اهداف طالبان از عملیات منصوری و چشم انداز امنیت در افغانستان

فرزاد رمضانی بونش

پژوهشگر و کارشناس مسائل منطقه

مرکز بین المللی مطالعات صلح

واژگان کلیدی: عملیات منصوری، هجوم بهاری طالبان، افغانستان، حمله بهاری ، اهداف طالبان ، کابل،

 

افغانستان کشوری با زمستان هایی سرد و نیرویی چون طالبان با چالش هایی گسترده در جنگ های چریکی خود، پیش رو دارد. همین امر باعث کاهش عملیات ها و فعالیت های نظامی در مقایسه با بهار و تابستان میگردد. چنانچه با آغاز بهار طالبان معمولا بیانیه هایی منتشر و عملا دور نوینی از جنگ های بهاره را آغاز می کند. اکنون نیز امارت اسلامی افغانستان عملیات گسترده ای را آغاز کرده است. چنانچه روز جمعه 28 آوریل 2017 اعلام کرد، عملیات بهاری‌ خود را با رمز « منصوری» آغاز کرده‌ است.این گروه گفته است که از اعلام آغاز عملیات تمامی مراکز دولتی از قبیل ارگان‌های حکومتی افغانستان را مورد هدف قرار خواهد گرفت. در این نوشتار با به بررسی اهداف طالبان، به اهمیت شرایط کنونی و سال سرنوشت سازی پیش رو برای دولت و طالبان خواهیم پرداخت.

 

اهداف و نگاه طالبان افغانستان به عملیات منصوری

از نگاه طالبان در طول پانزده سال گذشته هر چند اشغالگران کفری بسیاری از همراهان ائتلافی شان مجبور به خارج ساختن از کشور شده اند، اما تعدادی به سرکردگی امریکا، اصرار به جنگ داشته نظامیان خویش را بیشتر نموده و از بمب های سنگین استفاده می کنند. در این بین در سال گذشته طالبان عملیات بهاری خود را با نام «عملیات عمری» را اعلام و هشدار داد که مراکز نیروهای داخلی و خارجی مورد حملات «تهاجمی» قرار خواهد داد و «مناطق حساس و مصئون» را مورد هدف قرار خواهند داد اما اکنون با عملیات منصوری انگیزه و اهداف بیشتری را پیگیری می کند. از این دید عملیات منصوری با در دو بخش غیرنظامی و نظامی از یک سو مناطقی که طالبان بر آن حاکمیت دارند، را مطابق با امکانات موجود امارت اسلامی، و فایده رساندن به مردم در بخش های مختلف آغاز خواهد شد، واحد های اداری نظام فعال خواهد شد و برای حل و فصل موضوعات اداری، امنیتی و حقوقی تشکیلات اداری بطور منظم فعال خواهد گشت. در کنار آن نیز این گروه تلاش می کند تا در ماه های آتی بخش دعوت و ارشاد و کمیسیون جلب و جذب بطور خاص را فعال و همراه نمودن مردم با با طالبان را سرعت بخشد.

در بعد دیگری کنار آن نیز در بخش نظامی جدا از طرح های نظامی برای ضربه زدن به دشمن، از بین بردن اشغالگران خارجی، مراکز ثابت و سیار نظامی و اطلاعاتی و همکاران داخلی آنان علاوه بر عملیات تهاجمی از تکتیک جنگ های چریکی، عملیات دسته جمعی استشهادی و حملات هدفمند، نفوذی و عملیات انفجاری را مد نظر داشته باشند. در این حال باید دانست از مهمترین اهداف طالبان آزادی افغانستان و حاکمیت اسلامی در کشور است، اما این امر به معنی حمله همه جانبه آنها نبوده و عملا تغییر تاکتیکی مهمی در حملات طالبان مشاهده گردد. به نظر میرسد طالبان با درک شرایط زمانی تلاش خواهد کرد در کنار اینکه مانع از همکاری مردم با حکومت افغانستان گردد تلاش کند از دامنه نگرانی و هراس شهروندان افغانستانی از گروه خود بکاهد. چنانچه با توجه به دامنه نگرانی و هراس های موجود از طالبان در بین مردم افغانستان دستورهایی چون توجه به حفاظت از جان و مال مردم، سرمایه های ملی، ملک های شخصی و در حین عملیات را مد نظر قرار داده است. این رویکرد می تواند جدا از هراس عمومی از همکاری با دولت کابل و منجر به کاهش همکاری مردم با دولت افغانستان را گسترش بخشد.

هر چند طالبان در دو سال گذشته تلاش هایی در جهت تحقق شروطی چون آزادي زندانیان گروه طالبان از زندانهای افغانستان، خروج كامل نيروهاي خارجي از افغانستان و خارج ساختن طالبان از فهرست گروه های تروریستی سازمان ملل متحد و پايان تحريم هاي جهاني رهبران طالبان را برای مذاکرات صلح لازم دانسته است، اما اینک برای به‌عقب راندن نیروهای افغان به تسخیر مناطق بیشتر، تقویت موضع این گروه در بخش های گوناگون با متقدم دانستن عملیات های نظامی عملا امتیازاتی مختلف و بهره گیری از نتایج آن در هرگونه مذاکره آینده در دست داشته باشد. چنانچه در وضعیت کنونی طالبان علاوه بر توجه به استانهای جنوبی هلمند، پکتیکا، پکتیا و خوست و استان های شرقی چون لغمان، کنر، ننگرهار و نورستان استانهای غربی و شمالی را مد نظر بیشتری قرار دارد. در همین راستا عملیات های این گروه در پس از آغاز عملیات منصوری، در استان های بدخشان، جاده عمومی کابل ـ جلال آباد، استان لغمان و مراکز های امنیتی آن، استان ننگرهار و مراکز امنیتی آن، استان لغمان استان کاپیسا، میدان وردگ، و... عملیات هایی داشته اند. این رویکرد به نوعی به تلاش برای به چالش کشیدن بیشتر کابل و غرب در جبهه های جنگی جدید تر و کاستن فشار در استان ‌های جنوبی، تاکید بر عدم پذیرش کابل خود را صاحب اصلی قدرت در افغانستان، اهرم هایی مهمتری برای هر گونه معامله احتمالی در گفتگوهای صلح بود.

رویکرد دولت افغانستان و چشم انداز امنیت افغانستان:

دولت کابل در گذشته در تلاش در جهت تجزیه طالبان و همچنین اختلافات درونی طالبان منتظر بود بخشي از طالبان جدا شده و پس از كسب امتيازهايي با آغاز مذاکرات صلح در مذاكرات صلح شركت نمايند، اما گفتگوهای چهارجانبه شکست خورد و نوع کنش پاکستان در برخورد دوگانه در قبال مبارزه با تروریسم در وضعیتی است که کابل معتقد است کلید صلح را در دست پاکستان است. در این بین اکنون حکومت افغانستان در واقع کابل معتقد است که عمليات بهاري گروه طالبان با شكست روبرو و نيروهاي امنيتي و دفاعي افغان مقابل طالبان ايستادگي می نمایند. در این حال دولت افغانستان این گونه اعلامیه‌های سیاسی طالبان را بیشتر تبلیغات سیاسی می‌داند و تاکید دارد که قاطعانه واکنش نشان می‌دهد و نیروهای امنیتی با جدیت گروه‌های تروریستی را سرکوب خواهند کرد. در همین راستا وزارت دفاع افغانستان نیز اعلام کرده نیروهای امنیتی همه نقشه‌های گروه طالبان را خنثی خواهند کرد.

آنچه مشخص است اوضاع افغانستان نسبت به سالهای گذشته سخت تر شده و چالشهای اصلی افغانستان و روندهای امنیتی چون توازن ناپایدار نظامی بین طالبان با نیروهای امنیتی افغانستان، خیزش مجدد طالبان و تصرف بیش از 35 در صد خاک افغانستان ( به ادعای طالبان بیش از نیمی) ، ادامه وضعیت نا مطمئن در دولت ائتلافی و چالشهای درونی حکومت در سال جاری با حمله تروريستي بر پادگان لشکر ٢٠٩ شاهين در استان بلخ مقدمه‌ای از برنامه‌هاي جنگي طالبان در شمال افغانستان است و ممکن است طالبان به دنبال اشغال مناطق مهم در همسایگی مرزهای آسیای مرکزی و ايران ‌باشد.

در بعد دیگری وضعیت امنیتی در افغانستان بی ثبات بوده و یک سوم خاک افغانستان از کنترل حکومت مرکزی در کابل خارج است و در بسیاری مناطق جنگ میان نیرو های امنیتی افغان و شورشیان جریان دارد. به علاوه پیمان نظامی ناتو، (با ۱۳ هزار سرباز در افغانستان ) با توجه به سخنان استولتنبرگ، دبیر کل پیمان ناتو و نخست وزیر پیشین ناروی، ( ناتو می‌خواهد در آینده بیشتر از پیش علیه تروریسم اقدام کند و وضعیت امنیتی در افغانستان یک چالش است و ممکن است شمار سربازانش در مأموریت موسوم به "حمایت قاطع" در افغانستان را افزایش بدهد، ) . در همین میان احتمال تصمیم در دیدار سران دولت های عضو ناتو در پایان ماه می امسال در بروکسل اگر طرح ها و گمانه ایی در مورد اعزام 13000 نیروی ناتو (ترکیبی از نیروهای آمریکایی و ائتلاف ) و بازگشت جنگ به مقیاسی پیش از سال 2014 رخ دهد و افزایش تسریع آموزش نیروهای امنیتی و پلیس افغانستان و جلوگیری از تحرک طالبان در مراکز پرجمعیت مد نظر قرار گیرد، عملا دامنه نبرد در افغانستان بیشتر خواهد شد. در این میان به نظر میرسد دولت ترامپ نیز ممکن است اعزام حدود پنج هزار نظامی آمریکایی به افغانستان برای آموزش نظامیان افغان را شدت بخشد. این امر در حالی است که تغییر لحن برخی مقامات کنونی آمریکا نسبت به طالبان چون هوگو لارنس سرپرست سفارت آمریکا در کابل و دیگر مقامات این کشور به نوعی بیانگر توجه بیشتر در قبال طالبان و سرکوب این گروه در دوران ترامپ هدف قرار گرفتن طالبان مجددا آغاز شده است.

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد