F
ترجمه مصاحبه فرید زکریا مجری CNN با رییس جمهور محمد اشرف غنی
در حاشیه نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد سال 2019، داووس، سویس
F
مترجم: ظریف امین یار
F
پيشگفتار مترجم:
F
یکی از چهره های مشهور رسانه های غرب فرید زکریا با داکتر غنی که یکی از شخصیت های مشهور آکادمیک و متخصص دولت سازی جهان بشمار می رود، در حاشیه نشت سالانه مجمع جهانی اقتصاد سال ۲۰۱۹ مصاحبه اختصاصی انجام داده است. این مصاحبه برای کسانی که علاقه به سیاست بین الملل، دیپلوماسی، دولت سازی، اقتصاد و وضعیت سیاسی فعلی و دورنمای افغانستان دارند؛ می تواند جالب و مفید واقع شود. با اختصار این مصاحبه عمق توانایی تیوری و پراگماتیک یک رهبر و تیوریسن معاصر افغانستان را بازتاب می دهد که می خواهد شکست خورده ترین کشوری روی زمین را رهبری کند؛ که مؤفقیت در آن خیلی دشوار بنظر می رسد.
ترجمه متن مصاحبه :
خانم ها و آقایان، ازحضور شما در این مجلس با شکوه سپاسگزارم. اگر پیش از پذیرفتن مهمان با افتخار ما با چند قاعده محل ، شروع کنیم مؤثر خواهد بود. لطفاً تیلفونهای خود را خاموش کنید تا جریان ثبت برنامه اخلال نشود، بخاطریکه این برنامه همچنین از تلویزیون سی ان ان (CNN) می شود. بنابراین در سراسر جهان ممکن میلیونها نفر آن را تماشا کند. از بابت درک و همکاری شما در این مورد قبلاً سپاسگزارم. همچنین التماس دارم هرگونه انگیزش، تبصره ها و نظرات تان را به خود تان داشته باشید چون ما می خواهیم این برنامه را به نحوی پخش کنیم که همه مردم بتوانند از از دانش، اندوخته ها و تجربه مهمان ویژه و باخرد ما استفاده اعظمی کنند.
یکبار هنری کیسینجر چنین گفته بود:" کسانی که نیازی به معرفی ندارند، بیشترین نیاز به آن دارد." من فکر می کنم این سخن در مورد رییس جمهور افغانستان اشرف غنی صدق نمی کند بخاطریکه او یک شخصیت کاملاً نادر در دنیای مدرن است، یک آکادمیسیون به سویه جهانی و یک رهبر کاملاً واقعی علمی ، با اندیشه واقعبینانه در جهان امروزی است. کسی که که در بالاترین سطوح نظام بین المللی انجام وظیفه کرده است و پس از آن رهبر یک کشور شده و در کار خود خیلی مؤفق است. با این معرفی کوتاه، اشرف غنی از حضور تان خرسندم و لذت می برم.
رئیس جمهور غنی: خوب، از شما برای چنین معرفی عالی و شگفت انگیز سپاسگزارم. خرسندم که شما را می بینم و فرصتی را دارم که اندیشه های خود را با شما شریک بسازم.
فرید زکریا:
اولین چیزی که من از شما می خواهم بپرسم در مورد اخبار اخیر در باره پيشرفت در مورد گفتگوهای صلح در دوحه با طالبان است؛ هرچند گزارشها هنوز تصدیق نشده است اما گزارش هایی وجود دارد که در دوحه احتمالاً نوعی از توافق بین طالبان و آمریکاییان انجام یافته است. گفته می شود در مورد خروج نیروهای امریکایی نیز موافقه صورت گرفته است. آیا این گزارشها حقیقت دارد؟ شما در مورد این مذاکرات با ما چه دارید را می خواهید شریک بسازید؟
رئیس جمهور غنی:
خوب، متشکرم. صلح یک نیاز مبرم و ضروری است. جنگی که طی 17 سال گذشته جریان دارد باید به هر صورت به پایان برسد. این جنگ ماهیت چند بعدی دارد ، سطوح بسیار زیادی از روابط باهم پیچیده دارد و ساده نیست که به یک تاریخ برسیم و فکر کنیم که جنگ محض بخاطر چنین دلیل ویژه به پایان میرسد - به این دلیل که از طرف دولت افغانستان- ما قراردادهای حقوقی با دولت ایالات متحده آمریکا، ناتو، توافقنامه های دو جانبه و همچنان موافقت نامه های چند ملیتی بین المللی درباره کمک، تجارت و دیگر موضوعات داریم.
طالبان مجموعه ای از روابط بسیار پیچیده داخلی پنهان دارند. آنها با همه گروه های تروریستی شناخته شده ارتباط دارند؛ آنها همچنان با بزرگترین مافیای جنایی بر روی زمین ارتباط دارند که پس از کوکائین مافیا بزرگترین گروه هستند. آنها یک رابطه ارگانیک با دولت پاکستان نیز دارند که به آنها پناهگاه، منابع، حمایت و دیگران مسایل ضروری را تأمین می کند. آنها همچنان روابط حامی و مشتری گونه با دیگران را نیز حفظ می کنند و این فقط خوشه ای از روابط است.
ایالات متحده آمریکا متعهد است تا یک جدول زمانی را برای تعاملات بنگرد، اما اینکه محض فکر شود که یک رابطه تازه بدست آمده، چنین فکر خیلی اغراق آمیز است. ما به عنوان یک ملت باید بتوانیم گره این معضله ها را باز کنیم و چنین روابط را بدست بیاوریم بخاطریکه برای تحقق صلح ابعاد ملی یعنی طالبان و مردم افغانستان و دولت باید از طریق ابزار سیاسی بتوانند مشکل را حل و فصل کند. اما ابعادیکه جنگ را تشدید می کنند و دلیل اصلی حضور آمریکا در افغانستان بخاطری افغانستان نه بلکه حادثه 11 سپتامبراست که در یک برآورد برای ایالات متحده آمریکا و جامعه آن 500 بیلیون دالر هزینه داشت.
حالا می آیم برای اینکه ما با تمام این مجموعه ارتباطات چگونه باید مبارزه کنیم؟ ما یک نقشه راه را طرح کردیم، ما بحثهای مفصل در این مورد داریم. اجازه بدهید که برایتان عرض کنم که سفیر خلیلزاد، دوست قدیم من وفرستاده ویژه آمریکا قادر به دیدار با نمایندگان طالبان در پاکستان نشد. آیاد دوحه این اقتدار و صلاحیت را خواهد داشت که بعنوان دفتر سفیر خلیلزاد بتواند طالبان را به مذاکرات و گفتگوهای روبروی با دولت افغانستان قرار دهد؟ در پرتو این مبحث بعداً مسایل بزرگتر همچو حضور ایالات متحده آمریکا و دیگر مسایل بین المللی مورد توجه قرار خواهد گرفت.
فرید ذکریا:
منظور شما این است که در روزهای اخیر هیچگونه پيشرفتی وجود ندارد؟
رییس جمهور غنی:
نه به این مفهوم. بحثها وجود دارند اما بحثها باید دوباره به اشتراک گذاشته شود. بحثی که منطقه در آن منزوی باشد طویل مدت نخواهد بود. افغانستان دارای ابعاد ملی، ابعاد محلی، ابعاد منطقه ای از هند به روسیه، خلیج فارس، کشورهای اسلامی و بین المللی است. اگر ما تمام این قطعات را درست نگیریم، تنها یک قطعه کافی نیست و ما را به جای مطلوب نخواهد رساند.
فرید زکریا:
شما مردم آمریکا و یا کشورهای غربی دیگر را چگونه پاسخ خواهید داد که در 17 سال نیروهای خود را به افغانستان ارسال کرده اند، حالا ما چطور در جایگاه متفاوت قرار داریم؟ ما در برخی موارد شکست خورده ایم، آنها در این مورد موافق خواهند بود.
رئیس جمهور غنی:
نه کاملا، اما اولاً اینکه ایالات متحده آمریکا در افغانستان بخاطری افغانستان نیست. آنها برای امنیت خود مبارزه می کنند. ثانیاً ما به عنوان یک ملت در یک گفتگوی بسیار باز مشارکت کردیم و ایالات متحده آمریکا به عنوان یک قدرت مستقل، به عنوان یک قدرت جهانی، حق دارد که افعانستان را هر زمان بخواهد ترک کند. اما ما باید حق عزیمت را دریافت کنیم. آیا دلایل اساسی که ایالات متحده را به افغانستان آورده است، آن اهداف تحقق یافته است؟ در این بحث اولین چیز که مطرح می شود موضوع هزینه است که در آن مورد ما کاملاً با آمریکا موافق هستیم که هزینه باید پایین بیاید، باید عملیات کارآمدتر و هزینه جنگ کمتر شود. بنابراین اولین چیزی را که من درخواست می کنم این است که همه چیز تحت خورشید نباید در جنگ افغانستان ساخته شود. زمانی که نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا نیاز به پول دارد، زمانی که ارتش ایالات متحده و نیروی های هوایی ایالات متحده نیاز به پول دارند آنها این مصارف را زیر نام افغانستان حساب می کنند. هزینه جنگ در افغانستان چیست؟
در مورد تعداد نیروها ما در حال گفتگور و بحث مشغولیم، ما این بحث را را آغاز کرده ایم تا ببینیم که این تعداد نیازهای اساسی را در افغانستان می توانند برآورده کند یا نه، چرا که هر سرباز آمریکایی حداقل 1 میلیون دالر در سال هزینه دارد. ما می خواهیم هزینه را کمتر بسازیم و این بسیار مهم و حیاتی است. ما می فهمیم که رابطه ما با آمریکا مبتنی بر منافع متقابل است که از یک سو تهدیدات مشترک و از سوی دیگر اهداف مشترک داریم.
بنابراین پاسخ اول من این است که من با مادران و پدرانی که فرزندان خود را در افغانستان از دست داده، ابزار قدردانی می کنم، این شامل بالاترین سطح دولت است مانند وزیر کیلی و رییس کارمندان که فرزندان شان را در هلمند از دست داده را شامل می شود.
ثانیاً، بیش از یک میلیون سرباز آمریکایی، مردان و زنان نظامی، اقداماتی را در افغانستان دیده اند؛ ما به تمام انها ادای احترام می کنیم اما هدف را که ما باهم بصورت متحدانه آغاز کردیم باید بسوی تحقق حرکت کند.
ثالثا، از زمانیکه من رئیس جمهور شدم، 100 هزار نیروی نظامی خارجی افغانستان را ترک کردند که بیش از 45000 پرسنل امنیتی افغانستان قربانی نهایی را پرداخت کرده اند. در این جریان تعداد تلفات بین المللی کمتر از 72 است. این نشان می دهد که چه کسی در حال مبارزه است و حمایت متقابل است. ما باید یک افغانستان پایدار را به عنوان یک نهاد که از یک طرف می تواند امنیت ایالات متحده و اروپا و دیگران را تضمین کند، اما اساساً تحقق حقوق و حفاظت از نهادهای دموکراتیک خود ما و حق ما برای زندگی در صلح و هماهنگی است.
فرید زکریا:
اگر امروز به افغانستان نگاه می کنم، چیزی که من از آن رنج می برم این است که شما یک دموکراسی کارآمد دارید؛ شما برای انتخابات آماده هستید و ماه جولایی سال حاضر دوباره انتخابات برگزار می کنید. در ماه های اخیر هیچ حملات عمده تروریستی صورت نگرفته است. به نظر می رسد اقتصاد به هم جلو بسوی شگوفایی در حرکت است. آیا عادلانه است که بگوییم افغانستان از یک مرحله بحرانی قدم زده است؟
رئیس جمهور غنی:
افغانستان در حال ورق زدن صفحه است. من از این فرصت استفاده کرده از خانمهای افغان قدردانی می کنم که در 33 ولایت صدا خود را کشیده اند .با زنان افغان در 33 ولایت افغانستان مذاکرات صورت گرفته است، و اخیر آن در حال برگزاری است. ما قصد داریم برای اولین بار جرگه زنان افغان را در ماه آینده برگزار کنیم. اینها افراد هستند که از ریشه های اساسی جامعه افغانی رشد کرده اند. آنها چه می خواهند؟ یک نظام دموکراتیک و منظم. در قدم دوم می خواهم از قشر جوان یادآوری کنم که کارشان قابل قدر است. لطفا درک کنید که افغانستان از نظر جمعیت و ترکیب جمعیت بسیار متفاوت از افغانستان قدیم است. و سوم طبقه را که می خواهم یادآوری کنم غریبها اند.
فرید زکریا:
حتی از افغانستان 11 سپتامبر سال 2001 متفاوت است؟
رئیس جمهور غنی:
کاملاً. ما سه نسل را از اثر جنگ از دست داده ایم اما این یگانه نسلی است که به طور مستقیم از مهاجرت و اردوگاهای هجرت برخاسته و به بهترین پوهنتونهای جهان راه یافته اند و توانایی های علمی و دانش آموخته اند.
ما اکنون قادر به اداره مدرن هستیم و توان اداره آن را داریم، بنابراین مالکیت و رهبری به دست آمده است. نسل جوان افغان، نسل شبکه ای است. آنها دارای زبان و سخن هستند و با واقعیتهای افغانستان ریشه و وابستگی دارند. آنها همچنان قادر به مذاکرات و صحبت با همسایگان و جامعه جهانی در یک زبان جهانی هستند.
اقتصاد افغانستان از بنیاد بصورت اساسی به حرکت درآمده است. لیکن مهم ترین ارزش قانون اساسی ما است. همانطور که گفتید انتخابات ریاست جمهوری در ماه جولایی برگزار خواهد شد و مردم افغانستان رهبران خود را انتخاب خواهند کرد. قابل ذکر است که از سال 1747، زمانی که آخرین تجسم حکومت پیوسته، افغانستان تا زمانی که من تحویل قدرت بصورت مسالمیت آمیز از رئیس جمهور کرزی شدم، با چند استثناء، هر تحویل قدرت درگیر مناقشه بود. در سال 1992 پس از فروپاشی رژیم حمایت شده از شوروی، هیچ توافقی در مورد قوانین بازی وجود نداشت؛ کابل تخریب شد، این کشور به سطح محرومیت و فقر که اصلاً نمی دانست؛ رفت. چرا؟ بخاطریکه که تعدادی از افرادی که همه دوست بودند نتوانستند در مورد قواعد بازی توافق کنند. ولی اکنون قوانین بازی در قانون اساسی قرار دارند و این یک پیشرفت خیلی ملموس است.
جالب است بدانید که در چهار و نیم سال گذشته 390 قانون در افغانستان تصویب شده است. بناً افغانستان امروز یک کشور متفاوت از افغانستان قدیم است. من اطمینان دارم که ما با چنین پيشرفتها می توانیم صفحه جدیدی را برای افغانستان رقم بزنیم. اگر با چنین مسیر حرکت کنیم تا سال 2024 افغانستان کشوری خواهد بود که توانایی پرداخت هزینه های خود را داشته باشد. بخاطریکه شما برای توسعه اقتصادی نیاز دارید تا اساس اقتصادی داشته باشید. و اساس اقتصادی مان رویای کشوری است که دارای دیدیگاه مبدل شدن به چهار راه اقتصادی منطقه است و می خواهد در آن به عنوان محور مرکزی نقش داشته باشد و جریان و عبور ایدها، مردم و کالاها را فراهم کند.
پس از 117 سال، یکیار دیگر یک بخش مهم آسیا مرکزی را بدست آوردیم. ما روابط فوق العاده با کشورهای آسیا میانه داریم و ما در هر جنبه ای از روابط خود را به عنوان یک فرصت نگاه می کنیم. بنابراین از یک سو متحدان اساسی ما نظیر ایالات متحده آمریکا ، کشورهای غربی، کشورهای عضو ناتو و کشورهای غیر عضو ناتو. اما از سوی دیگر منطقه است؛ ما در این مدت توانستیم با همسایگان دور و نزدیک مان به یک دیدگاه موقعیتی و روابط خوب دست یابیم.
فرید زکریا:
همانطور که می دانید، در ایالات متحده در مورد "ملت سازی" بحث های داغ و بزرگی وجود دارد و افراد زیادی ناراض و منتقد هستند و میگویند: "چرا ما به این ایده که می توانیم ملت سازی کنیم به عراق و افغانستان رفتیم؟" آنها معتقد اند که آنچه مردم واقعاً در آن کشورها نیاز دارند، «ساختن ملت» نیست، بلکه «ساختن دولت» و «ایجاد دموکراسی» است. آیا نظر شما این است که وضعیت در افغانستان ثابت می کند که این نوع از «ساختن ملت» می تواند نتیجه مثبت بدهد؟
رییس جمهور غنی:
اندیشه ملت سازی و اینگونه ساخت و ساز نتیجه می دهد اما نه از طریق خارجی ها. کمک های خارجی باید به طور اساسی بازنگری شود. کلید موفقیت مالکیت داخلی و مشارکت بین المللی است. با این گزاره و اطمینان حاصل کرده که همه چیز برای شما انجام نمی یابد اما شما در واقع می توانید مالکیت و مسوولیت را بگیرد.
من فقط یک مثال کوچک را به شما ارایه می کنم. سکتور زراعت ما یک سکتور حیاتی برای افغانستان است اما افغانستان هیچگاه از آن درست استفاده نکرده است. سال گذشته ما بزرگترین تولید کننده جلغوزه در جهان بودیم، اما ما آن را نمی دانستیم، احصاییه های بین المللی نشان داده بود که تولید ما 3000 تن است، اما در واقع تولید ما بالغ به 26000 تن می رسید. این بخاطری بود که همه چیز به پاکستان و سپس به چین با ارزش افزوده صادر می شد.
برای حل این مشکل ما یک دهلیز هوایی ایجاد کردیم و توسط آن ما در سه ماه اخیر 500 تن جلغوزه به شهانگهای فرستادیم و 400 دیگر هم به استانبول صادر می گردد.
این نوع رابطه ها بنیادی است، بنابراین شما آن را باید درست کنید. و مهمتر از همه، اداره تجارت به یک رشته تبدیل شده است. اما متاسفانه، علوم سیاسی هنوز در حوزه نظریاتی قرار دارد. بناً دولت سازی به عنوان یک رشته ای اصلاح نشده است و ما با بسیاری از افرادی که کار می کنند و سازمان های بین المللی، همکاران سابق من، امیدوارم که آنها آذرده نشوند؛آماتور هستیم.
آنها انضباطی نیستند و این رشته از پاسخگویی دموکراتیک بوجود می آید. مسئولیت پذیری دموکراتیک برای ایجاد یک بوروکرات و یک رهبر واکنش پذیر است. این موضوع آنها را به بحث های ملی فرا می خواند. شما نیاز دارید تا بیاموزید. گاه که من انگلیسی سخن می گویم بیننده های بین المللی ما فکر می کنند که من نمی توانم پشتو، دری و یا ازبکی صحبت کنم. اما زمانیکه آنها می بینند که من توانایی صحبت با آن زبانها را دارم کاملاً شگفت انگیز می شوند. بناً شما نیاز برقراری ارتباط و وصل دارید. واژگان متفاوت است اما وسیله همان است فقط تغییرات واژگانی وجود دارد.
فرید زکریا:
بزرگترین وحی برای شما چیست؟ بودن آکادمیسیونی که این مسائل را آموختید و یا یک تمرین کننده که با این مسایل اکنون بسر می برید؟
رئیس جمهور غنی:
نخست ماهیت مقاومت است. متاسفانه منافع کوتاه مدت منافع ملی و بلندمدت را از بین می برد. و این مقاومت واقعاً باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. اما چیز دوم واقعاً وحی شادی آور است. چقدر شهروندان به یک اجندا متمرکز به شهروندان پاسخ می دهند و چقدر مردم عادی مردم فوق العاده هستند؟ چه زنانی که سه پسر خود را از دست داده اما شما را می گیرند و در آغوش گرفته می گویند: " فرزند چهارم من را نیز بگیر اما برایم وقار بدهید”. این واقعا چیزی است که شما نمی توانید قیمت آن را تعیین کنید. ارزش آن بیلیونها دالر است. یا می بینید یک جوان که با شما راه می رود و بازبینی می کند، سرش بالا است یا به راستی روی شانه های من است و می گوید: "این پدربزرگ من است، رئیس جمهور!" در طرف دیگر عظمت عموم مردم، شهروندان اما از سوی دیگر کوتاه بینان نیز وجود دارند.
آخرین مسائل این است که بسیاری از همکاران بین المللی ما که به عنوان مشاور کار می کنند ، از لحاظ زمان باهم ارتباط ندارند. آنها شما را از توصیه های قرن نوزدهم، قرن بیستم یا اواسط قرن بیستم را می دهند. ما باید بیشتر پویا و بیشتر تمرکز بالای مردم کنیم.
فرید زکریا:
آیا چشم انداز کوتاه مدت باعث می شود که آرزو کنید که شما قدرت هایی را داشته باشید که رییس جمهور چین در چین و رییس جمهور پوتین در روسیه دارد تا بتوانید برای کشورتان طولانی کار کنید؟
رئیس جمهور غنی:
من برای کشورم زیر چتر دموکراسی طولانی فکر می کتم. ما رژیم های استبدادی را تجربه نمودیم. ما در آغاز قرن بیستم یکی از بدترین استبداد(Despotism) را تجربه کردیم. ما سبک شوروی را نیز به تجربه گرفتیم. مردی به نام هلینگیننت که در سال 1809 کتاب نوشت، واقعا حق با آن بود. وی گفت که افغانستان کشوری مناسبه برای دولتهای دموکراتیک است. افغان ها حس برابری دارند. وقتی من با یک افغان دیگر صحبت می کنم، من برابر با او هستم و این من را به ریختن اشک مجبور می کند. ما افغانها فرصت طلب و متملق نیستیم. رژیم های اقتدارگرا ممکن است با دیگران سازگار باشند، اما با فرهنگ ما متناسب نیست. فرهنگ ما یکی از برابری است. اما در موضوع اقتصاد و بازار ما مایل به سلسله مراتب هستیم. برای دولتداری اگر یک مثال فرهنگی بگویم آن اینست که اگر در مقابل افغانها غذا را بیاورید و آنها در آشپزی آن اشتراک نکرده باشند؛ امکان زیاد وجود دارد که از غذا انتقاد صورت گیرد.
فرید زکریا:
یکی از بزرگترین چالش استراتژیک شما و پیشینیان شما این است که شما با شورش طالبان روبرو هستید که دارای کمک های مالی، آموزش و پایگاه های جغرافیایی در کشور همسایه پاکستان دارد. اردوی پاکستان از این امر برای بی ثبات کردن افغانستان استفاده کرده است تا از آنچه که به نفع آن است، مطمئن شوند. یک دولت غیرنظامی جدید در پاکستان و یک نخست وزیر جدید بوجود آمده است؛ آیا شما کدام تغییری در نگرش پاکستان نسبت به افغانستان را ملاحظه کرده اید؟
رئیس جمهور غنی:
خوب ما در تیلفون صحبت داشتیم. من شخصاً با نخست وزیر پاکستان ملاقات نکردیم. اثبات پودینگ (پودین که یکنوع شرینی بعد از غذا) مسائل بنیادی در عمل است. پاکستان به ما بارها و بارها وعده داده است که نگرش و سیاست آنها هفته آینده تغییر می کند اما متاسفانه که هفته آینده شاهد تشدید درگیری از جانب آنها می بودیم. افغانستان با پاکستان می خواهد روابط حسنه داشته باشد و همکاری کند. روابط ما با پاکستان در سه مبحث قرار می گیرد؛ یکی، حذف سایه خشونت است که برای 40 سال، تعامل بوده است. این مشارکت علیه تمام قوانین بین المللی و تمام هنجارهای شایستگی است. یک کشور همسایه که روابط فرهنگی خاص خود را به رسمیت می شناسد و از آن بهره مند است و حرکات تخریبی و جنبش های مسلح را حمایت نمی کند. بنابراین یک بحث است.
دوم اینکه، روابط عادی تعاونی بین افغانستان و پاکستان شبیه چه باشد؟ من فکر می کنم، ما بزرگترین دارایی برای پایداری و ثبات پاکستان هستیم ؛ زیرا ما منبع قدرت آسیای مرکزی و کشورهای دیگر منطقه و منبع انتقال و اتصال در منطقه هستیم. و سوم؛ موضوع مشترک است. یعنی ما با مشکل مداوم تروریسم چه کنیم؟ ما باید همکاری کنیم. کلید موفقیت این است که ما افغان ها، به عنوان یک ملت و یک دولت متعهد هستیم تا بر گذشته غلبه کنیم. سوالی که رهبری پاکستان باید مواجه شود این است که آیا رفتار 17 سال گذشته به آنها سود داده، به آنها آسیب رسانده یا آنها را منزوی کرده است و یا آنها را مشهور به محراق دهشت افگنی ساخته است. آنها چگونه در سال 2047 که آن زمان 100 خود را جشن خواهند گرفت؛ کشور خود را می خواهند. در این مورد یک تجزیه و تحلیل عالی توسط بانک جهانی انجام شده است. اگر پاکستان مسیر فعلی را ادامه دهد، آنها یک کشور بسیار فقیر خواهند ماند. اما اگر آنها تغییر کنند و مشارکت و همکاری های منطقوی و اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را بخواهند، می توانند یک کشور با درآمد متوسط باشند. انتخاب در دست آنهاست.
فرید زکریا:
اداره ترامپ زمانی که به کار خود رسید، به شما این امکان را داد تا از عدم اطمینان دولت اوباما که همیشه در مورد اینکه آیا در افغانستان باقی می ماند یا خیر، رهایی بیابید. در همین باره اداره ترامپ گفت: "نه، ما می خواهیم بمانیم." ما واقعا در حال افزایش شدت در تعامل هستیم. اما آنها در سوریه چنین گفتند و بصورت دراماتیک ، رئیس جمهور ترامپ تصمیم به خروج نیروها را گرفت. آیا شما نگران آن هستید که یک تماس تیلفونی از مایک پومپیو حاصل کنید که که رئيس جمهور آمریکا فقط در توییتر می نویسد ما فردا افغانستان را ترک خواهیم کرد"؟
رئیس جمهور غنی:
نخستین مسئله، رئیس جمهور ترامپ است و من رابطه بسیار خوبی با آن داشتم. استراتژی جنوب آسیا پاسخی بسیار معقول و فکر شده به وضعیت افغانستان بود. فراموش نکنید که هسته استراتژی جنوب آسیا صلح به افغانستان است و ما از آن استقبال کردیم.
دوم، این استراتیژی نوع استراتیژی مبتنی بر شرایط است و چنین استراتژی اقتضایی می تواند به عنوان مقرر بودن شرایط خودمان تفسیر شود؛ نه اینکه بگوییم شرایط برای دیگران به بخاطری تغییر گذاشته شود. ما در این مدت ساختار بنیادی و شاخه به شاخه نیروهای امنیتی خود را تغییر دادیم. اصلاحات قانون ذاتی، سن عمومی تقاعدی را به طور کلی به 56 سال افزایش داد. جنرال چهار ستاره ما در حال حاضر در سن 62 سالگی بازنشسته است. بیش از 2000 جنرالان و دگروالان بازنشسته شده اند. ما واقعا متمرکز این موضوعات هستیم، از روزیکه ما این اصلاحات را انجام دادیم در حال کسب قدرت هستیم.
حالا، همانطوریکه به شما ذکر کردم یک کشور مستقل، قدرتمند ترین جهان حق دارد که روابط خود را از بین ببرد و تعامل نکند. اما من فکر نمی کنم که این کار انجام بیابد. فکر من محض برخاسته از آرزوی میان تهی نیست بلکه بنابر گفتگو، تفاهم و منافع متقابل با آمریکا است. ما این گفتگو را داشتیم بناً شما باید در سناریوها فکر کنید. مشکل اینست که مردم فکر می کنند سناریو ما واقعیت ماست. اما همانطور که می دانید، ایالات متحده آمریکا صدها سناریو در وزارت دفاع برای هر موقعیت قابل تصور دارد. یکی از آنها افشا شده است ، ما مذاکرات گوناگون داشتیم.
ازینرو استراتیژی قابل بحث، استرتیژي جنوب آسیا است و اثبات آن این است که سطح همکاری که ما از اردوی ایالات متحده و نیروهای امنیتی ایالات متحده دریافت کرده ایم بسیار بزرگ است. در طی ماه گذشته، جنرال میلر، فرمانده نیروهای حمایت قاطع عقب رانده شده تا عدم اطمینان را حل کند و بتواند با ما کار کند. اما توجه بفرمایید که هدف نهایی نه ایالات متحده و نه هم از افغانستان این است که برای سالهای طولانی این موضوع را به یک امر دائمی تبدیل کنیم. هدف ما تبدیل شدن به یک شریک آمریکا است نه وابسته به آمریکا. به همین دلیل ما باید بتوانیم برای امنیت خود پرداخت کنیم و براساس اطمینان از اینکه روابط چنین هستند.
خط پایین این است که همکاری ما با آمریکا بستگی به سطح و تهدید تروریسم دارد. اگر این خطر و تهدید کاهش یابد، نیروها باید کاهش یافته و افغانستان را ترک کنند، اما ما باید درک کنیم، و شما در موقعیتی بهتر از همه ما قرار دارید، آیا این تهدید بیش از انواع دیگر هم تولید خواهند کرد؟ آیا داعش نوع پایانی این تهدید است؟ وقتی ما از جهانی شدن 4.0 صحبت می کنیم می باید از تروریسم نوع 4 نیز بحث کنیم.این موضوع نیاز به توجه همه ما دارد.
فرید زکریا:
فقط برای روشن شدن موضوع، شما داعش را که می گوید همان ISIS است و احتمالاً طالبان اند، یعنی عناصر رادیکال طالبان همچنان تهدیدات تروریستی واقعی برای غرب هستند؟
رئیس جمهور غنی:
آنها واقعاً تهدید هستند. من فکر می کنم که به جای اینکه سخنان من را منبع بگیرید ما باید به اجماع برسیم. در منطقه ما مشکلی با برخی از رفتارها و منطق های داریم که به تفکر قرن نوزدهم باز میگردد.آنها فکر می کنند که حوزه نفوذ یک مفهوم بهتر است. بیایید فراموش نکنیم که خاورمیانه، جنوب غربی آسیا و جنوب آسیا هنوز به طور کامل از سیستم وستفالی که در آن کشورهای مستقل با یکدیگر همکاری می کنند، وارد نمی شوند. استدلال من این است که هر دو برای اقتصاد و برای محیط زیست و برای امنیت، ما باید به روابط متمرکز با دولت به دولت داشته باشیم تا مردم ما و کاروبار های ما بتواند تعامل داشته باشند. اما ما نمی توانیم بازیهایکه جمع آن صفر است و مداخلات را به عنوان راهی برای حفاظت از منافع ما ببینیم.
فرید زکریا:
اداره ترامپ همچنین چیزی را انجام داده است که به نظرم به شما خوشایند است، یعنی موضع سخت گیرانه در رابطه با پاکستان ، اما آیا این واقعی است؟ باز هم یک خروپف لفظی خاص وجود داشت که در آن اداره ترامپ و ترامپ خودش پاکستان را تهدید به قطع کمک ها و فشار کرد.آیا شما شاهد افزایش فشار آمریکا بالای پاکستان بوده اید؟
رئیس جمهور غنی:
بلی، اول از همه، 1.2 میلیارد دالر کمک که به پاکستان قرار بود شود، از دست پاکستان رفت. و این نوع از تخصیص است که هرگز در آینده به پاکستان باز نخواهد گشت. دوم موضوع سطح تعامل است که بحث آرام است، اما بصورت بسیار سیستماتیک و نزدیک مطرح است. سطح مشارکت هیچ چیز را برای دلخواه نمی ماند، این اصل است و ما از آن استقبال می کنیم. اما این نیز کاتالیزوری است، زیرا فشار به خاطر فشار نیست. فشار برای برقراری تعامل است و این اجندای کار است.
پاکستان یک کشور محوری در منطقه است. ثبات آن برای منافع افغانستان، به نفع هند و به نفع همه مردم منطقه است. ما امیدواریم که رهبری پاکستان از زخم های ایجاد آن بیرون بیاید. پارتیشن دردناک بود، زخم ها در آن خیلی زیاد بود، اما جنوب آسیا، مانند اروپا، باید بر این آسیب زایمان غلبه کنند. 70 سال زمان کافی برای بیرون شدن از این موضوع است. من فکر می کنم که در آغوش گرفتن قرن بیست و یکم توسط پاکستان همه همسایگان و همۀ شرکای بین المللی و شرکای اسلامی را حمایت گر و همکار پاکستان می سازد.
بنابراین ما فکر می کنم که مزایای همکاری برای پاکستان بسیار زیاد است. مزایای رویارویی نزدیک به صفر است. اما اگر بخش هایی از دولت پاکستان وجود داشته باشد که هنوز هم مثل گذشته فکر می کنند، ما امیدواریم که چنین افکار و اندیشه ها دوباره مورد بازنگری قرار گیرند.
فرید زکریا:
بنابراین شما رهبر نادر خارجی است که رابطه بسیار خوب و سازنده با دونالد ترامپ دارید. آیا فکر می کنید که سیاست های ترامپ اساساً قابل حمایت و موفق بوده است؟ چرا چنین فکر می کنید؟
رئیس جمهور غنی:
خوب، اول اینکه من خیلی صحبت نمی کنم. به معنای واقعی شما باید باید بتوانید در دو دقیقه استدلال اصلی خود را بیان کنید. رئیس جمهور ترامپ مذاکره کننده است و اگر نقاط قوت خود را به دست آورید آن هم بسیار به احتیاط، سپس ایشان از شما سوالاتی میپرسد. اولین تماس تیلفونی ما با رییس جمهور پانزده دقیقه بیشتر از وقت تعیین شده آن طول کشید، چون گفتگو ما یک گفتگوی واقعی بود. کسی نمی تواند سوالات اساسی یک رهبر جهانی را رد کند و فکر کند که با اینگونه روش می تواند از قضیه فرار کند. از جانب دیگر شما باید بتوانید از کشور خود با وقار نمایندگی کنید. من نمی خواهم ، من هرگز برای خودم چیزی نخواسته ام اما برای کشورم، من می خواهم.
سوم، شما باید بدانید که شما نیاز دارید بیشتر از دوستان و همکاران خارجی خود در قصه کشور خود هستید و آن را دوست دارید. چهارم این که ما بسیار خوش چانس هستیم، زیرا ما طیف وسیعی از دیپلومات های آمریکایی، به ویژه پرسونیل نظامی آمریکایی و دیگران را بخود داشته ایم که کشورم را و به ویژه من را می شناسند. در اواخر حکومت کرزی من مسوول انتقال نیروهای بین المللی و ایالات متحده آمریکا بودم. این فرصت به من فرصت داد تا هم کشور خود را ببینم و هم روابط را به آمریکا عمیقاً درک کنم.
به عنوان بخشی از این رهبری مدرن، به ویژه برای یکی از فقیرترین کشورهای جهان، نمایندگی درست است. ما باید شبکه ها را بصورت دقیق بدانیم و هنگامی که تغییرات در زمینه رخ می دهد، بسیاری از مردم با این زمینه مبارزه می کنند اما رویکرد ما این است که بپرسم فرصت های ما در زمینه جدید چیست؟ و این باعث می شود که ما هرگز دفاعی نباشیم. بنابراین هنگامی که یک پالیسی ایجاد می شود، باید بدانید که قصد دارد یک جریان را دربر گیرد. زمانی که پالیسی افغانستان توسط رئیس جمهور ترامپ ساخته شد، بسیاری از دوستان آمریکایی من آمدند و وقتی به اطاق من حضور یافتند، ناخوشایند بنظر می رسیدند. آنها می گفتند این زمان زیادی را خواهد گرفت. من برایش گفتم که من اطمینان دارم که در زمان رییس جمهور اوباما زمان طولانی تر را از این را می گرفت. شما یک دوست دارید که این سیاست را درک می کند و به همین دلیل من خودم را مفتخر هستم که بگویم که به دلیل نگرانی های کوتاه مدت در این مدت همکاران و دوستان بین المللی را از دست نداده ایم و وقتی سوالات مطرح می شود، به اسرع وقتن پاسخ می دهیم.
فرید زکریا:
پس وقتی آمریکایی ها به گذشته خود و این درگیری طولانی در افغانستان ببینند آیا فکر می کنید که آنها افتخار واحساسی که چیزی به دست آنها یافته است؛ می کنند؟
رییس جمهور غنی:
اول خدا را شکرگزارم که هیچ حادثه مانند 11 سپتامبر دوباره بوقوع نیافته است. توجه بفرمایید که این به خاطر شانس خوب نیست بلکه به خاطر قربانی ها و تلاش بسیار زیاد و مداوم است. دوم، مردم افغانستان مردم بسیار متفاوت هستند. ما تمدن و فرهنگ هزاران ساله د اریم، اما از لحاظ جوانان ما یکی از جوانترین کشورهای جهان هستیم. و سوم، اعداد اساسی تغییر کرده اند. دموکراسی، همانگونه که شما در باره آن نوشته اید، و هر روز در برنامه های خود بیان می کنید، شبیه نسخه یکروزه نیست که تزریق کنید و دموکراسی ایجاد شود. ساختمان دموکراسی نیاز به صبر و شکیبایی دارد و من فکر می کنم که ما در مرحله انقال هستیم. با انتخابات من امیدوارم که فرهنگ گذار مسالمیت آمیز تحکیم شود و ما قادر خواهیم بود تا نشان دهیم که سرمایه گذاری که بالای ما صورت گرفته بود، حایز ارزش است.
فرید زکریا:
رییس جمهور غنی از حضور تان در این برنامه خرسند شدم. تشکر
رییس جمهور:
تشکر