کشورباردیگر دریک چنبره ازتوطیه های ملی، منطقوی و بین المللی قرارگرفته است، اوضاع سیاسی نظامی درولایات هلمندو ننگرهاربا نیات نابکار پاکستان وشرکای آن درقبال افغانستان بخصوص بعد از تدویرکنفرانس قلب آسیا و امضای توافقنامۀ اقتصادی تاپی هنوزهم در پردۀ ابهام قراردارد به صورت قطع نمیتوان خوشبین بود که پاکستان به تعهدات خود صادق باقی بماند، زیرا وضعیت منطقه و منافع کشورهای متحد پاکستان درافغانستان با به وجود آمدن پروژۀ داعش با دست داشتن کشور های بیگانه درآن نگران کننده به نظرمیرسد، پروژه داعش یکی دیگراز مُصیبت های که توسط غرب ساخته شده وبعد ازعراق وسوریه به کمک پاکستان به افغانستان وارد میدان عمل شده است، افراد وابسته به این گروه با این همه تجهیزات و تسهیلات و وسایط حتی ازطریق هوا وارد خاک افغانستان میگردند، به اساس چشم دید مردم طیارات هلیکوپتربه رنگ سفید دیده شده که درقریه "هجرت" ولسوالی سرخ رود ولایت ننگرهار دامنه های (تورغر) افرادبه لباس سیاه که مربوط به داعش بودند را پیاده کرده است این مردم نگرانی خودرا با مصاحبه با تلویزیون شمشاد ابراز داشتند، اگرفرض کنیم که این یک ماموریت بود این باراول هم نیست و حرکات مشابه درسایرولایت نیز دیده شده و مردم ابراز نگرانی کرده اند، برعلاوه داعشی ها از طریق پاکستان واردخاک افغانستان شده وهرروز درافغانستان قوت بیشتر میگیرند، گروه های طالبان یکی پی دیگربا این گروه بعیت میدهد، ولی دولت دربرابراین همه تحرکات خاموشی اختیارکرده است واقدام جلوگیری کننده پیش از اینکه وضع ازکنترول خارج گردد را نمیکنند، همین اکنون از جملۀ 13 ولسوالی درولایت هلمند 4 ولسوالی در دست مخالفین است بالای یک ولسوالی هم جنگ سنگین جریان دارد، در ننگرهارهم وضعیت هر روز وخیمتر شده میرود، جنرال «کیمبل » دریک مصاحبه با (اشوشیتیدپرس) گفته است که داعش خواهان ایجاد مقعرخود در ولایت ننگرهار میباشد بدین ترتیب ننگرهار آهسته آهسته میرود که به «رقۀ سوریه» تبدیل گردد انتخاب ننگرهار بحیث مقعر برای داعش از نگاه سوق الجیشی، مخفی گاه ها وهم سرحد بودن با پاکستان دارای اهیمت فراوان است، بسیار جالب است وقتی مسئولین امریکا دربارۀ وضعیت امنیتی درافغانستان پیشگویی میکنند دقیقاً همان اتفاق میافتتد ولی وقتی میگویند که امریکا پاکستان را تشویق میکند تا درصلح به افغانستان پیشرفت جدی داشت باشد، برعکس حملات پاکستان بالای مناطق مختلف افغانستان بیشتر میگردد، ازاینکه امریکا این معلومات موثق را چطور واز کجا بدست می آورد کاملاً معلوم است، ولی چرا نمیخواهد این مراکز را نابود کند واقعا حیرت آوراست، این نشاندهندۀ آنست که صداقت لازم در مبارزه با تروریزم وجود ندارد زیرا کشورهای غربی خواهان بدست آوردند اهداف خود به وسیلۀ گروه های پرورده شده ای تروریست هستند که ازسالها آنهارا پرورده اند، البته ریشه آن برمیگردد به جنگهای مجاهدین با شوروی، اکنون غربی ها برای شکست دادن حریفان خود این طرز رفتار را پیشه کرده اند، دراینجا میتوان از اوضاع سوریه درس های بسیار خوب آموخت، بعضی از تحلیلگران درابرازنظر های خود میگویند که از خارجیان نباید شکوه و شکایت داشت بلکه از خود باید شکایت کرد، ازنظرتیوری کاملاً سخن درست است ولی درمیدان عمل وقتی همه چیزِ کشور وابسته به یک کشور دیگر باشد، ارگان های امنیتی و استخبارتی تحت تسلط کشور دیگر قرار داشته باشند، تسهیلات نظامی کافی بنابر دلایل نامشخص به دسترس اردوملی کشور قرارنگیرد، دولت توان پرداخت مصارف و معاشات اردو را نداشته باشد، چطور میتوان به خود اتکا داشت! بدون آنکه اندیشید درعقب این همه کمبودی ها چه اهداف نهفته است! بسیاری مردم وطن ما هم در خوشخدمتی و امتیاز گیری ها دست بالا دارند بخاطرمنافع خود منافع ملی برایشان اصلاً هیچ ارزش ندارد، جنگها طولانی اکثریت را بی سواد و مفت خوار بارآورد، بهترین وساده ترین راه را اکثراً برای امرارحیات، داشتن تفنگ و درکنار گروه های تروریست و مافیای مواد مخدر بودن می دانند، اگراولیای امورخواهان استقرارصلح درکشور باشند و خود را متعهد به آرمان های ملت بدانند، باید راه های معقول بیرون رفت از این حالت را جستجو کنند.

ماه روان برای افغانستان ماه پردستاورد بود دراین ماه کنفرانس کشورهای قلب آسیا دایرگردید، توافقنامۀ تاپی به امضاء رسید و افغانستان هم عضویت سازمان تجارت جهانی راکسب کرد و بعضی پروژه خورد وبزرگ شروع به کارکردند،« ریچارد اولسون» نمایندۀ خاصِ امریکا برای افغانستان و پاکستان، اجلاس کشورهای قلبِ آسیا را فرصتِ جدیدی برای حلِ و فصل اختلافات‌ و جستجوی راه‌ های حل‌ دانست. آقای اولسون گفته است: « نشست قلب آسیا، نمونۀ‌ خوبی است تا ایتلاف‌های منطقه‌‌یی را برای صلح، امنیت و پیشرفت‌ های اقتصادی استوارتر سازد». وی افزود:

«ما ازتلاش‌ها و تعهداتِ همه‌گانی در راستای تحققِ آینده ای با ثبات برای افغانستان و منطقه سپاس ‌گزاریم. ما فکر می‌کنیم که این فرصت خوبی برای افغانستان است تا نقش کلیدی را در راستای گسترش روابط منطقه‌ یی بخصوص در راستای جنگ با تروریسم بازی کند.» این سخنان حاوی پیام مشخصِ امریکا برای کشورهای قلب آسیا و به‌ خصوص افغانستان و پاکستان بود که در محراق توجه جهانی و منطقه ‌یی در مبارزه با افراط گرایی و خطرات ناشی از آن قرار دارد. ازطرف دیگر امضا توافقنامۀ تاپی فرصت طلایی را برای کشور های افغانستان و پاکستان به وجود آورده که اگر پاکستان صادقانه به تعهدات خود عمل کند و امریکا هم آنچه گفته به آن صادق باشد روزنۀ خوب به رُخ مردم افغانستان گشوده خواهد شد، امروز اقتصاد یکی از شاخص های اساسی سیاست را میسازد ونقش کلیدی دارد هیچ کشور حاضرنمیشود که از منافع خود چشم پوشی کند، پروژه ها مثل انتقال گاز ترکمنستان که بنام تاپی یاد میشود و پروژه برق از آسیایی میانه به پاکستان و تجارت پاکستان با آسیایی میانه که راه های وصل آن از خاک افغانستان میگذرد زمینه خوب برای تأثیرگذاری و ایجاد مناسبات متقابل تجاری و اقتصادی را درآوردن صلح به کشور، مهیا کرده است که دولت باید این کارت را خوب و با مهارت طوری فعالانه بازی کند تا مناسبات دوامدار و استوار بر پایه اعتماد متقابل ایجادگردد.

آیا صداقت درنیات پاکستان وامریکا وجود دارد؟

آنچه قابل نگرانی است اینست که چگونه میتوان این سیاست را به پیروزی نهایی رسانید که متحدین بین المللی افغانستان درنیت خویش درمبارزه باتروریزم صادق نباشند کمک های سرشارایالات متحده امریکا برای پاکستان که به میلیاردها دالر میباشد و از ۲۰۰۲ تا اکنون به ۱۳ میلیارد دالرمیرسد و قراراست این کمک ها درسال ۲۰۱۶ افزایش یابد، البته این پول از طرف امریکا به پاکستان بنام مبارزه علیه تروزیزم پرداخته شده درحالیکه اگر اوضاع نظامی کشور را از تاریخ فوق مطالعه کنیم درمیابیم که هر روز تروریزم هم درپاکستان و هم افغانستان تقویه شده است، سؤال پیدا میشود، که این کمک ها جهت تقویۀ تروریزم پرداخت شده یا جهت مبارزه بر ضد تروریزم؟ فاکتورها ازبرسی اوضاع نشاندهندۀ آنست که بحملات طالبان افزوده شده، داعش ظهورکرده، حملات ازشکل گروه های کوچک به گروه های بزرگ جهت تصرف مناطق وشهرها توسعه یافته، تبلیغات دشمن شکل رسانه یی به خود گرفته، همین اکنون بسیاری از ولسوالی ها در اختیار طالبان قرار گرفته، گروه جدید بنام داعش با ساز و برگ جدید روی کارشده و قرار است آهسته آهسته طالبان هم دراین گروه مدغم گردند، کنون به فکر تصرف مکمل هلمند برآمده تا طالبان مرکزخود را به هلمند انتقال کندو داعش میخواهد ولایت ننگرهار را به پایتخت این گروه تبدیل کند، پاکستان حُسن نیت را برای بازکردن باب مذاکره باطالبان نشان داد بدون شک که آهسته آهسته آمدن صلح به یک نیاز به پاکستان هم مبدل شدنیست، اما این همه تلاش های پاکستان که توانست با میانجی گری انگلیس زمینۀ ملاقات با آقای داکتراشرف غنی را مساعد ساخت به این مفهوم است که ازمنافع درازمدت خود که در افغانستان دارد بگذرد! تلاش هابرای تصرف هلمند توسط طالبان میتواند نیت نیش دار پاکستان را روکند، پاکستان میخواهد تا هرچه زودترطالبان به موفقیت های دست یابند، اینکه داعش میخواهد ننگرهاررا پایتخت خود بسارد، «جنرال کیمبل» قومندان قوای ناتو درافغانستان این خوش خبری آنرا برای افغانها تحویل داد، اگرما پس منظراین گروه را درسوریه وعراق نگاه کنیم و برخورد نیروی ها غربی تحت رهبری امریکا را درسوریه وعراق، به گفته حافظ الاسد رئیس جمهور سوریه با شبکۀ 2تلویزیون هلند که سریعاً اظهار داشتند:   «درباره داعش و دیگر تروریست ها ما اعتقاد داریم که اگر اروپایی ها واقعاً برای حل مشکل سوریه جدی هستند باید به جای پند و موعظه دادن از ورود تروریست‌ هااز طریق ترکیهجلوگیری کنند. تروریست ها دو کلید در اختیار دارند. نخست کلید لوژستیکی ترکیه و سپس کلید پولی و ایدئولوژیک عربستان سعودی. حقیقت اینست که داعش علیرغم تشکیل ائتلاف مبارزه با تروریسم در سال ۲۰۱۴ هر روز درحال پیشروی است.» درمیابیم که در کشورهای غربی صداقت لازم درمبارزه با گروه های تروریستی هرگز وجود نداشته است، این عدم صداقت [ظنی] آنرا به وجود میاورد که درپشت حملات تروریستی درپاریس که درماه نوامبر انجام شد چه کشورها میتواند باشد آیا این مبارزه ضد تروریزم به شکل از اشکال برای فریب باشنده گان خود این کشورها نیست! اکنون که حملات موثرنیروهای هوائی روس ها برعلیه داعش و سایر گروه های تروریستی درسوریه جریان دارد چرا تلاشها صادقانه هم آهنگ نمیشوند؟ چرا تلاش ها وجود دارد تا آتش بس درسوریه صورت گیرد؟ درحالیکه داعش و سایرگروه های تروریستی کاملاً سرکوب نشده اند، زمانیکه داعش درپیشروی بود چراکس صدای آتش بس بالانمی میگرد! جالب است که داعش برای گسترش خلافت اسلامی برای مردمان چین آهنگهای رزمی می سرآید ونعرۀ خراسان را دوباره می بالاکرده است و درتلاش تسخیرآسیایی میانه میباشند ولی درچند قدمی خود از اعادۀ حقوق حقۀ مردم فلسطین از اسرائیل چشم پوشی میکنندحتی از برای تظاهرهم حرف بزبان نمی آورد! آنچه مهم برای ما افغانها است این است که این وطن ویران ما اگردر برخورد و روش خود دربرابر این همه قضایا سطحی برخورد کند، دیرنخواهد گذشت که افغانستان به میدان جنگ جدید وقربانی منافع آنهائیکه فکر تسلط بر جهان و منابع انرژی را دارند شود!! داعش درافغانستان همین اکنون گروه های خود را از سایر ولایت به ننگرهار خواسته و با ایجاد یک رادیو به تبلیغات خود جهت جلب وجذب جوانان افزوده ، کاملاً طبعیی است که این همه تحرکات بدون حمایت مستقیم پاکستان وحمایت مالی کشورهای امریکا، عربستان سعودی، قطر، ترکیه و اسرائیل ناممکن است که بتواند ننگرهار را تصرف و درآن مرکزخود را ایجادنمایند.

آقای « پاول کریگ رابرت Paul Craig Roberts » طی مقالۀ مفصل در "انفارمیشن گلیرنگ هوز" مورخ۰۸/۱۲/۲۰۱۵ مینوسید.مترجم داکترمل:

«واشنگتن در برابر تروریزم مانع نیست، واشنگتن به خاطر منافع خود از سالها پیش تروریزم را به میان آورده وبرای واشگتن حیثیت سلاح را دارد تا این سلاح را به روسیه و چین صادرکند و این کشورها را بی ثبات و متلاشی سازد، همانطور که میخواهد توسط اوکراین روسیه را تضعیف کند، توسط سوریه هم همین نظر را دارد وهم میخواهد که روسیه را به چنین منحیث یک متحد کمزور معرفی دارد، واشنگتن و متحدین اروپایی آن میخواهند که مردم جهان را با خطرمواجه سازند که برگشت از آن ناممکن شود، به این اساس واشنگتن میخواهد روس وچین را مجبور بسازد که یا باید از واشنگتن پیروی کنند ویا برای جنگ آماده شوند.» نویسنده مقاله می افزاید که امریکا بهرشکل ممکن میخواهد به کمک متحدین اروپایی خویش روسیه را تحریک کند تا جنگ بین شان بوقوع بپیوندد یعنی به اساس گفته همین نوسینده امریکا میخواهد جهان با طرف نابودی یعنی همان که قیامت گفته میشود ببرد.

اگر ارکین دولت درکابل وافغانها به این فکراند که داعش ازطریق افغانستان به آسیا میانه طورترانزیت عبورخواهد کرد، این یک خیال پوچ است زیرا این کاربرای داعش دوخطردارد یکی این که چلوصاف خلافت آن نزد مسلمانان ازآب می برآید و معلوم میشود که داعش نه پی خلافت اسلامی بلکه برای منافع خاص امریکا می جنگد، دوم اینکه هویت تروریست پرورمتحدین داعش به همه جهان انکارناپذیرمیشود که از تروریزم جهت رسیدن به اهداف شان استفاده میکند، بناً تصرف افغانستان و ایجاد خلاف ازاین جا آغازکارخواهد شد یعنی افغانستان که خیلی شکنند شده است وبعد آسیایی میانه و سپس نوبت چین، ایران وپاکستان میرسد البته این یک فرضیه است اگرزمامداران افغان از خواب خرگوش بلند نشوند و به خوش خدمتی به غرب منافع ملی خویش را زیرپا کنند و گروه جدید "حراست وثبات" که دروجود مجاهدین سابق یا همان جنگسالارن آزموده شده بازبه حرکت آمده است این بازی را درک نکند و کمرحکومت را بخاطرتحقق آرمان های ملی بسته نکنند، آنهائیکه به فکر برانداخت نظام اکنونی اند باید بدانند که این توطیۀ دشمنان برخلاف تمامیت ارضی افغانستان است حکومتِ که بعداز براندازی این حکومت به وجود بیاید بمراتب ضعیفتر، مزدورتر و وابسته تربه غرب و کشورهای منطقه خواهد بود، وبه این ترتیب سرنوشت خود و ملت را با مرگ ابدی گره میزند.

به امید سرفرازی ملت افغان