امریکا در پیشبرد استراتژی اسیایی اش افغانستان را کنار خواهد گذاشت؟

رشد اقتصادی جمهوری توده ای چین با موقف غیر جنگی ان برای امریکادچالش بر انگیز است .

یک روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری امریکا شی جین پنگ رهبر چین اعلان کرد که تولید نا خالص داخلی کشورش تا سال ۲۰۳۵ دو برابر میگردد .

در۱۵ نوامبر همین سال چین بزرگترین قرارداد تجارت ازاد را با استرالیا ، نیوزیلند و۱۱ کشور اسیایی امضاء نمود که ۲۹ فیصد حجم مبادلات جهانی را تشکیل میدهد .

این قرارداد دو ملیارد و دوصد ملیون نفوس جهان و یک سوم تولید نا خالص ملی کل جهان را شامل میباشد .

پیشرفت سریع اقتصادی چین را امریکا برای خود زنگ خطر دانسته بخش عمده استراتژی اش را در اسیا بر ناتوان سازی چین در پیشرفت اقتصادی ان متمرکز ساخته است .

چینایی ها از زمان ورود شان در نظم جهانی بین الملل خواهان نقش فعال بوده تلاش میورزند در تعاملات بین المللی نقش مرکزی داشته باشند . ثروت ، قدرت ودانش سه اصل تعین کننده نقش کشورها در تعاملات بین المللی میباشد که چینایی ها بر بنیاد همین اصول دور نمای سیاست شانرا در عرصه جهانی درنظر دارند .

شی جین پینگ رئیس جمهور چین در سازمان شامگهای گفته بود " خواست اصلی صلح در جامعه بین المللی است که باید به ان دست یابیم و مهمترین راه ان امنیت است . امنیت همسایگان وحاکمیت ارضی انهاخیلی برای ما مهم است " .

منظور از صلح وامنیت وحاکمیت ارضی همسایگان همانا ایجاد وحفظ ثبات درین کشورهاست که خط تجارت حیاتی چین بنام یک راه یک کمر بند به ان بستگی دارد . امضای قراداد با استرالیا ونیوزیلند وکشور های اسه ان خود نیازمند چنین ثبات وامنیت میباشد .

برخلاف امریکا برای ناکامی استراتژی چین در پی برهم زدن ثبات وامنیت در اسیا است " در سال جاری مبلغ ۱،۸ ملیارد دالر برای ارتقای ظرفیت وتوانایی اسیا پاسفیک به شمول پایگاه های رومانیا وپولیند تخصیص داده شد ."

دستگاههای پرتاب راکت های آئگئین در اسیا پاسفیک بر ضد چین باید نصب گردد در جاپان دردو محل این راکتها نصب میگردد وکوریای جنوبی واسترالیا از امریکا کشتی های جنگی با عین راکتها باید خریداری کند ، گفته شده است که سیستم راکتهای آئگئین از اسرائیل به جزیره گوام در پاسفیک انتقال یافته است .

امریکا اتحاد جدید با استرالیا ، جاپان وهند را درهمین تازه گی ها علیه چین ایجاد کرده است .

امریکا برای اسیای میانه استراتژی طویل المدت دارد که به ان ممالک نفوذ کند تا برمنابع زیر زمینی ان مناطق مسلط شده محاصره روسیه از جنوب را نیز به پایه اکمال برساند .

تدابیر امریکا برای جنوب اسیا واسیای میانه طی بیست سال اخیر متمرکز بر افغانستان بوده است .سیاست خارجی امریکا در مورد افغانستان بصورت خاص وبرای اسیا در مجموع مقطعی و عکس العملی نیست استراتژیک است که در قبال ان منافع حیاتی و امنیتی خودرا میبیند .

امریکا در برابر انکشاف سریع چین وتوسعه تجارتی ان با این حجم کلان ارام نخواهد نشست و استراتژی دراز مدت ان برای اسیای میانه با تغیر رئیس جمهور قلم انداز نخواهد شد.

پس با رسیدن جو بایدن بریاست جمهوری ؛

-- افغانستان بحیث نقطه مرکزی سیاست امریکا برای جنوب اسیا واسیای میانه از سر خط کار اصلی روزمره واستراتژیک ان کشور دور خواهد شد ؟

-- تدابیر امریکا برای ناکام سازی چین در اسیا وجهان تغیر خواهد کرد ؟

- استراتژی اسیای میانه امریکا بدون افغانستان عملی شده میتواند ؟

درچنین وضع میتوان پیشبینی کرد که امریکا دست از افغانستان بردارد یا خواهد خواست به یاری پاکستان که طالبان دستیار ان کشور است وضعیت جدیدی را در کشور شکل دهد وازین طریق منافع خودرا محفوظ سازد تا در تحقق استراتژی هایش سکتگی پیش نشود . اگر چنین عمل کند دموکراسی ، حقوق بشر وزنان ودیگر ازادی ها تحت سوال میرود که چندان پابندی به ان نخواهد داشت . طی دو ماه اینده پاسخ به سوالات روشن خواهد شد .