نگاه هاي مختلف به روابط ایران و چین
فرزاد رمضانی بونش
پژوهشگر مسائل منطقه ای
پیشینه روابط
روابط ایران و چین به سده ها پیش برمیگردد. آغاز تاریخ روابط ایران و چین به نخستین تماس میان دو دولت به سال 140 یا 141 پیش از میلاد یا دوره خاندان هان در چین و اشکانیان در ایران بر می گردد. در واقع چین اگرچه بعد مسافت بین دو سرزمین ایران و چین وجود داشته اما سپهر فرهنگی جهان ایرانی همواره در تماس با فرهنگ چینی بوده است. در يك سده اخير نيز روابط نوين دو كشور با فرازو نشيب هايي همراه بوده است اما اگر نگاهي به روابط كنوني داشته باشيم بايد به چند نگاه توجه كرد.
منتقدان
منتقدان ايراني به روابط دو كشور و چين معتقدند چين در رويكردهاى جهانى خود تغييرات اساسى و راهبردى ايجاد كرده است و بيشتر نقش همراه، همكار و همساز با هنجارهاى جهانى را در پيش گرفته و خود را هماهنگ تر با ارزشهاى جهانى نشان مى دهد و با هر كشورى كه به نحوى با معادلات جهانى ناهمسو تلقى شود رفتار هوشمندانه و مبتني بر منافع خود اعمال ميكند. از اين ديد چين در عمل هیچ گاه به ایران به عنوان یک شریک استراتژیک و اقتصادی نگاه نکرده و ایران را در یک مسیر معنادار برای گرفتن امتیازات بیشتر از آمریکا و رقبای خود در ابعاد منطقهای و بین المللی قرار مي نگرد. از اين ديد چین در چارچوب نظام سرمایه داری جهانی و ایالات متحده آمریکا به کنشگري می پردازد و ایران یک کشور معمولی در سیاست خارجی چین بهحساب میآید. در واقع آنها با تكيه بر واقعيت هايي چون تجارت با ايران نیم درصد از کل تجارت خارجی چين و نقش پكن در حدود 30 درصد از تجارت خارجی ایران (چین به دنیا دو هزار و 200 میلیارد دلار کالا میفروشد و ايران و بازار ما نیم درصد صادرات چین را تشکیل میدهد)اين روند را نام مناسب ارزيابي ميكنند. در اين بين در سالهاي گذشته نيز مخالف عضويت كامل ايران در سازمان همكاريهاى شانگهاى، خارج ساختن نسبي ايران از پروژه جاده تاريخى ابريشم، رفتارهاى نامطلوب چين در توسعه ميادين نفتى ايران بويژه ميدان آزادگان را در كنار اقدامات منفي پكن در يك سال گذشته چون بسته شدن حسابهای شرکتهای ایرانی ، ممنوع يا كاهش سرمایهگذاری شرکتهای چینی در ایران ، سختي مجوز سرمایهگذاری خارجی چيني ها در ایران ،سختتر شدن کار با ایران ، سرمایهگذاری کلان چین در بندر گوادر پاکستان و دور زدن ایران را در كنار رفتار چين در مساله گشتي سانچي را نشانه هايي از كاهش جايگاه ايران در نزد مقامات چيني ارزيابي ميكنند. در اين ميان منتقدان موج ايجاد شده در افكار عمومي و فضاي مجازي بر ضد چين در مورد رفتار اين كشور در مورد سانچي را اهانت بزرگ چين و رها كردن جوانان در اقيانوس مي دانندو حتي نگاه هايي به تحريم كالاي چيني داشته اند.
نگاه خوش بينانه
از نگاه خوش بينانه چين به عنوان قدرتى در برابر بلوك غرب و بويژه آمريكا و رقيبى ايدئولوژيك براى كاپيتاليسم به شمار مى آيد. در همين راستا در سالهای گذشته چین یکی از قابل اعتمادترین شرکای تجاری ایران از زمان تحریم های آمریکا در سال 2010 محسوب می شد و ایران با حفظ روابط با پکن قادر به دور زدن تحریم های غرب شد. در این حال با توجه به مکمل بودن ظرفیتهای اقتصادی و همچنین وجود زمینه های مختلف همکاری در عرصه های انرژی، زیرساختی، صنعتی، فناوری و سایر زمینه های مشترک، دو کشور می توانند همکاریهای دوجانبه و چندجانبه ای در حوزه های انرژی های فسیلی و تجدید پذیر، امنیت عرضه و تقاضا و انتقال آن ، سرمایه گذاری و فاینس پروژهای بالادستی و پایین دستی در صنایع انرژی و بازار سرمایهگذاری ایران داشته باشد. در بعد دیگر دو كشور در طرح هايي چون « کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و « راه ابریشم دریایی قرن 21» چین می توانند همکاری و سرمایه گذاری متقابل را گسترش دهند.
علاوه براين چین شریک اول بازاری وارداتي ما و همچنين شريك اول صادرات غیرنفتی (حدود 25 درصد صادرات غیرنفتی به کشور چین است) است و بازار بزرگ چین فرصتی مهم برای صادرات محصولات ایرانی در بازارهای چین است. همچنين مي توان با پيمان هاي دوجانبه پولي ( که ابزار مناسبي براي حذف دلار از روابط بانکي و معاملات پولي ميان کشورها است ) روند روابط را گسترش داد. علاوه بر اين چین از بزرگترین کشورهای مولد گردشگری جهان است و در سال 2016، بیش از 120 میلیون نفر از اتباع چینی به سایر نقاط جهان رفتند و مي توان برای بازدید سالانه یک میلیون نفر از شهروندان این کشور از ایران برنامه ریزی شود . در اين شرايط ایران پتانسیل بسیار بالایی در زمینه جذب گردشگران خارجی دارد و از آنجا که چین، ایران را به عنوان یکی 10 از مقصد تایید شده گردشگری شهروندان خود اعلام کرده چینی ها می توانند به ایران در دستیابی به ۲۰ میلیون گردشگر خارجی (سند چشم انداز ۲۰ ساله گردشگری) کمک کنند. گذشته از اين پتانسیلها سیاسی و دفاعی افزایش روابط ایران و چین نيز گسترده است و دو كشور منافع بسیاری در همکاری های نظامی دارند. چنانچه همكاري در فروش تجهیزات و تسلیحات ، تامین امنیت منطقه ای و مبارزه با تروریسم گسترش تروریسم بین المللی، ثبات جهانی ، ایجاد امنیت دریایی قطعا به هم افزایی قدرت و نفوذ دو کشور می انجامد . از اين ديد چین به شدت بدنبال نمایش قدرت و نفوذ جهانی است و ایران نیز می تواند شریک دفاعی - امنیتی نیرومندی در کلاس جهانی داشته باشد. گذشته از اين خوشبينان به روابط دو كشور معتقدند در در حالي كه در حوزه بانکداری تنها 10 یا 12 کشور با ايران کار بانکی انجام میدهند ، چین گستردهترین رابطه بانکی را با ايران داردو 20 میلیارد دلار تامین خط اعتباری فاینانس در سال گذشته نيز نشانه هاي خوبي از نگاه مثبت چيني ها تلقي ميگردد.
نگاهي واقع گرايانه به چشم انداز روابط
در سال ۲۰۱۷ حجم مبادلات تجارت ایران و چین به حدود ۴۰ میلیارد دلار نزدیک شد که این میزان را در سال ۲۰۱۸ مي تواند به حدود ۵۰ میلیارد دلار رسد . در اين بين بايد توجه داشت همکاری های دو کشور با حساسیت بسیاری از سوی بازیگران منطقه ای و جهانی دنبال می شود. رقبای منطقه ای و جهانی این دو کشور مخالف هر نوع همکاری این دو کشور خواهند بود. در اين بين هر چندظرفیت این همکاری ها می تواند بسیار بالا باشد و منافع بسیاری خواهند داشت و دو طرف مي تواند زمينه هاي همكاري و مشارکت بيشتري را فراهم كنند. اما بايد توجه داشت كه كه این کشور به دلیل منافع دوطرفه در داشتن رابطه با آمریکا و ایران، سعی در ایفای نقش میانهای دارد که به نفع چین باشد لذا از نگاهي ميتوان گفت ایران در واقع از چند بعد در سیاست خارجي چین اهمیت دارد. نخستین در حوزه انرژی است. دومین بعد جایگاه ایران در منطقه خلیج فارس و همچنین موقعيت ژئوپلتیکی که ایران از آن برخوردار است .سومین بعد از اهمیت ایران بهره گیری از ایران در مدیریت در روابط با امریکا در چانه زنی استراتژیک با یا ایالات متحده امریکا و بعد چهارم اهمیت ایران برای چین بازار ایران است. در اين شرايط در وضعيتيت كه
عدم تعارض و برخورد با امریکا یکی از اصول اساسی سیاست خارجی چین بوده روابط ایران و چین در سطح سیاسی پیشرفت چندانی نخواهد داشت و چالش های گسترش روابط دو جابه چین و ایران را میتوان در چند سطح اقتصادی ، داخلی و بین المللی همچنان وجود دارد . در اين ميان به نظر ميرسد چینی روابط تجاری خود نه سرمایه گذاری وفناوری و..را با ایران گسترش دهند اما با نگاه به بسیاری از واقعیتهای ژئوپلتیک، ژئواکونومیک، ژئوکالچر و ژئواستراتژیک در انديشه روابط تثبيت شده راهبردي با ايران نباشد.