I
محمد ولی
فاجعه پنج میزان سال ۱۳۷۵
شهامت ، جراءت تصمیمگیری، بی پروائی نسبت به زندگی مادی، انعطاف پذیری در صلح واشتی تواءم با پایداری وثبات در دفاع از وطن ومردم ، جدیت وانعطاف ناپذیری در باز خواست وگزارشگیری از سپرده شده ها و اجراشده ها ، تعقیب جز به جز انها ، شیوه کار شهید دکتور نجیب الله بود . او نمیگذاشت انچه به اثر تصمیم جمعی اتخاذ شده است اجرا ناشده باقی بماند ، در عدم اجرای وظایف سختگیر بود ، به شدت انتقاد میکرد وجدی میگرفت.
او بحیث قوماندان اعلی قوای مسلح با فهم ودرایت سیاسی- نظامی توانست مدت ۴ سال بصورت مستقلانه از کشور دفاع کند، قوای مسلح آبدیده با جنرالان ،صاحب منصبان وسربازان تحت زعامت او میراث داران حقیقی ان افتخار درآن برهه زمانی بودند.
خروج قطعات نظامی اتحاد شوروی وتمنای مجاهدین از شوروی مبنی بر عدم حمایت ان از دولت جمهوری افغانستان شرایط سختی را به میان اورده بود . قلت مواد غذایی ومواد سوخت، بندش راه سالنگ ، حمله نظامی پاکستان و مجاهدین به جلال اباد بر دشواری ها افزوده بود ، اماحزب با رهبری جمعی در راءس دکتور نجیب الله بر همه دشواری ها غالب گردید.
رئیس جمهور با تمام انرژی وقوت در پیشبرد مصالحه ملی، ملاقاتهای متعدد با قوماندانان داخلی ، تقویت قوای مسلح وسمتدهی عمومی امور کار میکرد.
مصالحه ملی به مشی ح.د.خ.ا. مبدل شد ودومین کنگره حزب با تصویب این مشی واساسنامه جدید ، حزب را وارد مرحله نوین حیات سیاسی ساخت .
دولویه جرگه یکی تصویب قانون اساسی و انتخاب رئیس جمهور ودیگری تعدیل قانون اساسی اقدامات عملی برای رفتن بسوی مصالحه را تکمیل کرد. تعدد احزاب، آزادی مطبوعات، ختم حاکمیت یکجانبه حزب بر رهبری دولت از اقدامات با اهمیت وقت برای اطمینان جامعه جهانی وجانب مقابل بود تا به صداقت حزب ودولت در کار مصالحه باور مند شوند.
اوبارها میگفت مصالحه جاده یکطرفه نیست ، جانب ما انچه را باید در مورد مصالحه انجام میداد انجام داده است ، مااز لحاظ ظرفیتها وزمینه ها کاملآ آماده مصالحه هستیم ، حالا بر جانب مقابل است تا اقدامات شانرا برای جهان ومردم افغانستان به نمایش بگذارند که چه میخواهند وچه میکنند ، اما انها که ازاول تا اکنون در خلای برنامه واستراتژی بسر میبرند ، نمی توانستند بجواب این دعوت طرحی بدهند ویا بدیلی پیش کنند ،صرف جنگیدن شعار شان بود واجازه هم نداشتند پا ازان فراتر نهند.
با اعلان کناره گیری از مقام ریاست جمهوری برطبق پلان ملل متحد این پلان دچار توطئه گردیده باعث فروریزی نظام از داخل شد.
همان بی برنامه ها وهمان جنگجویان جانشین حاکمیت وقت شدند وتا کنون کشوررا با خصومتهای تنظیمی ، رقابتهای شخصی و منافع فردی در تب وتاب تشنج نگهداشته اند.
پیشبینی های دکتور نجیب الله یک بیک تحقق پذیرفت ، جنگها ازجبهه ها به کوچه های شهرها وبلاک های مکروریانها رسیده دریای کابل خط فاصل میان جبهات جنگ شد، ناتو وامریکا بر کشور مسلط گردید وهنوز که نزده سال ازوضع جدید در گذر است ثبات اوضاع بعید به نظر میرسد ، امریکا وطالب هردو بر جنگ پا می فشارند.
دکتور شهید دچار سرنوشت غیر منتظره گردید ، انچه او در پیشبینی هایش از خطر خلای قدرت نام میبرد همان طور شد ،دولت جهادی برهان الدین ربانی با ترک کابل وطن را در خلای قدرت قرارداد، جنرالان پاکستانی با استفاده ازان خلا یکجا با طالبان داخل ارگ جمهوری افغانستان شده دکتور نجیب الله را از دفتر ملل متحد بیرون کرده به شکل ظالمانه بزندگی ان شخصیتی که شاید در تاریخ اینده افغانستان تکرار نشود خاتمه دادند وانتقام گرفتند .
روحش شاد ونامش گرامی باد
به نخل راستی چون شمع می باید ثمر گشتن
که منصور این چنین می زیبد ودار این چنین باید