محترم محمد ولی
سفر یک روزه بی نتیجه وزیر خارجه امریکا به افغانستان
امریکا به افغانستان وپس لگد ان هیولا به مردم این کشور
برطبق گزارش بی بی سی دری سفر یک روزه وزیر خارجه امریکابه کابل درحل مشکل پیش امده از موضعگیری دو رقیب انتخاباتی ریاست جمهوری بی نتیجه بوده است . مایک پمپئو وزیر خارجه امریکاگفته است که عملکرد این دو رقیب به روابط امریکاوافغانستان لطمه زده است ، او عمل این دو رقیب سیاسی را بی حرمتی به ان افغانهاها وامریکایی ها وشریکان ائتلاف گفته است که جان ومال خودرا در "منازعه افغانستان " قربانی کرده اند .
دربیانیه ناتوانی آغایون غنی وعبدالله در همکاری باهم " تهدید مستقیم علیه منافع امریکا" گفته شده است .
در اخیر تهدید به قطع کمک یک ملیارد دالری امریکا برای سال ۲۰۲۱ شده است .
درین بیانیه سه جمله بیشتر جلب توجه میکند : یکی اصطلاح "منازعه افغانستان" ، دیگری" تهدید مستقیم منافع امریکا" وسوم قطع کمک یک ملیارد دالری امریکا به افغانستان.
افغانستان از سال ۲۰۰۱ مورد هجوم هوایی وزمینی حدود ۴۰ کشور وپیمان ناتو واردوی امریکا قرار گرفته مدت نزده سال است که یک جنگ تمام عیار تا سرحد استعمال " مادر بمب" ادامه دارد . این جنگ است یا منازعه ؟
طی زمان تجاوز واشغال افعانستان جورج دبلیو بوش ، بارک حسین اوباما وفعلآ ترامپ زمام امور را در امریکا بدست گرفته ومستقیما جنگ افغانستان را نظارت ورهبری کرده اند . این جنگ برای امریکایی ها بحدی سرنوشت ساز وانمود شده بود که امنیت وحاکمیت ان وابسته به این جنگ دانسته میشد وحالا ترامپ با استفاده ازین اهمیت درپی بدست اوردن ارای مردم در انتخابات پیشرو است.
امریکا برای حل کدام منازعه سرحدی میان افغانستان وهمسایگانش به طویل ترین عملیات نظامی اقدام نکرده بود ونه افغانستان دچار کدام منازعه داخلی بود . گروههای دست پرورده خودش بنام جهادی ها با دست پرورده دیگرش بنام طالبان ازصحنه قدرت رانده شده بودند وحاکمیت طالبان در سراسر کشور برقرار شده بود . درین میانه منازعه با کی بود؟
بدون رفتن به جزئیات فقط یک جمله که منافع استراتژیک امریکا ایجاب میکرد تا چنین چپه گردانی عملی شود وخود به حضور نظامی تا بدست اوردن پایگاههای نظامی درافغانستان نایل اید ، این حل منازعه نبود اشغال بود باهمه مظالم نزده ساله اش بر مردم افغانستان.
نام بردن از عدم توانایی آغای عبدالله وآغای غنی در همکاری باهم و" تهدید مستقیم علیه منافع امریکا" را نمیتوان سطحی گرفت وصرفآ در سطح یک جمله ذکر شده در بیانیه اکتفا کرد .
جهانیان میدانند وافغانها هم باید بدانند که وقتی امریکا نام از تهدید منافع خود ببرد در قبال ان اقدامات بزرگ وخطر ناک نهفته میباشد که بهر طریق ممکن وهر وسیله نامشروع موانع بر سر منافع خودرابرمیدارد وبه کسانی اتکا میورزد که انها بتوانند این منافع را حفظ نمایند .
نتیجه بازی هژده ماهه اغای خلیلزاد وطالبان زیر ناممذاکرات حالا بسرعت چهره می گشاید ووزیر خارجه امریکا میگوید حاکمیت موجود وممثلین ان نمیتوانند منافع امریکارا حمایت کنند . پس نیروی اماده برای حفظ این منافع جز طالبان کس دیگری بوده نمیتواند وبا تعهدات سری که به جانب امریکا سپرده اند باید بحیث حافظ منافع امریکا قدرت را در کابل بدست اورند . چون اراده همین است بازی دو ریاست جمهوری بهانه ایست برای استقرار حاکمیت یکدست وجدید طالبانی.
درموافقتنامه صلح میان امریکا وطالبان که به تائید ملل متحد هم رسیده است جملاتی چون : " امارت اسلامی افغانستان ... متعهد است که با کسانیکه بدنبال پناهندگی یا اقامت در افغانستان هستند طبق قانون مهاجرت بین المللی وتعهدات درین موافقتنامه عمل خواهند کرد "یا" ویزا ، پاسپورت مجوز سفر یا سائر اسناد قانونی را برای ورود به افغانستان فراهم نخواهد کرد " چنین جملات ان هم به اتکا به قانون وقوانین بین المللی بصورت قطع بایک گروه جنگی فاقد حاکمیت بکار برده نمیشود بلکه در مناسبات با یک دولت بکار گرفته میشود ( خلیلزاد عوامفریبانه در مصاحبه اش منطور از پاسپورت را گذر نامه های طالبان گفت که از یک محل به محل دیگر میروند .درینجا نام از قوانین بین المللی برده شده است ایا کاغذیکه طالبان برای عبور از پوسته های افراز شده شان میدهد در کدام کنوانسیون بین المللی یا کدام موافقتنامه بین المللی ذکر گردیده است ؟ خاک به چشم زدن است وفریب مردم ) این همه نشانه ایجاد یک دولت حافط منافع امریکا دروجود امارت اسلامی طالبانی میباشد که از اراده غنی وعبدالله خارج است واین هردو وسیله بازی تحقق این پروگرامقرار داده شده اند. عمل عبدالله درادعای حکومت موازی بصورت قطع دستوری ومخل نظم موجود بوده میتواند .او در انتخابات از حمایت طالبان برخوردار بود که حضور رئیس امر بالمعروف ونهی عنالمنکر طالبان در کمپیاین های انتخاباتی اش شاهد مدعاست .
نکته سوم؛ تهدید قطع کمک یک ملیارد دالری برای سال ۲۰۲۱ است.
این تهدید نه متوجه دکتور غنی است ونه متوجه دکتور عبدالله ونه تیمهای کاری هردو. قطع این کمک درشرایط جنگی به معنی پائین اوردن سطح اقدامات تخنیکی ورزمی قوای مسلح است که ان هم دسیسه ایست برای برتری سازی امادگی جنگی طالبان وراه باز کردن برای گرفتن قدرت از طریق تضعیفدقوای مسلح.
اگر امریکا میخواهد با تهدید پولی سیاستش را عملی سازد به این اقدامات توسل ورزد :
۱-- تمام پولهای راکه از تخار تا کابل برای سران جمعیت داده اند وانها با ان جایداد ها در خارج وداخل خریداری کرده اند ویا در بانکهای خارج گذاشته اند دوباره مطالبه کند وحسابهای شانرا منجمد سازد .
۲-- ده ملیون دالری را که بوش به عبدالله داده بود پس بگیرد وحسابهای بانکی اش را منجمد سازد وخانه یک ونیم ملیون دالری اش را در ورجینیا ضبط نماید.
۳-- معاشات ماهوار کسانی را که ازهوتل اریانا پرداخته میشود قطع نماید.
۴-- ازحمایت مستقیم وغیر مستقیم همکاران قوماندان سالارش دست بردارد واز دارایی های نا مشروع قارونی شان حساب بگیرد، چون خود اینهارا به غولهای مالی ونیمه نظامی مبدل کرده است .
۵-- به بازی دوگانه میان ارگ وسپیدار پایان دهد واز تشویق وتحریص هردو به مقام ریاست جمهوری دست بردارد وبگذارد انچه از مسیر کمسیونها عبور کرده است عملی گردد.
۶--دست از حمایت مالی ونظامی وسیاسی طالبان بردارد . انگاه خواهد دید که اینها چقدر ایمان خواهند داشت تا در برابر امریکا ایستادگی نمایند.؟