مورخ۱۱/۲/۱۳۹۴

مسله وحدت نیروهای همفکر ٬ همسو و مشترک الاهداف همیشه مسله با اهمیت در مناسبات ذات البینی نیروهای مذکور و اثر ګذاری آنها بر پروسه های سیاسی بوده و باقی خواهد ماند .با توجه به انکشاف اوضاع سیاسی کشور این مسله اهمیت بیشتری کسب نموده و عملآ به مشغله فکری این نیروها مبدل ګردیده است . این وضیعت قبل از هرمرجع خود این نیرو ها را به چالش کشیده میتواند زیرا تلاش برای همګرایی که محور انرا دفاع از خود ویا حضور خود در وضیعت سیاسی تشکیل دهد جریان ګسترده ترقیخواه را از حوزه منافع همه ګانی به حوزه منافع ګروپی محدود ومحصور میسازد .

به باور حزب وطن وضیعت مورد بحث در واقع بیان وضیعت نبرد میان استبداد و دموکراسی ٬ پیشرفت و عقبګرد است ٬ پس هم دلیل و هم موضوع حساسیت اوضاع در حوزه منافع همه ګانی ( منافع ملی ) قابل درک ٬ تعریف و بررسی است . توفیق کار و مبارزه درین عرصه اساسآ وابسته به بکارګیری وسایل وسیاستګزاریهای متناسب به خواست ووضیعت جاریست .

حزب وطن درحالیکه احزاب و سازمانهای سیاسی را وسایل مشروع بخاطر اهداف مشروع میداند و معتقد است که اهداف و شرایط اجتماعی شکل ٬ ماهیت و نام این وسایل را تعین مینماید ٬ به وحدت تشکیلاتی و سیاسی اشخاص ٬ محافل ٬ احزاب وسازمانهای همفکر و همراه اهمیت بزرګی قایل است و درینراه از هیچګونه انعطافیت در عرصه ساختاری ٬ فکری و کادری دریغ نمی ورزد

حزب وطن آماده است در چنین پروسه ها فعالانه اشتراک ورزد وبر وظایف خود عمل کند. جائی شکی وجود ندارد که تشکیل چنین اقدامی در پروسة شکل گیری وحدت های ارگانیکی ساختار های جداشده از بدنه حزب وطن از اهمیت بزرگی برخوردار است. ما ازوصل مجدد ساختار ها و تشکل های انسجامی ایجادشده از بدنه حزب وطن در وجود حزب مشترک مان با صراحت استقبال می کنیم، ولی به هیچ وجه از شعار انحلال بی هدف ٬ آغاز جدید و طی دوباره راه رفته حمایت نمیکنیم. بیآئید بخانه مشترک خود برگردیم و از آنجا به اقدامات مدبرانه حیات سیاسی با رعایت کامل و احترام به همدیگر بپردازیم.

خانوادة مشترک سیاسی ما خانواده اتنیکی نیست، بنابر این هویت این خانواده را اعتقاد به اندیشة مصالحه ملی و عضویت در حزب وطن مشخص می سازد، بدون این مشخصه مفهوم خانواده مشترک سیاسی تجسم یافته نمی تواند.

ولی این عرصه بدون شک و شبهه عرصه منافع محدود است و قبل از هر چیز همین منافع جغرافیا و چوکات آنرا تعین میکند . توسعه این چوکات که وحدت سیاسی و تشکیلاتی کلیه نیروهای وطندوست ٬ ترقی پسند ٬ ملی و دموکرات رامدنظر داشته باشد غیر واقعی و ارمانګرایانه است که نه در ګذشته اتفاق افتاده و نه در امروز امکان آن وجود دارد .

ما اگر بخواهیم و یا نخواهیم، مجبور به انتخاب تاریخی هستیم: در یک طرف منافع خودی (منحیث حزب، سازمان و خط فکری ) قرار داردو در طرف دیگر منافع همگانی و ملی . نمیگوئیم که این منافع لزوماً در تقابل با هم قرار دارند، این ها می توانند و در مواقع زیاد هم روی یک خط منطبق باهم واقع شوند. ولی بدون شک یکی را نمی توان جاگزین دیگری ساخت، رجحان یکی بر دیګری را اهداف وشرایط که در ان قرار داریم تعین می کنند.

غیر عملی نیست که بتوانیم با طرح ریزی سیاست دو بعدی هردو را همزمان مد نظر داشته باشیم ولی در عین حال ناگزیر خواهیم بود، تمرکز بر یکی را نسبت به دیگری ترجیح دهیم و این رجحان را هم، شرایط موجود و ګستره اهداف دیکته می کند، نه ارادة خودی ما.

قبل از طرح و پیشنهاد هرگونه راهکار، باید بر سر پاسخ به این پرسش به توافق برسیم که در شرایط موجود به کدام یک از این منافع باید رجحان دهیم؟

بحث تشریک مساعی با محوریت اصل (وحدت تشکیلاتی) در واقع بحث ستراتیژیک برخاسته از منافع محدود است که بقول معروف خانواده سیاسی دیروز را در بر میګیرد همزمان موضوعات کشوری در رابطه با همگرائی و تشکل نیرو های وطندوست و ترقی پسند نیز بمثابه وظیفه ملی مطرح است که ظرفیت ګنجایش نیروهای وطندوست و ترقی پسند از «چپ » و « میانه» و«ملی» و«مذهبی» و غیر مذهبی را دارا بوده و میتواند ګامهای استواری در جهت اعتماد سازی و باورمتقابل میان این نیرو ها که لازمه وحدت ملی وجامعه مدنیست ٬ بردارد

حزب وطن معتقد است که مبارزه برای وحدت میان نیرو های همباور و همگام حق و وظیفة این نیرو ها است وهمزمان یاد آور میشود که پروسة وحدت در ذات خود یک پروسة زمانگیر و پر فراز و نشیب است که متأسفانه در کشور ما اکثراً به دلایل روشن به تعمیق اختلافات انجامیده است، زیرا استفاده افزاری از آن در حد شعار پر جاذبه، بدون موجودیت و یا ایجاد زمینه های عینی تحقق آن نتائیج معکوس ببار میاورد . ما در وضیعتی قرار داریم که نه وظایف ملی نه زمان و نه ارایش نیروهای اجتماعی اجازه انرا میدهد تا در چنین لحظات حساس کشور ازیکطرف به قیمت کاهش توجه به عرصه های دیګر درین عرصه متمرکز شویم و از طرف دیګر در میان سازمانها و احزاب جداشده از حزب وطن و دیګر نیروهای وطندوست و ترقی پسند خط فاصل بکشیم.

داشتن دست آورد در پروسه تشریک مساعی با محوریت اصل وحدت تشکیلاتی، معکوساً متناسب است با وسعت دایرة مشمولین وحدت. هرقدر دایرة نیرو ها برای وحدت تشکیلاتی وسیعتر گردد، به همان پیمانه تحقق آن غیر عملی تر و مصروف کننده تر می گردد. شعار وحدت تشکیلاتی کلیه نیروهای مترقی ووطندوست درواقع بمعنی مصروف ساختن این نیرو ها در میان خود و عملاً خالی کردن میدان مبارزه حیاتی کار سیاسی برای مخالفین این جریان است.

حزب وطن معتقد است که زمان ان فرا رسیده تا به اختلافات ذهنیګرایانه و انتقامجویی ها پایان داده شود . پیشنهاد میداریم بدون آنکه استقلال تشکیلاتی و فعالیت های نورمال احزاب و سازمانها تحدید ګردد ٬ با مدنظر قرار دادن اهداف بزرګ ملی و با تاکیدبر عبور از دید قدرت محور به دید مردم محور مساعی خود را مشترک سازیم .

برای این منظور میکانیزمی را بوجود اوریم تا در هماهنګی و همسویی سیاستها٬ شعارها و اقدامات مشترک ممد و مفید واقع ګردد . بګذار شعار وحدت ضامن پیروزی است را هرچه بلند تر فریاد بزنیم ولی همزمان با ان از واژه های وحدت و پیروزی تعریف و تصویر جدید ارائه داریم ،منافع همه ګانی حکم میکند وحدت را درچوکات ساختاری اسیر نکنیم و پیروزی را درتداوم تدریجی انقلاب اجتماعی( حرکت تکاملی پیشرونده و دګرګون کننده جامعه) جستجو نمایم .

اقدامات بزرګ ملی پیشروست که برجسته ترین ان انتخابات شورا های ولسوالی ٬ شورای ملی ٬ لویه جرګه قانونی ٬ انتخاب نظام اجتماعی و انتخابات ریاست جمهوریست . به هرګونه تلاشهای که ما را از تشریک مساعی درعرصه های یاد شده باز میدارد و در جاهای دیګری مصروف میسازد به دیده شک بنګریم

ما به همه نیروهای متعهد به صلح و ترقی کشور مراجعه میکنیم :

راه وحدت، راه پیروزی و سرفرازیست، بیائید آن رادرمیکانیزم همکاری نیرو های ملی و دموکرات به تجربه گیریم . حزب وطن یکی از همگامان درین عرصه خواهد بود انشالله.

و من الله توفیق

میر افغان باوری

رئیس شورای سراسری حزب وطن