قوم پشتون و زبان پشتو در برابر قوم افغان و زبان افغانی!

به سلسله تعرض پیهم یکتعداد تاجکان بالای فرهنگ پشتونها تعدادی بی خبر مغرضانه و مذبوحانه می‌کوشند کلمات پشتون و پشتو را پدیده های تازه اختراع شده از زمان امیر عبدالرحمن خان به بعد معرفی کنند. این تصور مطابقت دارد به روایت تحقیر کردن قوم پشتون و تازه جلوه دادن دولت افغانستان که ایجاد آنرا هم به عبدالرحمن خان منسوب می‌دانند. در همین جمله است یک نوشته توسط شخصی بنام عطا صفوی در فیسبوک در مورد اولین کتاب درسی زبان به اصطلاح افغانی در عصر حبیب‌الله خان در سال 1915میلادی.

خوشبختانه آثار بسیار معتبر تاریخی و فرهنگی موجود است که حقایق تاریخی را به جهانیان بیان می‌دارد. از این جمله است کتاب "گزارش سلطنت کابل..." نوشته مونتستیوارت الفونستون که هفتاد سال قبل از امیر عبدالرحمن خان نوشته شده و ثابت می‌کند که پشتونها قوم خودرا پشتون و زبان خودرا پشتو مینامیده اند و اشاره به افغان و زبان افغانی پدیده های تازه و ناشی از استیلای فرهنگ فارسی در اداره دولتهای منطقه و منجمله دولتهای افغانستان بوده است. این کتاب الفونستون به حیث مهمترین کتاب رفرنس در مورد افغانستان و مردم آن است که تا حال نوشته شده و نظر به اهمیت فوق العادهٔ آن با وجود گذشت 184 سال از نشر اول آن بتازگی باز هم از روی نسخهٔ کتابخانه کانگرس امریکا دوباره چاپ و نشر شده که از طریق آمازون و ای بی در دسترس جهانیان قرار دارد. این کتاب در طول تاریخ معاصر به مثابه انجیل انگلیسها و اروپاییان در مورد افغانستان در دسترس سیاستمداران و تاریخ نویسان بوده است.

مونتستیوارت الفونستون در کتاب معروف خود "گزارش سلطنت کابل...." که در سال 1810 میلادی بعد از اقامت یکساله خود در افغانستان نوشته شده و در سال 1839 میلادی در لندن چاپ و نشر شده است یعنی هفتاد سال قبل از امیر عبدالرحمن خان می نگارد که قوم پشتون را فارسها افغان، زبان آنها را افغانی و وطن آنها را افغانستان می نامند در حالیکه خود پشتونها قوم خودرا پشتون، پختون، پختانه می نامند زبان خودرا پشتو می‌خوانند و وطن خودرا پختونخوا. (این مطالب در صفحات ۲۰۰ تا ۲۲۰ کتاب او نوشته شده است). چون زبان فارسی از زمان سامانیان، غزنویان غوریان، و مابعد زبان رسمی خط و کتابت اداری دولت‌ها بود بنابر آن از اصطلاحات فارسی افغان، افغانی و افغانستان در کتب تاریخ و در ادبیات عصر استفاده شده است. به همین اساس فراموش نکنیم که با انتقال پایتخت از قندهار به کابل توسط تیمورشاه سه نسل امیران و خانواده های بارکزاییها، سدوزاییها، محمدزاییها و غیره در کابل و در فرهنگ فارسی بزرگ شده با ازدواجهای مختلط قومی زبان پشتو را استفاده نکرده پشتونهای فارسی زبان را تشکیل داده و ناگزیر از اصطلاحات مروج زبان فارسی مانند افغانها در اشاره به پشتونها و زبان افغانی در اشاره به زبان پشتو و افغانستان در اشاره به وطن پشتونها استفاده می‌کردتد و حتی امروز هم استفاده میکنند. بنابر آن هیچ جای تعجب نیست که امیر عبدالرحمن خان، امیر حبیب‌الله خان و امیر امان الله خان و محمود طرزی به زبان پشتو بنام زبان افغانی اشاره کنند. اما حقیقت آن است که برای خود قوم پشتون مردم شان پشتانه یا پختانه و زبان شان پشتو یا پختو بوده و است طوریکه یکصد و پنج سال قبل از اولین کتاب درسی به اصطلاح افغانی در معارف در زمان حبیب‌الله خان، رواج کلمه پشتو در میان پشتونها توسط مونتسوارت الفونستون تصدیق شده است. به عکسهای اتی از بعضی صفحات کتاب او توجه کنید: (چاپ تازه این کتاب را از روی نسخهَ کتابخانه کانگرس آمریکا میتوانید از آمازون و ای بی Ebay خریداری کنید). کتاب "گزارش سلطنت کابل مونتسیوارت الفونستون کتاب زندگینامه او نبوده بلکه کتاب رفرنس در مورد افغانستان و مردم آن است.

فارسيانؤ د حيرت ګؤتي په غاښ کړې

چي حميد سخن سازي کا په پښتو کښي.

هيڅ هيچري مؤنده نه شي په فارسي کښي

حميد ايښئ هسي سوز دئ په پښتو کښي

این شعر توسط حمید مهمند ماشوخیل در سال 1773میلادی یعنی ۳۷ سال قبل از نوشتن کتاب الفونستون و سه سال قبل از تشکیل دولت مستقل امریکا نوشته شده است.

بعضیها بجای انتقاد از کسانیکه با جعل نگاری حقایق تاریخی و فرهنگی به پشتون ستیزی و پشتون نفرتی می پردازند از من انتقاد میکنند که چرا به جواب این جعلیات پرداخته ام. برای من دفاع از فرهنگ و تاریخ مردم افغانستان یک وظیفهٔ علمی، تاریخی، وجدانی، فرهنگی و ملی میباشد.

ما خوشال چي په پښتو شعر بيان کړ

د پښتو ژبه به اوس په اب و تاب شي

خوشال خان خټک

ای احمده دنیا تیره په هر چا ده

ستا په توره به بل وخت فخر پښتون کا

(احمدشاه بابا)

خوشالا او دولتا مې غلامان دي

زه رحمن په پښتو ژبه عالمګیر یم

(رحمان بابا )

خوشالا = خوشحال هان خټک

دولتا= دولت خان لواڼی