کاندید اکادمیسین اعظم سیستانی

جایگاه شاه امان الله درتاریخ معاصرافغانستان

(بمناسبت۶۱ مین سال درگذشت شاه امان الله)

 

شاه امان الله،یگانه پادشاهی درافغانستان بود که: استقلال افغانستان را از کام استعمار انگلیس حاصل نمود(1919).

شاه امان الله، یگانه رهبری درافغانستان بود که برای تساوی حقوق زنان با مردان وتساوی حقوق احاد افراد این کشورعملاً دست بکار شد و برسرعملی کردن این برنامه ها، تاج وتخت خود را از دست داد.

شاه امان الله ، یگانه شاهی درافغانستان بود که برای نخستین بار درافغانستان قانون اساسی را با عالی ترین مبانی حقوقی آن برای مردم کشور وضع وتصویب نمود و در راه تطبیق آن عملاً گام نهاد.

شاه امان الله، نخستین شاهی درافغانستان بود که در طول دورۀ زعامتش ، هیچ فردی از آزادی طلبان و منتقدین خود را به زندان نسپرد و جان کسی از آزادی خواهان را نگرفت.

شاه امان الله، نخستین پاشاهی درافغانستان بود که دست به تعمیم معارف در سراسر کشور زد و بازهم نخستین شاهی بود که خود به تدریس کلان سالان میپرداخت و روش خاصی را برای سواد آموزی کلان سالان درمدت ۱۰ روز وضع نمود.

شاه امان الله، نخستین پادشاهی درافغانستان است که درمدت ده سال زعامت خود،از هیچ کشور خارجی کمک پولی نگرفت ومستقلانه حکومت کرد.

شاه امان الله،یگانه شاهی بود که در لویۀ جرگۀ ۱۹۲۸در پغمان؛ آزادی زن افغان را با برداشتن چادری (این نماد تحقیر ونابرابری) اعلام نمود ویک گام انقلابی دیگر بر گام های اصلاحی دولت خود به جلو گذاشت ودرهمان لویه جرگه ملکه ثریا وخواهرشاه زینب جان با روی برهنه در جرگه ظاهر شدند.

شاه امان الله، یگانه شاهی درافغانستان بود که برای نخستین بار، در نماز های جمعه، محراب و منبررا از اختیار ملا بدست خود گرفت وخطبه ونماز را خود قرائت میکرد و پیش از او وبعد از او هیچ یک از شاهان و رهبران افغانستان جرئت گرفتن منبر ومحراب نماز را از ملایان وخطیبان مساجد نداشتند.

شاه امان الله، نخستین شاهی درافغانستان بود که عدالت را از خانواده سلطنتی آغاز کرد ومعاش وامتیازات نسبی ونان راتبه و پخته ازمطبخ ارگ را به آنان منع کرد.

شاه امان الله ، نخستین شاهی بود که امتیازات پیرها و روحانیون وخوانین وملکان متنفذ را از بیت المال قطع نمود وکارکردن را شرط گرفتن این امتیازات دانست.

شاه امان الله، اولین شاه افغانستان بود که بدون بادی گارد به میان ملت میرفت و با مردم ملحق میشد وخود را از غم ودرد مردم با خبرمیساخت و حتی الوسع در رفع این غم ودرد میکوشید.

شاه امان الله،اولین شاهی بود که مهندسان جرمنی وفرانسوی را دعوت کرد تا برای کشیدن خط ریل ازچمن تا کوشک هرات وکابل مطالعاتی انجام دهند وبا اینکار اومیخواست کشور درشاهراه ترقی قرارگیرد. اوخط ریل را ازدارالامان تا شاه دوشمشیره کابل کشید .

شاه امان الله، اولین شاهی بودکه طرح شهر جدید کابل را درتپۀ تاجبیک بنیاد نهاد و قصردارالامان را اعمارنمود و 20 ساختمان مدرن برای دوایر دولتی در بالاباغ پغمان بحیث مرکز تابستانی کابل اعمارنمود .

شاه امان الله، نخستین پادشاهی است که در صدد تهیه آب آشامیدنی صحی برای مردم کابل افتاد و آب پغمان را توسط نل آب به مردم کابل رسانید.

کمترين حق اعليحضرت شاه امان ﷲ برگردن ملت حق شناس افغانستان، تحصيل استقلال کامل سياسى کشور است. بدون شک هرگاه او برضد انگليس، بخاطر استقلال کشورش، مردم را به قيام و جهاد دعوت نمى کرد و مانند پدرخود با انگليس کنار مى آمد و از دستورات انگليس در امور مملکت دارى پيروى ميکرد، شايد تا زنده بود ، پادشاه افغانستان باقى ميماند و تا وقتى که انگليس نمى خواست ، هيچکس ديگرى براى جانشينى او قد علم نميکرد. اما او که عاشق استقلال و سربلندى ميهن و آزادى مردم وطنش بود، اين پادشاهى و تاج و تخت را در قدم آزادى مردم و استقلال کشورش گذاشت .

شاه امان الله، اولین شاهی است که در اولين روز اعلام پادشاهی اش خطاب به مامورين وشهريان کابل دم از استقلال عام و تام افغانستان زد و سلطنت خود را مشروط به کسب استقلال کامل کشور اعلان نمود و گفت:

«ملت عزيز من ! من اين لباس سربازی را از تن بيرون نمی کنم تا که لباس استقلال را برای مادر وطن تهيه نسازم! " من اين شمشير را در غلاف نمی کنم تا که غاصبان حقوق ملتم را به جای خود[شان] ننشانم ! ای ملت عزيز و ای سربازان فداکار من ! بياوريد آخرين هستی خود را برای نجات وطن ، بيائيد تا که سرهای پرغيرت خود را برای خلاصی وطن فدا سازيم ! "

این سخنان شاه آزادیخواه از جانب سپاه و شهریان کابل با غریو ونعره ‏های الله اکبر و زنده باد امیر امان الله! بدرقه شد. پیامد این اراده وعزم آهنین زعامت جدید با پشتیبانی قاطبۀ ملت افغان منتج به کسب استقلال کامل سیاسی افغانستان گردید .

غازی امان الله خان پس از کسب استقلال کشور دست به یک سلسله اصلاحات اجتماعی وفرهنگی زد که تحقق آنرا استعمار تحمل نداشت ، بنابرین توطئه های استعمار بوسیلۀ عکس العمل روحانیون وابسته با استعمار در سال های ۱۹۲۴ و ۱۹۲۹ رژیم امانی را با سقوط مواجه کرد.

امان الله خان با ملکه ثریا وخانواده اش به روم رفتند ودر روم بحیث یک مهاجر فقیرانه زندګی کرد ندتا آنکه در اوايل سال ۱۹۶۰ امان ﷲ خان در يک کلنيک در سويس برای معالجه جگرش بسترى شد، اما معالجه مفيد ثابت نشد ودر ٢٦ اپريل پس از آنکه ٣٧ سال به صفت شهزاده و پادشاه و ٣١ سال به صفت يک مهاجر بينوا زندگى کرده بود، چشم از جهان فروبست. جنازه امان ﷲ خان را يک گارد احترام تا طياره بدرقه نمود و به افغانستان نقل داده شد. درجلال آباد ترتيباتى اتخاذ شده بودکه برادر اندرهاى وى تابوت را به قبر نقل دهند، اما مردمان قبايل که بعضى از آنها از قبيله سنگوخيل شينوار بودند، آنها را يک طرف تيله کردند و اصرار ورزيدند که آنها تابوت را به قبر نقل ميدهند و اين کار را کردند،و وصيت وى را بجا نمودند و او را در پهلوى مرقد پدرش به خاک سپردند.

یادوخاطر آن شاه مترقی جاویدان وروحش شاد باد!