" اتحاد شمال "تاهنوز؛

 از ادبیات سیاسی - نظامی پاکستان زدوده نه شده است

پس از امضای موافقتنامه دوحه میان امریکا وطالبان پاکستان با نوعی بزرگ منشی وحق بالا بینی بر اوضاع افغانستان وانمود میسازد که ان کشور در امور مربوط به افغانستان بیدخل میباشد وکار افغانها مربوط بخود افغانهاست ، اما این‌کشور بیش از چهل سال است که استراتژی سلطه جویی بر افغانستان را طرح ریزی کرده نسبت بروز تغیرات در وضعیت جهان ومنطقه گاهی انرا مخفی وباری بصورت علنی بیان نموده است.

یک استراتژیست نظامی - سیاسی مسئول در امور افغانستان گفت پاکستان افغانستان را ازخود میداند وما منابع طبیعی انرا از دست نمیدهیم او معادن پنجشیر وبدخشان تا جوزجان واب دریای کنر را نصب العین این استراتژی وانمود ساخت.

پاکستان از زمان آغاز مذاکرات امریکا وطالبان علنآ دست به کار شد ه دولت افغانستان را کنار گذاشت وروابط مستقیم با گروه های واحزاب سیاسی افغانستان را آغاز کرد ، به انهاتوصیه ایجاد دولت موقت را نمود که پس از بازگشت ان هیئت از اسلا اباد به کابل تدویر میتنگ غازی استدیوم از جانب انها ثبت اسناد خیانت ایشان میباشد.

ضمن اینکه دارایی وجایداد وخانواده های طالبان در پاکستان محفوظ ومصئون است وقرارگاه های نظامی - سیاسی شان در کویته وپشاور ووزیرستان فعال میباشد ، پس ازیک تحریم یک روزه طالبان ، وزارت خارجه پاکستان ازهئیت طالبان برهبری ملا برادر در اسلام اباد استقبال کرده در مطبوعات چنین رونمایی شد که میان هئیت ووزیر خارجه پاکستان روی مشکل مهاجرین افغِان ، مسائل تجارتی و تسریع روند صلح بحث شده است ، آنچه که قطعآ مربوط بیک گروه جنگی با رهبری متواری درخارج نبوده بلکه مسائلی است که بیک دولت تعلق میگیرد .

پاکستان بی غرض! درامور افغانستان طالبان را برنده جنگ نامیده وانان را صاحبان اصلی قدرت میداند .

اسد درانی رئیس اسبق آی.اس.آی. وشخص فعال دراستراتژی سازی در مورد افغانستان به تاریخ ۱۲ سنبله سال روان دریک شبکه تلویزیونی پاکستان گفت :" پاکستان ده سال قبل پلان خروج نظامی های امریکا از افغانستان را اماده ساخت ولی با وجود این اسلام اباد در ختم جنگ افغانستان نقش ندارد وباید افغانها خود درباره اینده خودشان فیصله کنند " او افزود " حالا نظامی های امریکا در حال خروج از افغانستان هستند ، پاکستان بحیث یک کشور رول کم دارد اما طالبان ازگذشته در افغانستان جنگ زده نقش مهم بازی خواهند کرد ." او گفت که در" کنار طالبان عبدالله ، محقق ودیگر بزرگان ائتلاف شمال دراینده رول میداشته باشند اما اشرف غنی دراینده هیچ رول ندارد " وی علاوه کرد " ما در رابطه به اینده افغانستان تشویشی نداریم ، طالبان در موقف مسلط قرار دارند وانها جنگ با امریکا را برده اند " .

این سخنان بدون هیچگونه تردید بیانگر پلان خطر ناکیست که پاکستان در مورد افغانستان دارد وتوانسته است با دور زدن دولت افغانستان طالبان را مستقیمآ با امریکا وصل کند وگروههای پرورده شده در پاکستان را زیر نام جهاد باخود داشته باشد ازین جهت میگوید ازاینده افغانستان تشویش ندارند زیرا طالبان در موقف مسلط قرار دارند .

کسی بخواهد بداند یا نخاوهد استخبارات پاکستان طی زمان حضور نظامی امریکا در افغانستان با خاطر جمع ودست دراز برای افغانستان استراتژی های مربوط بخودش را ساخته وتائید امریکا را نیز حاصل کرده است وحالا ازان بهره برداری میکند .

احتمال سلطه پاکستان با ابزار نیابتی اش چون تنظیمهای جهادی وطالبان ازان جهت قرین به درستی بوده میتواند که در شرایط بروز احتمالی انارشی در نظم بین المللی پاکستان یگانه کشور دارای پوتنسیال های موثر در افغانستان است که میتواند با اتکا به توانایی نظامی اش حرف اول را بیان کند .نباید خیانت رهبران جمعیت اسلامی را درمورد سپردن سلاح های افغانستان به پاکستان واز هم فروپاشی اردوی کشور را از قضاوت تاریخ بدور گذاشت .

ثانیآ این احتمال بخاطری قابل دقت است که بر طبق استراتژی این کشور دولت ضعیف در افغانستان حاکم ساخته شده وپلان ایجاد درز های قومی بخوبی پیش میرود ،افغانستان در میان همسایگان یکه وتنهاشده که باخروج نظامی های امریکا وناتو طعمه اماده بلعیدن بدست پاکستان بوده میتواند .

اینکه میگوید صلح در افغانستان می اید حرف دروغ است میخواهد یک امید واهی وکاذب ایجاد کند تا در قبال ان از پروسه های بعدی رهبری شده دولت متبوعش اطمینان بی مورد بدهد .

فکر نشود که با تحقق موافقتنامه دوحه افغانستان از جنگ رهایی می یابد زیرا این کشور بحیث زون تقابل قدرت های منطقوی وجهانی کما کان باقی مانده ممالکی چون ایران ، روسیه، چین، امریکا ، هند وخود پاکستان درهمین خطه در تقابل باقی می مانند گرچه ظاهرآ اینها با موافقتنامه دوحه مخالفت نکرده اند اما منفعتها وصف بندی های بسیار سیال ودر حال تغیرات انی میتواند انهارا باهم در تقابل قرار دهد .

در کشور قدرتی وجود ندارد که از منافع ملی نمایندگی وحمایت کند ،تنظیمها وسوابق گذشته وحال شان با چهره های از نقاب بیرون شده طالبان ودولت بیست ساله تحت اشعال ودست نشانده هیچکدام به منافع ملی پابندی ندارند ، ازین سبب منافع ملی افغانستان یتیم سروپا برهنه بیکس را می ماند که هرکه مشتی بر فرقن ان می کوبد .

نباید از نظر دور داشت که تقارن طالبان واتحاد شمال ( به گفته اسد درانی ) ناشی از تفاهم وجوشش درونی خود شان نیست بلکه با وعده امتیازات واهی وگمراه کننده از جانب امریکا وپاکستان برانها قبولانده میشود که اینده نداشته شکننده بوده قابلیت سریع ازهم پاشی را دارد چنانچه دردوران حاکمیت شان در کابل چنین شده بود .

انچه افغانستان را در کشاکش های جاری تا کنون مصروف جنگ نگهداشته وگاهی ویران وباری چند تعمیر وسرک برایش ساخته است ناشی از موقعیت جیو استراتژیکش بوده ، جغرافیای دشوار گذار وجهل حاکم ناشی از بیسوادی باعث شده است تا چهل سال جنگ را تحمل کند ، پیش ببرد وکشته بدهد . عواملی چون ثروتمند شدن رهبران جهادی وطالبی، ثروتهای تریلیون دالری زیر زمینی ،استراتژی های ظالمانه تفرقه میان مردم وایجاد دولت ناتوان همه دست بدست هم داده عمر جنگ را طولانی ساخته وشاید درازتر سازد .امید اتحاد مکانیکی وغیر استراتژیک طالبان واتحاد شمال برای پاکستان تاکتیکی است که خودعامل دوام جنگ میگردد نه ایجاد وبقای صلح .

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد