I

 

محمد ولی

I

دست غریق یعنی فریاد بی صدایی

I

طلب استرحام ترامپ ازدیگران در مبارزه باداعش درماندگی امریکارا نشان میدهد یا در استتار این درماندگی وبیچاره نمایی چرخش های جدید در سیاست ان کشور از لحاظ موقعیت ها ورقابت ها مطرح است ؟ 
موریس دوورژه استاد حقوق وعلوم سیاسی پوهنتون پاریس در کتاب ( علم سیاست) از سیاست غرب چنین پرده بر میدارد : " پنهان کاری یعنی پوشاندن چهره هدفی که کمتر اقرار پذیر است زیر نقاب هدفیکه از نظر نظام ارزشی جامعه مورد نظر بیشتر قابل ارائه میباشد . درغرب این تاکتیک به مقیاس وسیع برای دفاع از منافع سرمایداران استعمال میشود. مالکان وسایل تولید به جای اینکه بگویند مالکیت منافع کلان را برای انان تضمین میکند ، اثبات میکنند که مالکیت خصوصی برای تضمین ازادی فردی شهروندان ضروری است
نزده سال است که امریکا زیر نام امحای تروریسم، بنیاد گرایی وغیره در افغانستان تنور جنگ را گرم نگهداشته است . طی سالهای اخیر جنگ را زیر عنوان " حمایت قاطع" گویا رهنمایی وکمک به قوای مسلح افغانستان پنهان کرده است، عملیان وقشون کشی کلان نزده ساله با مصارف ۵۰ ملیارد دالر در سال پنهان سازی استراتژی بزرگ نظامی، سیاسی واستخباراتی ان کشور برای روسیه ، چین ، اسیای میانه وایران بوده است ، بارها از مراجع استخباراتی امریکا شنیده شده است که ما ۵۰ سال در افغانستان میباشیم ، مخالف نماهای ظاهری امریکا بارها گفته اند که قوای نظامی امریکا نه برای بازگشت بلکه برای بودن در افغانستان امده اند.
پنهان کاری های جاری جریان مذاکرات با طالبان که سیاستگران افغانی انرا " گنگ و مرموز" میگویند زیر "نام صلح با طالبان " ادامه دارد . اگر نزده سال قبل تروریسم واستقرار اوصاع ، حقوق بشر وباز سازی افغانستان پوشش استراتژی اصلی امریکا بود حالا زیر پوشش مذاکرات صلح درپی اهداف تعین شده اش میباشد ، نام صلح وخوشبختی برای افغانها همان گفته موریس دوورژه است که ملکیت خصوصی را منافع کلان برای مالکان نه بلکه تضمین ازادی های فردی برای شهروندان تبلیغ میکنند.
امریکا در اختفای دموکراسی ، وحدت ملی افغان را دچار مشکل ساخته است ، بادادن پول های زیاد به چند ادم خود فروخته وعوام فریب از اقوام وملیت های مختلف ایشان را برهبران قومی مبدل کرده تامیتواند از طریق انها ضدیت ونفرت را میان مردم ترویج میکند وانرا جزء دموکراسی میداند. وحدت ملی افغانها که ضامن سلامتی وحفظ کشور شان است ارزش بسیار بالاتر از دموکراسی وارداتی امریکارا دارد ، وقتی نقاضت های قومی و سمتی وایجاد تفکر نفرت باعث نابودی یک ملت گردد دموکراسی به هیچ نمی ارزد ، درحالیکه باید دموکراسی در خدمت حل مشکلات ونقاضت های قومی وسمتی قرار گیرد که انرا حل وفصل دموکراتیک مسئله ملی وقومی میگویند.
پاشیدن تخم نفاق از طریق چند رهبر نمای خریده شده زیر اشاعه دموکراسی پنهان ساختن اصل سیاست ان کشور در مناطق تحت تجاوز است چنانچه این نفاق را در ویتنام زیر همین نام دامن زدند وانرا به شمالی وجنوبی تقسیم کردند ، کوریا را با نام دموکراسی بدو بخش منقسم نمودند تا پایگاه نظامی شانرا برای این منطقه اسیا نگهدارند .
مناسبات امریکا با کثیف ترین رژیم ها ودولت های دیکتاتوری مذهبی وبنیاد گرا که تروریسم تجسم مادی سیاست خارجی انها میباشد از عمق وپهنای بی مانند ی برخوردار است، برای ان دوستان استراتژیک نه دموکراسی مطرح است ونه حقوق بشر. اما کدام انسان دوستی ونوع پروری محرک امریکا در حق افغانها شد که برای اوردن دموکراسی وحقوق بشر ملیونها تن بمب وانواع اسلحه را برای این عاطفه در حق افغانها رواداری کردند .
اگر امریکا خواهان صلح وخوشبختی برای ما هست چرا:
۱- با پاکستان در مورد سر نوشت افغانستان در معامله قرار دارد؟
۲- دولت افغانستان را در مذاکرات صلح با مخالفین مسلح ان در حاشیه قرارداده است؟
۳- داعش را به حیث بدیل جنگی طالبان تخلیق ، تسلیح وتمویل نموده در نقاط استراتژیک کشور ترانسپورت میکند؟
۴- اگر افغانهارا قربانی اهداف بیان ناکرده شان نه ساخته اند چرا بر وجود وحفظ شبکه های استخباراتی شان برای اینده پا فشاری دارند؟
اگر واقعآ در مبارزه با تروریسم صادق هستند چرا
۱- از توصل به تعمیل فشار های واقعی بر مراکز این گروه ها در پاکستان طفره میروند؟
۲- همسایگان افغانستان را به این مبارزه فرا میخوانند اما بر خصومت وتوطئه علیه انها ادامه میدهند؟ 
۳- جنگ با تروریسم را محدود به افغانستان ساخته پاکستان را که حیثیت مرکز پرورش وصدور تروریسم رادارد از ضربه دور نگهداشته اند یعنی خط عقبی جبهه تروریسم را نه تنها مصئون بلکه کمک وتقویت می نمایند؟
۴- اگر درسیاست طلب همکاری دیگران در مبارزه با داعش صادق هستند دست از حمایت پنهانی همه تروریستان بر نمیدارند وتحت پوشش طلب همکاری چند صباح دیگر ذهنیت افغانها وکشور های منطقه را از مذاکرات به بن بست رسیده طالبان به سوی دیگر معطوف میدارند؟
ترامپ میخواهد بنام همکاری روسیه وچین و چند کشور دیگر سیاست بعدی کشورش را درمورد اسیا پاسفیک پنهان سازد گویا دانه را در افغانستان میریزد ودام را درانجا میگذارد .
دعوت ترامپ برای مبارزه با داعش صادقانه نیست ودروغ میگوید که با داعش به جنگ قاطع بر میخیزد او نمیخواهد به روی این مخلوق به درد بخور استخباراتی اش سلی بزند
.

 

 

محمد ولی

I

دست غریق یعنی فریاد بی صدایی

I

طلب استرحام ترامپ ازدیگران در مبارزه باداعش درماندگی امریکارا نشان میدهد یا در استتار این درماندگی وبیچاره نمایی چرخش های جدید در سیاست ان کشور از لحاظ موقعیت ها ورقابت ها مطرح است ؟ 
موریس دوورژه استاد حقوق وعلوم سیاسی پوهنتون پاریس در کتاب ( علم سیاست) از سیاست غرب چنین پرده بر میدارد : " پنهان کاری یعنی پوشاندن چهره هدفی که کمتر اقرار پذیر است زیر نقاب هدفیکه از نظر نظام ارزشی جامعه مورد نظر بیشتر قابل ارائه میباشد . درغرب این تاکتیک به مقیاس وسیع برای دفاع از منافع سرمایداران استعمال میشود. مالکان وسایل تولید به جای اینکه بگویند مالکیت منافع کلان را برای انان تضمین میکند ، اثبات میکنند که مالکیت خصوصی برای تضمین ازادی فردی شهروندان ضروری است
نزده سال است که امریکا زیر نام امحای تروریسم، بنیاد گرایی وغیره در افغانستان تنور جنگ را گرم نگهداشته است . طی سالهای اخیر جنگ را زیر عنوان " حمایت قاطع" گویا رهنمایی وکمک به قوای مسلح افغانستان پنهان کرده است، عملیان وقشون کشی کلان نزده ساله با مصارف ۵۰ ملیارد دالر در سال پنهان سازی استراتژی بزرگ نظامی، سیاسی واستخباراتی ان کشور برای روسیه ، چین ، اسیای میانه وایران بوده است ، بارها از مراجع استخباراتی امریکا شنیده شده است که ما ۵۰ سال در افغانستان میباشیم ، مخالف نماهای ظاهری امریکا بارها گفته اند که قوای نظامی امریکا نه برای بازگشت بلکه برای بودن در افغانستان امده اند.
پنهان کاری های جاری جریان مذاکرات با طالبان که سیاستگران افغانی انرا " گنگ و مرموز" میگویند زیر "نام صلح با طالبان " ادامه دارد . اگر نزده سال قبل تروریسم واستقرار اوصاع ، حقوق بشر وباز سازی افغانستان پوشش استراتژی اصلی امریکا بود حالا زیر پوشش مذاکرات صلح درپی اهداف تعین شده اش میباشد ، نام صلح وخوشبختی برای افغانها همان گفته موریس دوورژه است که ملکیت خصوصی را منافع کلان برای مالکان نه بلکه تضمین ازادی های فردی برای شهروندان تبلیغ میکنند.
امریکا در اختفای دموکراسی ، وحدت ملی افغان را دچار مشکل ساخته است ، بادادن پول های زیاد به چند ادم خود فروخته وعوام فریب از اقوام وملیت های مختلف ایشان را برهبران قومی مبدل کرده تامیتواند از طریق انها ضدیت ونفرت را میان مردم ترویج میکند وانرا جزء دموکراسی میداند. وحدت ملی افغانها که ضامن سلامتی وحفظ کشور شان است ارزش بسیار بالاتر از دموکراسی وارداتی امریکارا دارد ، وقتی نقاضت های قومی و سمتی وایجاد تفکر نفرت باعث نابودی یک ملت گردد دموکراسی به هیچ نمی ارزد ، درحالیکه باید دموکراسی در خدمت حل مشکلات ونقاضت های قومی وسمتی قرار گیرد که انرا حل وفصل دموکراتیک مسئله ملی وقومی میگویند.
پاشیدن تخم نفاق از طریق چند رهبر نمای خریده شده زیر اشاعه دموکراسی پنهان ساختن اصل سیاست ان کشور در مناطق تحت تجاوز است چنانچه این نفاق را در ویتنام زیر همین نام دامن زدند وانرا به شمالی وجنوبی تقسیم کردند ، کوریا را با نام دموکراسی بدو بخش منقسم نمودند تا پایگاه نظامی شانرا برای این منطقه اسیا نگهدارند .
مناسبات امریکا با کثیف ترین رژیم ها ودولت های دیکتاتوری مذهبی وبنیاد گرا که تروریسم تجسم مادی سیاست خارجی انها میباشد از عمق وپهنای بی مانند ی برخوردار است، برای ان دوستان استراتژیک نه دموکراسی مطرح است ونه حقوق بشر. اما کدام انسان دوستی ونوع پروری محرک امریکا در حق افغانها شد که برای اوردن دموکراسی وحقوق بشر ملیونها تن بمب وانواع اسلحه را برای این عاطفه در حق افغانها رواداری کردند .
اگر امریکا خواهان صلح وخوشبختی برای ما هست چرا:
۱- با پاکستان در مورد سر نوشت افغانستان در معامله قرار دارد؟
۲- دولت افغانستان را در مذاکرات صلح با مخالفین مسلح ان در حاشیه قرارداده است؟
۳- داعش را به حیث بدیل جنگی طالبان تخلیق ، تسلیح وتمویل نموده در نقاط استراتژیک کشور ترانسپورت میکند؟
۴- اگر افغانهارا قربانی اهداف بیان ناکرده شان نه ساخته اند چرا بر وجود وحفظ شبکه های استخباراتی شان برای اینده پا فشاری دارند؟
اگر واقعآ در مبارزه با تروریسم صادق هستند چرا
۱- از توصل به تعمیل فشار های واقعی بر مراکز این گروه ها در پاکستان طفره میروند؟
۲- همسایگان افغانستان را به این مبارزه فرا میخوانند اما بر خصومت وتوطئه علیه انها ادامه میدهند؟ 
۳- جنگ با تروریسم را محدود به افغانستان ساخته پاکستان را که حیثیت مرکز پرورش وصدور تروریسم رادارد از ضربه دور نگهداشته اند یعنی خط عقبی جبهه تروریسم را نه تنها مصئون بلکه کمک وتقویت می نمایند؟
۴- اگر درسیاست طلب همکاری دیگران در مبارزه با داعش صادق هستند دست از حمایت پنهانی همه تروریستان بر نمیدارند وتحت پوشش طلب همکاری چند صباح دیگر ذهنیت افغانها وکشور های منطقه را از مذاکرات به بن بست رسیده طالبان به سوی دیگر معطوف میدارند؟
ترامپ میخواهد بنام همکاری روسیه وچین و چند کشور دیگر سیاست بعدی کشورش را درمورد اسیا پاسفیک پنهان سازد گویا دانه را در افغانستان میریزد ودام را درانجا میگذارد .
دعوت ترامپ برای مبارزه با داعش صادقانه نیست ودروغ میگوید که با داعش به جنگ قاطع بر میخیزد او نمیخواهد به روی این مخلوق به درد بخور استخباراتی اش سلی بزند.

 

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد