنها بگيريد. پس اگر گواهي دادند [كه عمل را به چشم ديدهاند] ايشان (يعني زنان مرتكب فحشاء) را درخانه نگاه داريد تا ايشانرا مرگ برگيرد يا الله برايشان راهي ايجاد كند. و دوتني كه مرتكب آن ميشوند آزارشان بدهيد؛ ولي اگر توبه كردند و اصلاح شدند دست از آنها بداريد كه الله توبهپذير و مهربان است.

-          يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَٰلِكَ أَمْرًا

 [سوره طلاق آیه 1]

ترجمه: ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عدّه، آنها را طلاق گویید [= زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند]، و حساب عدّه را نگه دارید؛ و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید؛ نه شما آنها را از خانههایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عدّه) بیرون روند، مگر آن که مرتکب فحشای  آشکار شوند؛ این حدود خداست، و هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده؛ تو نمیدانی شاید خداوند بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحی) فراهم کند!

طوری که میبینیم در مورد زن مطلقه در دوره عده،  تنها مجازات همانا بیرون کردن پیش از موعد  زن مطلقه  از خانه است.

پس نظر به احکام قرآن مجازات زنا چنین است:

-          مجازات زن و مرد زناكار، يكصد تازيانه در ملأ عام است.

-          حرام دانستن ازدواج با مرد و زن زناکار.

-          در خانه نگهداشتن   زن زناکار.

در همه موارد فوق با پشيمانی و توبه ،  مجازات لغو و رفع  میشود.

*

در قرآن در همه موارد از رجم یا سنگسار  از سوی دشمنان پیامبران  سخن رفته است - دشمنان پیامبران برای جلوگیری از دعوت مردم به راه خدا توسط پیامبران ، آنان را به سنگسار تهدید می کردند :  در مورد حضرت شعيب [سوره هود آیه 91] ؛ در مورد حضرت ابراهيم  [سوره مريم آیه 46] ؛ در مورد حضرت موسی  [سوره يس آیه 18]

*

مسلمان معتقد اند قرآن تحریف ناپذیر است ، پس ادعا هایی که خلاف این اصل باشند و یا آن را مخدوش بسازند، نمیتوانند برای مسلمانان قابل پذیرش باشند.

روایت هایی مبتنی بر این که آیت رجم گویا نازل شده و بر اساس نظر جبراییل داخل قرآن ساخته نشده است و باز آن را که بر برگی نوشته بوده بز خورده است، اگر به رغم  همه پرسش برانگیزی هایش بالفرض  مدار اعتبار دانسته شود، چرا در آن حکمت این نظر جستجو نگردیده است- مثلا این که آن حکم فقط برای چند مورد اعتبار داشته و خداوند نمیخواسته با درج آن در قرآن اعتبارش را برای مدت و موارد بیشتری تمدید نماید؟!...

*

اگر در قرآن حکم سنگسار وجود ندارد، پس حكم سنگسار زناكار (زن و مرد) از کجا آمده است؟!

فقها سنگسار را بر اساس روایات در مورد گویا سنگسار زانی و زانیه در زمان زنده گی پیامبر و به دستور پیامبر ، حکم اسلامی میدانند. و اما باید گفت که اگر روایات در مورد این مجازات ها پیش از نزول آیات قرآنی تعین مجازات زنای محصنه و غیر محصنه ، اعمال شده باشند، پس با استناد به آن ها به هیچ وجه نمیتوان حکم سنگسار را مشروعیت بخشید. و اما روایات در مورد اعمال حکم سنگسار پس از نزول آیات مورد نظر ، از جمله به این دلایل قابل قبول بوده نمیتوانند:

-          آیت ناسخ برای احکام سوره نور ، سوره نسا و سوره طلاق در مورد زنا در قرآن وجود ندارد؛

-          برای یک عمل خلاف،  تعین مجازات بیشتر از آن چه در احکام قرآنی تصریح شده اند، مجاز نیست؛

-          مسلمانان معتقد به اصل تحریف ناپذیری قرآن اند؛ پس هیچ توجیهی که این اصل را نقض کند برای مشروعیت بخشیدن به مجازات سنگسار نمیتواند قابل پذیرش باشد؛

-          روایات متذکره دو نسل بعد از وفات پيامبر ، روایت شده اند و هر یک این روایات هم دارای ناهمخوانی های درونی اند و هم با همدیگر ناهمخوانی هایی دارند؛

-          این روایات با متن و روحیه خطبه حجةالوداع - آخرين سخنراني عمومي پيامبر - در تناقض اند:

بخش مربوطه خطبه حجةالوداع : أيها الناس، فإن لكم على نسائكم حقاً، ولهن عليكم حقاً. لكم عليهن أن لا يوطئن فرشكم أحدا تكرهونه، وعليهن أن لا يأتين بفاحشة مبينة. فإن فعلن فإن الله قد أذن لكم أن تهجروهن في المضاجع وتضربوهن ضربا غير مبرح. فإن انتهين فلهن رزقهن وكسوتهن بالمعروف.

ترجمه: اي مردم! شما را بر زنان تان حقي است و آنان را بر شما حقي است. حق شما برآنان آنست كه بر گليم تان كسي را كه اكراه داشته باشيد راه ندهند، و برآنها است كه مرتكب فحشاي قابل اثبات نشوند؛ اگر شدند الله به شما اجازه داده است كه بسترشان را ازخودتان دور كنيد و بزنيد شان به نحوي كه آسيب جسمي نبينند. پس اگر دست برداشتند حق دارند كه روزي و رختشان را طبق عرف دريافت دارند.

حجة الوداع آخرین حج دوران زنده گی پیامبر اسلام است . شمار همراهان محمد در حجةالوداع در منابع از نود هزار تا یکصدو چهارده هزار تن ذکر شده است. خبطه حجة الوداع از لحاظ تاریخی مستند ترین سخنرانی پیامبر اسلام میباشد. پس بالفرض اگر پیش از این خطبه به هر علتی که بوده باشد ، حکمی هم در مورد سنگسارصادر و اجرا شده باشد، پس از این خطبه نمی توان بر آن به حیث سنت پیامبر برای صدور حکم استناد نمود.

*

در پایان میخواهم بگویم ، بحث «حقوق زن در اسلام» که امسال موضوع کمپاین «تفکر ، تحریر و عمل» تعین شده است، به باور من باید با  روشن ساختن  این مساله آغاز میشد که آیا  احکام اجتماعی اسلام بر اساس تساوی حقوقی زن و مرد استوار است و یا بر اساس تبعیض جنسیتی . اگر بر اساس تبعیض استوار است چرا چنین است و آیا راهی برای رفع این تبعیض بدون این که دیانت مسلمان مومن را صدمه بزند وجود دارد و یا خیر .

در یک بحث کلی تر باید این پرسش را مطرح کرد که آیا بحث حقوق بشر و از جمله حقوق زنان یک بحث دینی است و یا فرادینی و اگر یک بحث فرادینی است چرا در جوامع اسلامی هنوز در چهارچوب دینی باقی مانده است و فراتر از آن پرسش های مهم دیگری موجود  اند که در فرصت مناسب در حد توان به آن ها خواهم پرداخت.

*

پیوندهای مرتبط با موضوع:

مسعود فارانی  : آیا امر سنگسار با شروط  ومقرره  لازمی اسلامی،تاکنون صحیح مطابق احکام به اجرا درآمده است ؟