اقلیم سیاست در خارج و داخل کشور چگونه است

۲۵/۰۱/۲۰۲۴

روند تحرکات سیاسی از غرب تا شرق نسبت به دو ماه گذشته گاهی گرم و گاهی شیر گرم است .

از ورای سر وصدای مطبوعات چنین بر می اید که شاید امریکا از موضعگیری های قبلی در مورد افغانستان به دپلماسی جد ید گذار نماید و ان گذاشتن سیر و حرکت سیاست قبلی در بیرون بدوش هماهنگ کننده ملل متحد بوده نقش تام وست را درین‌محدوده پائینتر بیاورد ، زیر پوشش ملل متحد و از نام اعضای دایمی شورای امنیت ان سازمان‌ مصروفیت مستقیم‌ را با افغانستان کمتر جلوه دهد .

از گفته های متناقض چهره های سیاسی ان کشور معلوم میگردد که مصروفیت نسبت به افغانستان بیشتر وابستگی به کمپاینهای انتخاباتی دارد . اداره بایدن‌با اقدام عملی در کسوت ملل متحد چنین وانمود میسارد که کشورش را از امور افغانستان دور نگهمیدارد و ناکامی امریکا در افغانسنان را در برابر ذهنیت عام‌امریکائیان در لفافه بی علاقگی و شانه خالی سازی به جانب خود بر میگرداند . اما ترامپ با اه و افسوس از دست دادن میدان هوایی بگرام‌ و وعده باز پس گیری ان نقطه استراتزیک امریکا علیه چین را در سخنرانی های انتخاباتی اس گرم‌ساخته است . او گفت این میدان هوایی ظرفیت پرواز طیارات بزرگ را دارد ، ۸ انچ کانکریت ریزی شده‌ و ظرف یک ساعت ازین جا به جایی میرسد که راکتهای اتمی میسازد ( چین ) .او دروغ شاخداری گفت که حالا چینایی ها در ان میدان هوایی حضور دارند .

ماشین دروغ پردازی ( امپراطوری دروغ ) یعنی امریکا در شب و روز کمپاینهای انتخاباتی با شدت بیشتر از حالات نارمل فعال میگردد .

اما در امریکا و ملل متحد در مورد اوضاع افغانستان برخورد واحد وجود ندارد . در امریکا هستند سیاستگرانی که مخالف تعامل با طالبان اند و در ملل متحد نیز روی تعامل یا فشار با طالبان برخورد یگانه و واحد وجود ندارد .

امریکا عدم حمایتش را از تحرکات جنگی علیه افغانستان اعلان کرد که تلویحآ اشاره به مدعیان مقاومت میباشد . کسانی از جمعیت و شورای نظار در مصاحبه ها نوعی نا رضائیتی از امریکا ابراز میکنند و ان کشور را متهم به همکاری با طالبان میسازند ، میگویند طالبان با سلاح امریکا و ناتو میجنگند و با پول هفته وار چهل ملیون دالری امریکا حکومت میکنند .

جانب ماسکو در اب و هوای ترکیب ملی حاکمیت در افغانستان است. لاوروف وزیر حارج روسیه تکمیل این ترکیب را در حضور به اصطلاح جبهه مقاومت در حاکمیت میداند و نام‌از اشخاص هم میبرد. این سیاست روسها کم‌پیشینه نیست ، وقتی تصمیم گرفته بودند افغانستان را ترک گویند تمام تشویش شان از سواحل جنوب دریای امو بود که عمدتآ غیر پشتون نشین است . ربانی را از پشاور به ماسکو دعوت کردند ، در انجا به توافق رسیدند که در بدل عدم حمایت از حکومت بر سر اقتدار افغانستان و کار در جهت سپردن قدرت به جمعیت و شورای نظار تضمین امنیت سرحدات جمهوری های اسیای میانه شوروی را تا عمق صد کیلومتر بطرف جنوب امو دریا بدست اوردند .

حالا با همان سیاست بیش از سی سال قبل روی تشوشات کشور های اسیای میانه ازینطرف دریای امو میخواهند جمعیت اسلامی و شورای نظار زیر نام جبهه مقاومت شریک قدرت گردند ، شاید نقطه نظر انها تبدیل این گروه بیک نیروی نظامی -- سیاسی کمتر تابع مرکز باشد تا بحیث نیروی نیابتی در برابر داعش و خطرات نفوذ ان دراسیای میانه کار نمایند . همان تیوری خود مختاری شمال و برهم زدن مرکزیت قدرت در افغانستان .

حاکمیت سرپرست نتوانسته است اطمینان روسهارا از مصئونیت سرحدات اسیای میانه بدست اورند .

متحدین امریکایی بدون شک جانب واشنگتن و متحدین روسی جانب ماسکو راخواهند گرفت .

عیب ان برای افغانستان همان تداوم زور ازمایی قدرتهای بزرگ‌است ثبات و ارامش را نمیتوان در قبال چنین رقابتها انتظار داشت ، مگر اینکه ازین رقابت استفاده مثبت برای بهبود اوضاع‌ صورت گرفته بتواند .

در داخل کشور :

موضعگیری های‌ انعطاف ناپذیر حاکمیت سرپرست با برخی اقدامات شدیدتر در حین تهیه گذارش یونما در مورد افغانستان که ان اقدامات در گذارش جا داده شد نشان دهنده پا فشاری بر سیاستهای جاری میباشد ، دوام عملکرد در مورد حقوق زنان ، حق تحصیل و تعلیم دختران ، ایستادگی در برابر خواستهای جهان به معنی قبول نداشتن اسناد معتبر بین المللی چون منشور سازمان ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر بوده به جهان زیگنال های عدم تن دهی به موازین و قواعد بین المللی را میرساند .

شرایط برسمیت شناسی یا عدم ان‌را بر طبق تفکر خود تعبیر میکنند ، اقدامات داخلی و خواستهای جهانی را دررتقابل در می اورند . چنین موضعگیری مانع نزدیکی موقفهای هردو طرف میگردد .

طالبان از پذیرش همانگ کننده ملل متحد خودداری کرده اند .

در گرماگرمی این اقلیم سیاسی خطرناکترین کارزار سیاسی علیه افغانستان و وحدت ملی و مردمی ان شدت کسب کرده شبکه های تلویزیونی مزدور طور ۲۴ ساعته در پی لجن پراگنی‌علیه وحدت اقوام‌و ملیت های کشور است . در چنین وضعیت نا مطلوب نقش چیز فهمان‌ در امر جلوگیری از ایجاد خط افتراق سازنده بوده میتواند و باید ازین افتراق جلوگیری گردد . این تحریکات از هر جانبی که باشد چه در عمل و یا در تبلیغ تباهی بعدی است که دامنگیر ملت میگردد در حالیکه مبلغین ان در بیرون زندگی را با ناز و نعمت میگذرانند .