هشت مارچ روز جهانی زن به همه زنان کشور مبارک باشد .

زن افغان که بیش از چهل سال رنج جنگ وتروریسم را متحمل میگردد بیشتر از زنان هر کشور دیگر شایسته است تا خجستگی این روز به وی تبریک گفته شود .

زنیکه در مزرعه کار میکند ، مصروف مالداری است ، خشت می مالد ، بار زحمت پرورش فرزندانش را بدوش میکشد انهارا به ثمر میرساند وبا هزاران امید به جامعه می سپارد اما این جنگ لعنتی و کثیف این ثمره رنج و زندگی اش را از او میگیرد واو را به گلیم غم می نشاند بیشتر از هر منطقه زیر منازعه نیازمند صلح است ، صلحی که راهگشای سلامت فرزندانش باشد ، سعادت خانوادگی برایش بیاورد ، مایه ترقی وپیشرفت باشد و اورا از رنج زندگی و مشفقت جانفرسا نجات دهد تا از ستم مضاعف فقر وعقب ماندگی عنعنوی مسلط بر زندگی اش نجات یابد و دیگر مرگ نا به هنگام پرورش یافتگان اغوشش را نه بیند، زنیکه تحصیل میکند ، در موسسات وادارات خدمت می نماید ، زنیکه برای تنویر جامعه با قبول خطر مرگ در رسانه ها مصروفیت دارد ، زنیکه اولاد وطن را از ابتدائیه تا تحصیلات عالی آموز ش میدهد و زنیکه مریضان را تداوی وتیمار داری میکند مستحق تر است تا از اهانت های جنسیتی و گزند نیش متعصبین ‌رنج نبرد ودر هراس نباشد . زنیکه با کمربند نظامی کمرش را برای دفاع از وطن بسته کرده برای اسایش هموطنانش زندگی ارام را بر خود روا نمیدارد حق دارد تا وظایفش را بدون دلهره ترور و انفجار بسر رساند .زنیکه از فرط نابرابری زندگی اجتماعی و نا توانی مادی پناه به مواد مخدر میبرد مستحق است تا با رفع حوایج زندگی از زیر پل ها به منزل جاگیرد و صحت یاب گردد.

این همه با استقرار یک حاکمیت عدالت گستر بجا شده میتواند ، حاکمیتی که به عقبگرایی مجال ندهد تا بار دیگر نیم پیکر زجر دیده ، گرسنه و غمکشیده شهادت اولاد در تاریکی جهل وعقب ماندگی محصور استبداد تعصب و جهل گردد و زندگی اش را بدون هراس ناشی از تروریسم پیش ببرد.

هشت مارچ برای زن زجر کشیده افغان زمانی خجسته تر و میمون تر میباشد که به او به حیث مخلوق دارای تاج کرامت انسانی نگریسته شود نه بحیث عاجزه تبلیغ شده و شایسته کنج خانه .