واکنشهای تاریک درجهان تاریک

دررابطه خروج نظامی امریکا 

نویسنده : محمد داود انوری

ماستر روابط بین الملل (توسعه اقتصادی و امنیت انسانی)

از پوهنتون کارلیتون در کانادا

  ۱۵ثور۱۴۰۰

برخی کارشناسان، تحلیلگران، و دولتمردان این تصمیم امریکا را گسست لازم با منطق جنگهای بی پایان ستوده اند. عده ای دیگر تصمیم رئیس جمهور مبنی بر خروج ناگهانی را به عنوان یک اشتباه تاریخی و کنار گذاشتن مسئولیت اخلاقی ایالات متحده برای کمک به افغانستان برای توسعه یک کشور قدرتمند و کارا میدانند.

مخالفین خروج نظامی از افغانستان روی هزینه های خروج بیش از حضور حساب میکنند. املاک، ساختمانها، تجهیزات، شبکه های که فسخ قرارداد های نظامی با پیمان کار های امریکایی هزینه زیادی در بر دارد. در هنگام عقب نشینی های نظامی در برخی موارد پرداخت برای تحقق قرارداد های موجود نسبت به تغییر، تعدیل، کوتاه کردن معیاد، و‌فسخ آن قرارداد، ارزان تر است. بسته به نحوه نگارش قراردادها در افغانستان، قیمت های زیادی برای تعدیل یا نقض آنها در پی خواهد داشت.

انتقال تجهیزات نظامی به جای دیگر نیز کار بزرگی است. این انتقال نیروها بیش از نیروهای فعلی کشور نیاز دارند که رایگان نخواهند بود. سخنگوی پنتاگون ، جان كربي ، در مورد نياز به تداركات اضافي ، مهندسي و نيروهاي محافظت از نيروها در جریان خروج ملاحظات خود را بیان كرده است. وزیر دفاع لوید آستین اعزام بمب افکن های B-52 به افغانستان را تصویب کرد و ناو هواپیمابر USS Dwight D. Eisenhower را در خلیج فارس نگهداری و موظف کرد تا از نیروی اضافی محافظت کند، که همه اینها هزینه های سنگین خروج است.

ولی این نکته را نباید فراموش کرد که بحث تشدید مداخله نظامی وگاهی خروج نظامیان در طول این بیست سال همواره مورد بحث رهبران و مدافعان منافع ایالات متحده امریکا مطرح بوده است. به عنوان مثال در سال‌های ۲۰۰۸ الی ۲۰۱۶ با مرور درس های از جنگ ویتنام باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا گاهی با اعزام نیروی جدید ۳۰۰۰۰ نفری و گاهی به بحث خروج نظامیان تحت عنوان «پایان مسول » متوسل شد. آقای جوبایدن در انزمان معاون رییس جمهور اوباما بود؛ پس اولا تصمیم آقای بایدن یک استراتژی جدیدی و غیر مترقبه نیست و دوما خروج از یک جنگ بی پایان « جنگ علیه ترور» یک اشتباه تاریخی برای امریکا نیست .

به نقل از جورج پكر ، نویسنده امریکایی، با اشاره به درسهایی كه بایدن از زمان خروج ایالات متحده از ویتنام در اواسط دهه 1970 آموخته است را در گفتگوی سال ۲۰۰۹ با دیپلمات پیشین در امور افغانستان ریچارد هولبروك روی آن بحث کرده بود. هالبروک تا ۲۰۱۱ نماینده خاص قصر سفید در امور افغانستان بود. پكر اظهار داشت كه بایدن مستقیماً اوضاع افغانستان و ویتنام را مساوی ارزیابی می كرد. جو‌بایدن که در آن زمان سناتور جوان و مستقیم با خروج از ویتنام رابطه کاری داشت، برای توجیه عقب نشینی كامل از افغانستان، کنار آمدن ریچارد نیکسون، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده و هنری کیسینجر ، وزیر امور خارجه او را مبنی بر خروج از ویتنام تصمیم موفقانه میداند.

اما نکات مهم دیگر هم هست که سوای بحث مخالفین و موافقین حایز اهمیت است و به آنها باید توجه کرد:

اول؛ برخلاف خروج از ویتنام، عقب نشینی و خروج نظامی امریکا پس از یک مشارکت ۲۰ ساله در افغانستان نه از روی شکست نظامی- سیاسی است ‌ونه هم دست برداری از منطقه. ایالات متحده امریکا هنوز یک ابرقدرت جهانی است که تحت یک دولت جدید، با توجه به تغییرات استراتژیک جهانی، در نقش و ارتباط خود با بازیگران داخلی در افغانستان تجدید نظر میکند.

دوم؛ از طرف دیگر جو‌بایدن معتقد است که؛ "با نگه داشتن هزاران سرباز و تمرکز فقط در یک کشور با هزینه میلیاردی هر سال برای من و رهبران ما چندان منطقی نیست." بر اساس گزارش اخیر ، جنگ افغانستان بیش از 2 تریلیون دلار و صدها هزار نفر زندگی در بر داشته است. وی اضافه میکند: “کاهش این هزینه های مالی برای تأمین بودجه برنامه ها و اولویت های بلند پروازانه اجتماعی و اقتصادی در داخل کشور بسیار مهم است” با این استدلال بایدن تشخیص داد که این جنگ به نفع آنها نیست.

سوم؛ بایدن آمادگی را برای مخالفت مستقیم با تشخیص فرماندهان نظامی خود نشان داده است. با وجود مخالفت شدید وزارت دفاع آمریكا ، بایدن خواستار تغییر در اولویت های استراتژیك برای پایان دادن به "چرخه گسترش یا گسترش حضور نظامی ما در افغانستان است ، به امید ایجاد شرایط ایده آل برای عقب نشینی و انتظار نتیجه متفاوت". این بدین معنی است که بایدن با خروج خود هنوز هم بدنبال “نتیجه اما متفاوت” می‌باشد. با پایان دادن به یک درگیری نظامی پرهزینه در منطقه ای که به تدریج از منافع ملی ایالات متحده کاسته می شود ، انتخاب بایدن این است که بر روی چالش های چین در حال ظهور و روسیه قاطع در سایر تئاترهای جهانی تمرکز کند.

چهارم؛ جا دارد که امریکا بجای فسخ و یا تعدیل قرارداد های نظامی با پیمان کاران؛ این قرارداد ها را با پرداخت ها محول به دولت افغانستان کند؛ تا از طرفی از هزینه تعدیل آن جلوگیری و از طرفی دولت افغانستان از این قرارداد های لوژیستکی، تامیناتی، و استحکاماتی، استفاده کند، هر چند نحوه استفاده ازین بسته ها ملاحظاتی را در بر دارد.

پنجم؛ همزمان با خروج نظامی وزارت دفاع امریکا به دنبال برخی از سرمایه گذاری های جدید و فراوان در حال انجام در زیرساخت های ضد تروریسم در منطقه در نتیجه خروج از کشور است. در پهلوی آن حقوق و سایر هزینه های تقریباً 300،000 نفر از اعضای نیروهای امنیتی افغانستان تحمل می شود.

ششم؛ بایدن جنگی را که او نه شروع کرده و یک توافق صلح را که نه روی مذاکره کرده است را به ارث برده است. با این وجود، او فرصت برای احیای مجدد گفتگوهای آنکارا باطالبان و تلاش برای دستیابی به نتیجه موفقیت آمیز مذاکره با مشارکت همه بازیگران افغانستان و منطقه تلاش میکند.

هفتم؛ سرانجام افغان‌ها یکبار دیگر با یک فرصت خاصی که جنگ چهل ساله ای که توسط خارجی ها آغاز شده، با علاقمندی به ختم آن توسط خارجی ها در حال شکل گیری است. این فرصت از افغان‌ها بجای بازی ملامت و سلامت علیه یکدیگر میخواهد که شهامت انتخاب بین خود خواهی ها، خود شیفته گیها، خود محوری ها، تنظیم محوری ها؛ منافع ملی و عذاب مردم ناشی از فساد، فقر، و بی امنیتی را در نظر بگیرند. این شهامت بازیگران تخصیص منابع به نیازهای اقتصادی داخلی کشور ، و دفاع از منافع ملی را تضمین میکند.

هشتم؛ اخیر بهبود روابط هند-پاکستان، تلاش برای عادی سازی روابط ایران-سعودی، نارضایتی مارکیت پر رونق اقتصاد جنوب شرق آسیا که هژمون غرب را به چالش گرفته از تزریق خشونت گرایی غیر دولتی، وضیعت نا هنجار اقتصادی-اجتماعی در ایران و پاکستان، مطیع بودن ایران بیشتر به روسیه و مطبع بودن پاکستان به چین، متغییرات عمده در منطقه است که فرصت های لازم و کافی را برای توافق ختم جنگ افغانستان نوید میدهد.

در اخیر خروج نیرو های امریکایی از افغانستان پایان ماموریت و پایان حضور امریکا در منطقه و افغانستان نیست. انطوریکه بایدن خروج را با یک مقایسه اجمالی با کاهش مصارف مالی و کاهش جنگ بیهوده و بی پایان توجیه کرده، هم صراحت ندارد. و بدست آوردن “نتایج متفاوت” حسب پیش بینی بایدن برای امریکا به آسانی متصور نخواهد بود.

اگر بازیگران داخلی و خارجی این جنگ، روی یک مکانیزم سیاسی به توافق نرسند؛ در عدم همکاری و هماهنگی با هم اگر انتظار دارند که منفعت های ناگهانی سیاسی و نظامی ناشی از خروج از افغانستان برای شان حاصل میشود، بزودی ناامید خواهند شد. تهدیدها هنوز هم باید مدیریت شوند - بیشتر توسط خارجی ها حتی از راه دور. ابعاد خارجی این جنگ دشوار، خطرناک، وبرای همه گران شده است. وقتی شوروی وقت و امریکا از مصارف کمر شکن این جنگ فرار کردند؛ پس پرداخت قیمت این جنگ برای ایران، پاکستان، چین، هند و بازیگران داخلی در دشوارترین شرایط اقتصادی-اجتماعی-سیاسی زمان در جهان غم انگیز تر از شوروی و امریکا خواهد بود.