بيمه ها ، يكي از بزرگترين موسسات مالي جهان

بيمه و موسسات بيمه امروزه ، يكي از بزرگترين موسسات مالي جهان و يكي از موثر ترين موسسات در سرمايه گذاري به شمار مي روند كه ، در بسياري موارد نه تنها از بانك ها پيشي مي گيرند ، بل يك منبع سرمايه براي بانك ها از يكسو و موسسه حمايه سرمايه بانكي از جانب ديگر تبارز مي كنند.

من از سبب به نوشتن اين مطلب كه ، در افغانستان تا هنوز نهادينه نشده أست و در شرايط امروزي طرح آن دشوار به نظر مي رسد مي پردازم كه ، ببينيم چگونه يك حرفه و عمل بد را مديريت كرد و آنرا به موثرترين حرفه و كسب و كار تبديل نمود.

تاريخ آغاز يك شگفتي اقتصاد:

سالها ، سالها پيش يعني ٣٤٤ سال پيش تر از امروز كشتي هاي انگليسي كه حاوي محموله هاي با ارزشي بودند و كشتي راني و حمل و نقل دريايي را پادشاهي مي كردند هرچند گاهي مورد حمله دزدان دريايي قرار مي گرفتند و دارو ندار آنان به تاراج مي رفت ،

براي رفع اين معضله دو راهكر بكار گرفته شد:

راهكار اولي:

استفاده از مردان مسلح كه در مقابل دزدان بجنگند، آنان جنگيدند و كشته شدند و دزدي ادامه داشت

اين راهكار كارا نه افتاد .

راهكار دومي:

انگليس ها خواستند قمار را مانند وسيله استفاده برند، آنان در عرصه كشتي شرط مي بستند كه محموله كشتي سالم برسد ، اگر سالم رسيد اينقدر پول يا طلا دريافت مي كردند و اگر نرسيد به همان مقدار بايد بپردازند. دزدان كه اكثرا قمار باران و مي خواره گان بودند در اين شرط بندي ها شركت مي كردند.

اينبار دزدان از روي شرط و برنده شدن و صاحب شدن مبلغ پيشنهاد شده در انتقال سالم كالا مي پرداختند و تلاش مي كردند شرط را برنده شوند از اين رو در انتقال سالم كالا كار مي كردند، يعني دزدي نمي كردند.

ولي بعد ها كشتي ها با دزدان كه خود را دزد نمي پنداشتند قرار داد هاي تضمين انتقال كالا ها را از طريق كشتي بستند ، تضمين رسيدن كالا ها اصل قرار شد و در برابر آن مقدار پول را بدست مي آوردندو در صورت عدم انتقال جبران خساره مي كردند

شركت لويس انگليسي ، اولين هاي بود كه براي امنيت كالا هاي انتقالي تشكيل شد و بيمه در حرفه هاي اقتصادي جاي مناسب يافت

معني آن اين است كه براي اولين بار بيمه تجاري بوجود آمد.

ديديد بيمه از مديريت خوب يك حركت بد دزدي دريايي به يك موسسه ضمانت كننده انتقال كالا ها مبدل شد.

امروز ٦٤ فيصد سرمايه گذاري انگلستان از طريق بيمه ها شكل مي گيرد؛ ولي بيمه عمدتا يك فعاليت اقتصادي اقتصاد خصوصي بود و بعد ها دولت هاي داراي نظام متمركز و سوسيالستي موسسات بيمه ملي را پايه گذاري كردند.

جالب است كه در چين اين سال ١٩٨٠ بود كه بيمه مانند يك شركت مختلط در چوكات اصلاحات پا به عرصه وجود گذاشت و قبل بران موسسه بيمه ملي چين مانند همه كشور هاي داراي نظام متمركز ، اين وظيفه را بدوش داشت.

امروزه همان طوريكه اقتصاد را بدون بانك نمي توان تصور كرد، بيمه نيز فراتر از آن گام بر مي دارد،

انواع بيمه چون:

بيمه هاي اجتماعي

بيمه هاي اقتصادي بسيار پركار اند

در افغانستان بيمه هاي موتر مانند نرخ شاروالي در بازار بي مفهوم اند، موتر شما بيمه مي شود و لي هيچگاهي ديده نشده كه در صورت حادثه جبران خساره شود و يا مالك موتر به شركت بيمه مراجعه كند تا جبران خساره شود. فرهنگ بيمه يك نوع شرم و بي عقلي پنداشته مي شود.

بيمه در افغانستان به فكاهي مبدل شده است

بيمه اتكايي:

در صورتيكه :

١- بيمه يك كشور بزرگ نباشد و نتواند نقش بيمه را آنچه هست بازي كند

٢ - يا شرايط كشور دشوار و غير قابل پيشبيني برايش باشد

٣- يا نتواند زياد رسك پذير باشد ،

اين موسسه بيمه وي خود را در يك موسسه بيمه خارجي بيمه مي كند و سالانه حق البيمه مي پردازد، اين شكل بيمه را بنام بيمه اتكايي ياد مي كنند.

بيمه شدن يك بيمه كوچك در بيمه بزرگتر

در افغانستان بيشتر از نيم قرن است كه صرف يك موسسه بيمه در چوكات وزارت ماليه فعاليت داردشركت بيمه ملي افغان كه يكي از ناكاره ترين شركت هاي دولتي افغانستان آنهم از بابت عدم توجه بر اين رياست است ، وجودش حتا احساس نمي شود

اين معني عدم دانستن اهميت بيمه از جانب دولتمردان از هر قماشي كه بودند هست

خواه شاهي بود

خواه جمهوريت اول

خواه دموكراتيك

خواه اسلامگرا

خواه ليبرال

همه در مورد عدم ايجاد امكانات يكي از بزرگترين منبع براي انباشت سرمايه ( بيمه) مقصر اند.

يك شركت بيمه خصوصي برهبري سعادت نادري بعد از سال ٢٠٠٠ تاسيس شد كه اين موسسه نيز نسبت سطح نازل فرهنگ بيمه در بين مردم ، لنگ لنگان حركت مي كرد.

زياده روي اين بيمه به گونه يك ان جي او فكر مي شد و ساختن پول براي صاحبان آن كه خيال ها نقش بر آب شد

بيمه در افغانستان نسبت پاره شدن اعتبار و باور ميان مردم و دولت از ساليان دراز ، مورد شك مردم قرار دارد، و مردم نسبت نداشتن آگاهي از امتيازات اين شركت و پرده ضمانتي آن در برابر حوادث هيچگونه علاقمندي ندارند

اين فكتور يك شاخه سرمايه گذاري داخلي را ضربه هاي فراوان وارد كرده و پروسه انباشت سرمايه را به كندي مواجه كرده است

كاش روزي مثلث مردم، دولت و سكتور خصوصي به اهميت اين نهاد پي برند

متوجه باشيد در شرايط بعدي افغانستان اقتصاد بدون بيمه گام هاي سنجيده و با اطمينان برداشته نمي تواند.

در اقتصاد:

دولت ! هر دولت كه باشيد مهم نيست چه نام داريد براي اينكه در افغانستان آنچه زياد مي رود و مي آيد دولت است كه به اصطلاح مسخره تبديل شده است

بي همگان بسر شود بي بانك و بيمه بسر نمي شود

استاد مسعود

عشق آباد

٢ جدي

پنشنبه

ساعت : ٢:١٩