I
محمد ولی
I
دپلماسی را به معامله گذاشتند
I
از بدعت های حکومت وحدت ملی یکی هم معامله گری درعرصه سیاست خارجی ودپلماسی افغانستان است.
این معامله گری از تقسیم وزارت خانه ها میان دو تیم انتخاباتی آغاز وتا سلطه گرایشات قومی، محلی وتنظیمی در دستگاه دپلماسی ادامه یافت.
میگویند سیاست علم است ودپلماسی هنر تطبیق ان . حکومت وحدت ملی نتوانست در مدت زمان کاری خطوط سیاست خارجی اش را به پارلمان ارائه کند تا مراجع دپلماتیک برای پیشبرد ان راهکار سنجیده شده وبرابرباوضع منطقوی وجهانی نزد شان داشته باشند.
دپلماسی به معنی اجرای سیاست خارجی یا شیوه وعملی است که دپلماتها به وسیله ان اهداف خارجی دولت هارا به تحقق میرسانند.
سیاست خارجی درداخل کشور طرح شده به مراجع دپلماتیک هدایت عملی سازی ان درخارج ازکشور داده میشود.
روش وتخنیک پیشبرد سیاست خارجی توسط مجاری دپلماتیک از طرق مسالمت امیز عملی میگردد.
حل وفصل معضلات برخاسته در مناسبات دول ازراه مذاکره وگفتگو وظیفه دپلماتهاست، ازین جهت انانیکه ماموریت می یابند تا سیاست کشور متبوع را درخارج عملی سازند بائیست شایستگی این ماموریت را داشته باشند. دپلماتها به لسان خارجی مسلط باشند، ازتاریخ و فرهنگ کشور خودش اگاه باشند، خطوط سیاست خارجی دولت را بخوبی درک وهضم نموده باشند، همچنان این شناخت را باید ازکشور محل ماموریت نیز حاصل نمایند.
چون دپلماسی به کدام اصول وقاعده ثابت بستگی ندارد، ازین جهت شیوه های پیشبرد سیاست خارجی وابسته به فهم ومهارت دپلمات میباشد ، روی این ملحوظ سفراء وکارمندان سفارت خانه هاباید افراد زرنگ، صاحب دانش سیاسی ومسلکی بوده توانایی اجرای وظایف محوله را با انعطاف معقول ودر نظر داشت ظرفیتهای سیاسی، فرهنگی وسایکولوژیک کشور میزبان دارا باشند.
دپلماتیکه از متانت شخصی و مناعت نفس بی بهره باشد یا نسبت به منافع ملی پابندی نداشته باشد به اسانی ازجانب دولت میزبان تطمیع گردیده شکار هوسها وبی پروایی هایش میگردد.
دانشمندی در مورد سجایای یک دپلمات خوب میگوید: " رفتار دپلمات باید اشکار وگفتار او ساده وصریح باشد، مگر انچه که لازم میداند مخفی بماند. درمذاکره هرگز نباید وعده ای که خود به اجرای ان اطمینان ندارد بدهدوبه تقلب نباید متوصل شود زیرا تقلب نشانه پستی است. دروغ وهیله هرچند موفقیت آمیز باشد، همیشه اثر مسموم کننده باقی میگذارد وتنفر طرف دیگررا بر می انگیزد ... رمز موفقیت در مذاکرات هماهنگ ساختن علایق دو طرف است با صداقت ونه با تذویر ونیرنگ . تهدید همیشه اثار زیان اوردارد زیرا موفقیت دران موجب غرور میشود کم کم به زیاده روی درلاف زدن وتظاهر به قدرتی میرسد که واقعی نیست وناچار دیر یا زود میان تهی بودن ان معلوم میشود وزیانهای غیر قابل جبران پدید می اورد.
دپلمات خوب باید کنجکاو ،دقیق وقادر به درک افکار دیگران باشد. باید به زبانی که با طرف مقابل خود صحبت میکند، کاملآ مسلط باشد ودر محاوره پیش ازانکه به مقصود خود فکر کند ، از فکر طرف مقابل اگاه گردد. سخن او باید صریح ، هوشمندانه وبا نزاکت باشد. از شوخی ها وظرافت گویی های بی موقع وتعارفات زیاد بپرهیزد.
دپلمات باید در بیان مطلب دلیر ودر عین زمان ملایم و صبور باشد . مرد ترسو ومردد یا تند خو وبی حوصله هیچ مذاکره را نمیتواند به موفقیت برساند، خویشتن داری وگشاده رویی در مقابل گستاخی دیگران از لوازم موفقیت است.
به زنان باید توجه نشان دهد ولی هرگز دلباخته نشود واز اعتیاد به الکول وقمار خودداری کند . همیشه ارام وسلیم و در پذیرایی سخاوت مند باشد.
بی استعدادی دریک دپلمات بزرگترین عامل مخرب سیاست دولتی است که چنان دپلمات را برگزیده است ... انتخاب دپلمات باید با توجه به ارزش های ان باشد."
دپلمات از زمانه های گذشته تاحال قاصد وممثل دولت متبوع ، مردم وفرهنگ کشورش بوده مشخصات ذاتی چون مهارت در مذاکرات ، فهم ، ذکاوت، تیز هوشی واستعداد او میتواند عامل موفقیتش در ماموریت باشد.
بااتکا بر حساس بودن این ماموریت ایا دستگاه دپلماسی افغانستان ( وزارت خارجه) ومقام ریاست جمهوری درگزینش کارمندان این عرصه برمعیار های لازم توجه داشته اند؟
تا جایکه دیده شده است وشواهد نشان میدهد دربرگماری کادرها موازین لازم برای یک دپلمات معیار نبوده مانند همه امور دولتی درین عرصه مهم وابستگی شخصی ، خانوادگی، تعلقات تنظیمی وسیاسی، سمتی ومحلی وامتیاز دهی برای زور مندان ویاران زمانه های جنگ وجهاد اساس قرار داده شده است . طبق امار نشر شده حدود چهار صد تن کارمندان وزارت خارجه وسفارت خانه ها ازروی همین تعلقات مقرر گردیده اند . این افراد بعضآ دارای تحصیلات عالی نبوده از لحاظ مسلکی قطعآ با ابن عرصه حساس کاری اشنایی نداشته اند . فارغ صنف دوازده، تخنیکر، کارمند تخنیکی یا حرفوی یک تنظیم ، پسران رهبران تنظیمها واعضای پارلمان ووابستگان فامیلی قدرتمندان ، دم ودستگاه دپلماسی افغانستان را در داخل وخارج به انحصار دراورده اند.
کشوریکه در شرایط دشوار سیاسی ، جنگی واقتصادی قراردارد ووضع نظامی - سیاسی اش سرخط اخبار جهان است مشکل است با چنین دستگاه دپلماسی الوده بتواند در میان سائر دول از اعتبار لازم برخوردار گردد.
چگونگی پیشبرد سیاست خارجی دولت بوسیله کارمندان فاقد دانش سیاسی ودپلماتیک وبی باور به منافع ملی باعث شده است این حوزه کاری دستخوش ناتوانی وبیکارگی گردد.
اکثر کارمندان سفارت خانه ها مبلغین سیاست دولت نه بلکه مبلغین حزب وتنظیم مربوطه شان میباشند حتی بر خلاف منافع ملی ، سلامتی ارضی ووحدت ملی کار می نمایند کارمندان سفارت جمهوری اسلامی افغانستان هستند ولی از افغان بودن شان انکار میورزند. باید کارمندان سفارت خانه ها مانند وزارت های قوای مسلح از میان افراد بیطرف ومعتقد به منافع ملی کشور انتخاب شوند واین اصل در قانون اساسی بعدی مسجل گردد .
اشفته حالی ناشی از نقاضتهای داخلی بر روال کار اکثر سفارت خانه ها تاثیر انداخته است .دپلماسی کشور بدست کسانی افتیده که از لحاط سجایای شخصی چون تمکین ، تقوی، کرکتر نیک ، ذکاء ، رفتار وکردار قسمآ عقب مانده وقسمآ نمایانگر ضعف تربیت شان میباشد. در سفارت خانه افغانستان سفیر کبیر کشور توسط کارمند مادون مورد لت وکوب قرار گرفته است ، درحل وفصل مشکلات افغانها بی پروایی صورت میگیرد ، از مراجعین به سفارت رشوه اخذ میگردد، بارها کارمندان برخی سفارت خانه ها باهم در گیر شده اند ، فحش ودشنام وبد زبانی ازکرکتر شان زدوده نشده است.
بنابر مرض مهلک گرایشات قومی ومحلی سراسر کار دستگاه دپلماسی در پراگندگی و بی برنامه گی گیرمانده است،اکثرآ سفراء وکارمندان سفارت خانه هاباختم وظایف بوطن بر نمیگردند.
بدترین عیب اکثر کارمندان این عرصه بی دانشی انهاست ، ایشان فکر میکنند با انچه سروکار دارند علم همه عالم است وخودشان نمونه دانش معاصر جهان زیرا حوزه فکری انها نسبت عدم وسعت واگهی درهمین محدوده منجمد گردیده است .
عرصه دپلماسی عرصه پرورش وتجدید پرورش وارتقای همیشگی فهم ودانش معاصر کارمندان ان میباشد.
طی پنج سال این حکومت جفای بزرگ نسبت به سیاست خارجی ودپلماسی افغانستان صورت گرفته که بهبود ان دوچند عمر این حکومت را دربر خواهد گرفت.
تجدید نظر درین ساحه باید صورت گیرد این حوزه باید تابع منافع ملی گردیده دپلماتها ممثلین دولت ومدافعین منافع کشور باشند.
دپلماسی باید ازسلطه زور سالاری وزور اوری جبهه ای بیرون شود.
سه سال سلب اعتماد ازوزیر خارجه گذشت ولی او به زور تنظیم مربوطه یا حمایت خارجی ها ارای پارلمان را دوتوت ارزش نداد، ازقبولی احکام مقام ریاست جمهوری سرباز زد ، انقدر به خود ومصالح خودش چسپیده بود که با نرفتن در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد وکننفرانس کشور های غیر منسلک از وظیفه استعفی نمود .
دپلماسی زور ازمایی وقوماندان سالاری یا بد معاشی نیست . این شیوه رعایتها، نزاکت ها و خویشتن داری هاست که با خیره سری ولجالت وجنگجویی فاصله دارد وباید درمسیر سالم استقامت داده شود