ع . رحی
آیا داکتر عبد الله از کنگره ی جمعیت برأت خواهد گرفت؟؟
قرار دادی که اکنون توافقنامه ی سیاسی نام گرفته است در ماهیتِ خود نه توافقنامه بود و نه هم تفاهم نامه ،مضمونِ اصلی این سندِ منازعه بر انگیز را تقسیمِ قدرت نه ، بلکه تعریفِ قدرت بر پایه ی سهمیه بندی وزارتخانه ها ،سفارت خانه ها ،ادارات مستقل و مقام های ولایات تشکیل میداد۰
افسونِ این سندِ جادویی چنان کرد که اشرف غنی بحیث ریس جمهور در ارگ و عبدالله بحیث ریس اجراییه در سپیدار جابجا شدند ، از همان روز های نخستینِ انعقاد این قرار داد و فروکش نمودنِ عطشِ اقتدار، داکتر عبدالله پی برد که نیم کاسه ی زیر کاسه است و امریکایی ها بر سرش کلاه گذاشته اند۰
جان کِری از روی یک برنامه ی قبلأ تنظیم شده در برابر مطبوعات در ستایش از اشرف غنی اعلام کرد که اشرف غنی تحتِ هیچ شرایط و قواعدی مجبور نبود در وضعیتی که او برنده ی انتخابات است قدرت را با عبدالله تقسیم کند،این در واقع هوشداری بود که همچون تیری بر سینه ی سپیدار نشست و نخستین اژیرِ یک بیدار باشِ سیاسی را به صدا در اورد و داکتر عبدالله توهین و حقارت اصلی را ان زمان بود که احساس کرد۰
مقامِ و منصبِ اعزازی داکتر عبدالله در عشرتکده ی سپیدار و حضورِ اراسته و سمبولیک او درتصامیم و فیصله های مهمِ دولتی بزودی دایره پایگاهِ سیاسی او را محدود و سوالِ نقشِ منفعل وتشریفاتی ریس اجراییه را در حکومت وحدت ملی بمیدان کشید۰
با تکمیلِ پروسه ی تقرر و انتصابِ چند وزیرو سفیر،والی ، مشاور وسخنگو، چانته ی وظایف و مسؤلیت های داکتر عبدالله تا اخیر خالی شد وسپیدار با ان ریختِ شکوهمندش در باتلاقِ بی برنامه گی ته نشین گردید۰ طلایی ترین لحظات درزندگی و کارِ ایشان در سپیدار دورانِ چانه زنی های تیمی و تنظیمی بر سر کاندیدان پست های دولتی بود که یادش بخیر ۰
گرچه ریس جمهور غنی بخشی از صلاحیت های خود را برای داکتر عبدالله واگذار کرده بود اما داکتر عبدالله نتوانست ازین صلاحیت ها یک حوزه ی فعالِ اقتدارِ سیاسی تاسیس کند۰
داکتر عبدالله فکر میکرد که اقتدار سیاسی به معنی برداشتنِ چندتا سهمیه از خرمنِ منصب های دولتی است و گستره ی اقتدار سیاسی وچشم اندازِصلاحیت های دولتی را از نور افگن های سپیدارقیاس میکرد و یا به قول معروف دریا را از جدارِشکم نهنگ میدید۰
سوال اینست که؛
مگر داکتر عبدالله نمیدانست که اشرف غنی ، حالا بهر دلیلی ریس جمهور است؟
مگر داکتر عبدالله نمیدانست که او در رأسِ قوای ثلاثه قرار دارد؟
مگر داکتر عبدالله نمیدانست که اشرف غنی سر قوماندانِ اعلی قوای مسلح کشور است؟
مگر این مقام ها را میشود تقسیم کرد؟
مگر داکتر ما نمیداند در صورتیکه سر قوماندان اعلی قوای مسلح فرمان سفر بری اعلان کندو اگر ایجاب کند همه اتباع ملکی بشمول داکتر عبدالله باید لباسِ نظامی بر تن کرده
و راهی نبردگاه شوند؟ اینجا و در چنین وضعیتی ریس اجراییه معادلِ ریس جمهور است؟
در حالی که ریس جمهور دو معاون دارد، عبدالله میتواند در غیاب ریس جمهور فرد شمار یک شود؟ اینجا تقسیم قدرت چگونه معنی میشود؟
ایا داکتر عبدالله در تن دان به این توافقنامه شکارِ یک نیرنگِ درون تنظیمی نشده است؟
از فقدانِ یک درکِ سالم ازین واقعیت ها و در غیابتِ یک نگاهِ هوشمندانه از سیاست است که داکتر عبدالله هم سیاست را باخته است و هم موقعیت سیاسی را و دقیقأ از همین منظراست که داکتر عبدالله به تحملِ « «توهین» وقوف یافته است، این فاژه های بی برنامه گی دریک ساختارِ تعریف نا شده است که داکتر عبدالله در ان احساس حقارت و توهین میکند۰
این در جای خودش؛
داکتر عبد الله در سه محور و ادرس تعهد سپرده است؛
ـ برای رای دهنده گان در جریان کمپاین
ـ برای حکومت وحدت ملی هنگام عقد قرار داد
ـ برای تنظیم جمعیت اسلامی هنگام کاندیداتوری از همین ادرس۰
کنگره ی تنظیم جمعیت در راه است و این کنگره ی اضطراری برای باز پرسی از اجرای تعهداتی که عبدالله به جمعیت سپرده است دایر میشود، محاکمه ی علنی عبدالله در کنگره ی جمعیت مقدرات سیاسی او را رقم خواهد زد،این یک موقعیت استثنایی برای رهبران خشمگینِ جمعیت « صلاح الدین ،عطای نور، تورن اسماعیل و۰۰۰۰ است که سالهای متمادی برای جوخه داران شورای نظار باج پرداخته اند۰
کبرا های شورای نظار «عبدالله ، آلِ مسعود ،فهیم،قانونی،بسم الله و امرالله صالح» سالهاست که که بر الماسِ اقتدار سینه می سایند و سهمِ سایر تنظیم های جهادی را غارت میکنند،قباله ی ذخایر لاجورد و زمرد را شرعأ بنام خود کرده اند ۰
این درست است که شورای نظاردر گذشته ها بخشی از جمعیت و مرکز سیاسی جمعیت بوده است اما احمد شاه مسعودکه کلیدِ ذخایر اقتصادی را در دست داشت سالها رهبران غیر پنجشیری جمعیت را در محور این امتیاز چرخانید واز موقعیتِ برتر اقتصادی با زرنگی خاصی میان جمعیت و شورای نظار خطِ نا مرئی استقلال را ترسیم کرده بود، اینرا هم شورای نظاری ها میدانند و هم رهبرانِ غیر پنجشیری جمعیت،باز پرسی و استیضاح عبدالله امکان ندارد از اجندای کنگره ی جمعیت بیرون شود۰
سوگند های پیهم، تجدید پیمان و عذر خواهی عبدالله در اخرین ملاقاتش با رهبران جمعیت نه تنها انگیزه ی ایجاد نکرد بلکه سایه ی وحشتناکِ یک دست پاچگی و ترسِ از محاکمه ی علنی را در بیانِ هراسناکِ عبدالله حاکم ساخته بود،تکرارِ «انشآلله» های پیهم او نیز با فریاد های الله و اکبر بدرقه نشد۰
با توجه به شیوهِ برخورد عبدالله با اخشیج های متداولِ دیپلوماسی و فرهنگِ دولتمداری بدون تعصب و از روی انصاف باید گفت که عبدالله نه تنها تا کنون از پیله ی ذهنیتِ جهادگرایی برون نه تاخته است بلکه با سیاست ومعاشرتِ دولتمداری خیلی فاصله دارد، نگاهِ او به سیاست یک نگاهِ منبعث ازفرهنگِ جهاد است،اقدامات و حرکات اخیر وی نازل ترین سطحِ شعور همگرایی را به نمایش گذاشت،خوب هر ظهوری را زوالیست، در برخی حالات زوال به تولدِ دوباره می انجامد و در برخی حالات محومیتِ ابدی می افریند۰
احتمال میرود کنگره ی جمعیت داکتر عبدالله را نسبت عدم اجرای تعهداتش به تنظیم جمعیت صلب صلاحیت کند۰
اگر عبدالله صلب صلاحیت شود ، انشعابی را در جمعیت باید انتظار کشید۰
تنظیم جمعیت در محور های امرالله ـ عبدالله وعطای نور منشعب خواهد شد۰
اما این سوال باقی میماند که سرنوشت دولتی عبدالله پس از صلب صلاحیت چه میشود؟