توافقنامه صلح با طالبان و پی امد های ان

مردم افغانستان نباید از ایالات متحده امریکا انتظار تامین صلح در کشور شان را داشته باشند . توافغنامه صلح میان امریکا وطالبان برای اقناع اذهان عامه امریکا و برد مجدد ترامپ در انتخابات اینده ای ریاست جمهوری در ان کشور میباشد ، نه تامین صلح برای مردم افغانستان . انچه امریکا با طالبان برسر خروج نیرو های شان از افغانستان توافق کرده ، مشکوک به نظر میرسد . زیرا جزئیات این موافقتنامه نشر نگردیده و حتی دولت افغانستان هم در روشنی کامل قرار داده نشده است .

بر خلاف انتظار مردم حملات طالبان  بالای شهر ها و محلات بود و باش ، مین گذاری کنار سرک ها ، انفجارات انتحاری در این اواخر شدت بیشتر یافته است .

سرمایگزاری ایالات متحده بالای پروژه طالبان و ایجاد و احیایی مناسبا ت وسیع با این گروه تحت فشار های پیهم پاکستان ، زمینه های وسیع را برای طالبان زمانی مساعد ساخت که امریکا طالبان را از لست سیاه شورای امنیت ملل متحد خارج و امکانات دیدو باز دید وسیع شانرا در سطح بین المللی فراهم اورد .

ایجاد دفتر دوحه بدون مشوره با دولت افغانستان ، برای طالبان پرستیژ جدید دست وپا کرد . تلاش های سازمان های استخباراتی روسیه در وجود یکتعداد افغانهای مقیم مسکو وبرگزاری به اصطلاح جلسه ای بین الافغانی با شمولیت جنگ سالاران داخل حاکمیت ( ستون پنجم در دولت ) باز هم در غیاب دولت افغانستان ضربه دوم بود که بر پیکر اتوریته دولت مرکزی افغانستان وارد شد .نشست وبرخاست های جنگ سالاران داخل حاکمیت با استخبارات پاکستان و ایران وبحث و گفتگوروی پروژه های استخباراتی کشور های مذکور و دریافت هدایات لازم زدوبند های سیاسی ، دولت را بیشتر بی شیمه و امکانات معامله با طلبه ها را بیشتر فراهم اورد.

امضای توافقنامه صلح میان ایالات متحده امریکا و طالبان ، زمینه تبارز طالبان در صحنه بین المللی و قوت حملات شان در داخل کشور را بیشتر مساعد گردانید . با حفظ اینکه دولت تقریبآ تمام زندانیان طالب را ازاد ساخته ولی حملات نه تنها فروکش نکرده بلکه به شدت ان افزوده شده است 

شعبده بازی های خلیل زاد نماینده وزارت خارجه امریکا برای افغانستان برای راه گم کردن اذهان عمومی درافغانستان و فریب متحدین سیاسی و نظامی شان بجای کشیده که بتاریخ ۳ جون ۲۰۲۰ با رهبران طالبان و ملا برادر در حضور داشت ادم بوهلیر رئیس اداره انکشاف بین المللی امریکا روی عقد قرارداد های اقتصادی و تفحص معادن در افغانستان بحث و گفتگو میکند . این بار باز هم در پشت پرده دست های پاکستان و سازمان ای ،اس ، ای به وضاحت دیده میشود . خلیل زاد تلاش دارد قرارداد های تفحص معادن کشور را به جای دولت که حاضر به معامله با پاکستان نیست ، با طالبان امضا نماید .

انطوریکه قبلآ هم گفتیم خلیل زاد از یک سو طالبان را از لست سیاه ملل متحد بیرون اورد واز سوی دیگر پاکستان را که در انظار جهان بنام کشور تروریست پرور شهرت یافته بود از فوکس میدیایی بین المللی خارج ساخت .

خلیل زاد در مصاحبه با مطبوعات افغانستان در جواب سوال خبر نگار گفت : « طالبان دیگر ملیشه های پاکستان نیستند ، انها وطنپرستانی اند که خواهان قطع جنگ و برادر کشی در کشور شان میباشند .»

دولت مرکزی افغانستان که خود دست نگر امریکا است نتوانسته تا کنون موضع قاطع اتخاذ نماید . گاهی به رهایی تروریستان زندانی موافق است و زمانی مخالف . گاهی اتش بس عمومی را پیش میکشد و زمانی اماده ای گفتگو های بدون قید وشرط است .

قرار اطلاعات تائید ناشده اشرف غنی به خلیل زاد گفته است که اگر طالبان به غزنی ، لوگر ویا هم ولایات دیگر حمله کنند من پروسه صلح را لغو اعلام میکنم . اشرف غنی این پیامش را با سفرای کشور های بزرگ دنیا و ناتو در میان گذاشته و تلاش دارد زمینه های مذاکرات بین الافغانی را  که زیر کنترول دولت باشد ، مساعد گرداند . روی همین ملحوظ دولت چنین مذاکراتی را راه اندازی کرده که اولین جلسه ان در هفته جاری تدویر یافت .

دولت در این تلاش های خود بیشتر به اتحادیه اروپا و کشور های دیگر اتکا میکند . زیرا از یک طرف مهتاج کمک های بین المللی است واز سوی دیگر در داخل حاکمیت هم چند گانگی وجود دارد که هر گروپ به رسته ای خود تلاش دارد اعتماد بیشتر امریکایی ها را حاصل و در معامله پیش قدم شود .

مبصرین براین عقیده اند که همسایه های افغانستان به صورت تاریخی با حمایت از مدعیان رقیب قدرت ، بی ثباتی را در این کشور دامن میزنند . همچنان ایالات متحده امریکا در موقعیت نیست  که بتواند از مداخلات همسایه ها جلوگیری کند .

انچه مایه ای سرافگنده گی برای سیاست خارجی ایالات متحده امریکا است اینکه بتاریخ ۴ جون ۲۰۲۰ گزارش شورای مستقل روابط خارجی ایالات متحده انتشار یافت که توافق امریکا و طالبان را نا کام اعلام نمود . گزارش از دولت امریکا می طلبد تا توافقنامه با طالبان را فسخ و با دولت افغانستان داخل مذاکره شود . شورای مستقل روابط خارجی ایالات متحده امریکا ، دلایل نا کامی پروسه صلح با طالبان را چنین برشمرده است . نصب و ادغام عبدالله در کنار حکومت به منظور بی ثبات سازی دولت و مزاحمت به ان .تقویه و تامین بیشتر ارتباطات با مستبدین محلی خاصتآ مستبدین شمال افغانستان که در صدد تضعیف دولت مرکزی میباشند . حملات طالبان در شهر ها و محلات ملکی و تلاش برای تصرف ساحات بیشتر و عدم تثبیت تاریخ معین برای مذاکرات بین الافغانی .

نبود امیدواری برای اغاز مذاکرات میان دولت و طالبان از یک سو و مصروف بودن دولت مرکزی به خودش بیشتر مردم را هیجانی ساخته است . لست مقرری های دولت از همان جنگ سالاران و نماینده های تنظیم های جهاد پیشه و افغانهایکه دارای تابعیت کشور های دیگر اند و خود را به مردم وجامعه پاسخ گو نمیدانند ، پر است . تا کنون از تقسیم قدرت میان غنی و عبدالله مدت زیاد سپری میشود ولی هیچگونه نشانه ای از تغییر در شیوه حکومتداری و بهبود و رویکار امدن کادر های ملی و وطن پرست در دست نیست .

شورای عالی مصالحه ویا دولت هیچ گونه اماده گی لازم برای اینده صلح در افغانستان ندارند ویا تا کنون در مطبوعات نشر نکرده اند . سوالات مانند خلع سلاح طالبان مسلح ، ملکی سازی انها ، اماده گی برای شامل ساختن انها به سیستم کار و برنامه برای خلط سازی افراد این گروپ در جامعه هنوز بررسی و حل نگردیده و تدابیر لازم در زمینه وجود ندارد .

خلع سلاح طالبان مسلح در صورت امضای توافقنامه با رهبران شان یک امر حتمی بشمار میرود . در غیر ان افراد طالبان با حفظ سلاح های خود مانند باند گروپ های جهاد پیشه برای مردم همیشه یک درد سر و مایه بی باوری به صلح میباشند . در این صورت صلح تامین نشده و در بد ترین حالت افراد مسلح طالب به گروپ های افراطی جنگی مانند داعش پیوسته ، جنگ ادامه می یابد و این سیکل معیوبه تداوم پیدا میکند .

تدابیری برای ملکی سازی افراد گروهی طالبان و اشنایی شان با زنده گی مدنی و زیست باهمی ویا زمینه های تداوی احتمالی روانی طالبان که در طول چند دهه کشتند ، به اتش کشیدن و ویران کردند ، رویدست نیست .

در صورتیکه طبق موافقتنامه افراد طالبان سلاح به زمین بگذارند و دست از خشونت بردارند باید شامل سیستم کار دهی شده و دولت زمینه اشتغال شانرا فراهم اورد .

این ها حداقل برنامه های اند که در صورت صلح میان دولت و طالبان قبلآ اماده اجرا و تطبیق باشند . در حالیکه شورای عالی مصالحه در زمینه هیچ گونه برنامه نداشته و خودرا با ملاقات های فرکسیونی و مقرری های پول اور وسفر های مفشن مصروف نگهداشته است .

مسلمآ انتظارات مردم از مذاکره دولت با طالبان براورده نمیشود . زیرا دولت و طالبان توانمندی و انعطاف پذیری لازم را برای پذیرش یکدیگر ندارند ؛ مردم به خصوص جوانان خواهان جامعه باز و ازادی های مدنی اند ؛ طرفدار دموکراسی و ازادی بیان میباشند ؛ خواهان حقوق شهروندی و پابندی به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های قبول شده ای بین المللی اند ؛ زنان حاضر نیستند باردیگر از طالبان شلاق بخورند و به چهاردیوار خانه رانده شوند ؛ فرزندان وطن اعم از دختر وپسر خواهان رفتن به مکتب و فراگیری علوم و ادامه تحصیل در پوهنتون ها بدون تعصب و تاریک نگری اند ؛ تلویزیون ها و رادیو ها زمینه های نشرات ازاد و بدون سانسور می خواهند ؛ جامعه از جنگ وزورازمایی خسته شده ، صلح وارامش می طلبد. ولی طالبان با برداشت تحجر امیز از دین به این سوال چگونه جواب میدهند ؟ ایا میتوان با برقراری نظام مذهبی و تحکم قبیله وی در قرن ۲۱ زیست ؟

 من باور ندارم که طالبان در این دو دهه اهلی شده و به این همه پرسش ها جواب مدنی و مطابق خواست زمان داده بتوانند . باورم نمیشود که طلبه ها و حتی دولت فعلی بعد از امضای احتمالی توافقنامه صلح به ازادی بیان ، ارزش های دموکراسی ، حقوق و ازادی های زنان ، مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر دست اورد های جامعه مدنی ، گردن نهند . این ها دغدغه های اند که ارباب قدرت در دولت و طالبان هیچ کدام به ان پابندی ندارند . به گمان اغلب و به احتمال قوی صلح در کشور یک معامله تقسیم مجدد قدرت و امتیازات میان باند گروپ های جهاد پیشه داخل حاکمیت ،

افغانهای فرستاده شده از غرب و طلبه های وحشی بوده ، صلح وارامش برای مردم وجامعه را در پی نخواهد داشت .

14.07.2020   

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد