رویداد های کشور مجموعه بزرگی از پرسش های حیاتی ولی بی پاسخ را بوجود اورده است . این وضیعت به سرخورده گی وبی باوری در جامعه افغانی افزوده است . بر برخی از اخرین رویداد اشاره میکنیم .

رویداد خونین شاه شهید تکان بزرگی به جامعه داد ٬ مردم کشور با یک صدا انزجار خود را از طراحان و عاملین آن ابراز داشتند و عملا باعث ایجاد زمینه های همگرایی مردم گردید . رئیس جمهور آقای داکتر« غنی » با احساسات که سرحدات دپلماسی را درنوردیده بود سخن گفت ٬ نامه نوشت و به رهبران پاکستان فرستاد . مردم از شمال تا جنوب ٬ از شرق تا غرب از رئیس جمهور و موقفش حمایت کردند٬ شعار تحریم اموال پاکستان در عمل تا حدی حمایت گردید که به کسر چهل فیصدی واردات از پاکستان انجامید و تشویش های درجامعه تجاری پاکستان بوجود آورد ٬ رئیس جمهور هیآت بلند پایه را با مطالبات مشخص به پاکستان فرستاد و از پاکستان خواست تا بساط طالب نوازی خود را جمع و فعالیتهای شانرا در پاکستان قدغن نماید .

هیآت « بلند پایه » از پاکستان با جیب های پر از نقل وپتاسه ٬ سری افگنده و شرایط و مطالبات ننگین پاکستان در دست برگشت . احساسات فروکشید ٬ رئیس جمهور دیگر از « چیغ » ماند .« روشنفکران » دلایل «علمی » خود را ارائه و« فهم اقتصادی » خود را به رخ مردم کشیدند و تحریم اموال پاکستانی را به ضرر مردم « ثابت » ساختند .

شورای جهادی پاس نمک رابجا آورد و در تقابل با موقف قبلی رئیس جمهور صلح در افغانستان را بدون حضور پاکستان و رعایت خواسته های ان ناممکن دانست .

پهلوانان دو طرف معرکه قومگرایی نیز با هراس از همگرایی مردم و خطر قریب الوقوع حرکت بسوی ملت گرایی با عنوان نمودن شناسنامه الکترونیکی اقوام را بجان هم انداختند و اتش بیار معرکه شدند .

سوزانه رایس از امریکا وفرانک والترشتاین مایر از آلمان خود را رساندند و ظاهرآ پاکستان را تحت « فشار » گذاشتند وبرای حل مسله دشوار تروریزم در افغانستان راه آسانی یافتند و آنرا با سرکوب گروه تروریستی حقانی گره زدند٬ پاکستان هم گفت این گروه سرکوب شده است و اینک دور دیگر مذاکرات با طالبان با محوریت پاکستان دروضیعتی در راه است که با ایجاد شورا های جهادی جداگانه حواریون داکتر غنی و داکتر عبدالله دولت نسبت به هروقت دیگر پراگنده ٬ ناموثر و بی اعتبار شده است .

همه چیز به جای خود قرار گرفتند ٬ دشمن معلوم شد گروه حقانی است که تارومار گردیده ٬طالب برادر ناراضی است که باید طی مذاکراتی با محوریت پاکستان راضی ساخته شده حق آن ادا گردد و داعش هم یک توهم ناشی از تبلیغات است .

شما را بخدا « بزرگان دین ودولت » با مردم راست باشید و برای مردم راست بگوئید ورنه در بازی های بزرگ ٬ به گفته استاد رشکی قدیم بی بی سی « عمر تان دراز و مفید خواهد بود چون کاغذ تشناب »

آیا بسیار مشکل است که ما از دشمن تعریف واضیح بدهیم و سیاست روشن در برابر آن داشته باشیم ؟

طالب دشمن ما نیست . تخم دشمنی از زمانی در خاک منطقه پاشیده شد که نه طالبی مطرح بود نه مجاهدی . حتا پاکستانی هم نبود .

طالب وسیله ی است در دست دشمن . برخورد در برابر آن بسیار روشن است یا باید از دست دشمن گرفته شود یا نابود گردد .

طالب برادر ما هم نیست ٬ اگر به اعتبار افغانی الاصل بودن آن برادر خطابش کنیم مگر داعش وطنی هم افغانی الاصل نیست ٬ همان طالب بیرق بدل کرده نیست ٬ اینان جز اینکه به مشوره استخبارات منطقه خود را منسوب به داعش میخوانند چه سند رسمآ اعلام شده داعش در مورد انها وجود دارد ؟

کجایش وطنپرستی است که ما این برادران آدمخوار را بدون مداوا و قبل ازوقایه به درون خانه راه دهیم؟   

مطمین باشید امروز طالب ٬ فردا داعش در جایگاه برادر ناراضی قرار میگیرد ووسیله ی میشود برای امتیاز گیری بیشترپاکستان . به طالب از همین زاویه دید باید نگاه شود . و چوکات داد وگرفت مذاکرات بر همین دید بنا نهاده شود .

دشمن ما پاکستان است . قبل از طالب و قبل از مجاهد بود ٬ بعد از مجاهد است و بعد از طالب نیز خواهد بود . عده ی زیادی هستند که دشمنی با پاکستان رابا پاکستان ستیزی فزیکی مساوی میدانند و فورآ میدان جنگ و ارایش قوا رامطرح میدارند . پاکستان حالا یک سرزمین بسته و نا شناخته برای افغانان نیست ٬نقاط ضعف و قوت آن آشکار است . ما اهرمهای بمراتب قوی تر وسهل الاستعمال تر از اتم در اختیار داریم . درین نبرد به دو چیز ضرورت داریم یک رفع وابسته گی دو شهامت اخلاقی وتعهد ملی . دغدغه پاکستان زمین های انطرف دیورند نیست٬ انرا عملا در دست دارد ٬ گذشته از ثروتهای سرشار زیر زمینی اینطرف دیورند علی العجاله به آبهای اینطرف و از لحاظ ستراتیژیک به راه های اینطرف میاندیشد .