وضع در کشور

مشخصه ماهیکه گذشت وروزهای که میگذرد همان مشخصه همیشگی جنگ وسیاست است که طی ماه اخیر صبغه‌سیاست نسبت به گذشته در مطبوعات ومیان مردم وجهان جایگاه بلندتر داشت .برجستگی این مشخصه دیر دوام نکرده طالبان بر طبل جنگ محکمتر کوبیدند وبا حمله خونین بر شهر لشکرگاه خواستند بزعم خود شان بین هردو پروسه تعادل برقرار سازند .

افتتاح مذاکرات دوحه که بیش از ۲۰ وزیر خارجه کشورها ونمایندگان سازمانهای بین المللی به شمول ملل متحد در کار ان شرکت کردند نشان دهنده علاقمندی جدی برای حل معضله بیش از چهل دهه افغانستان است ولی هئیت های طرفین مذاکره علی الرغم این علاقمندی روی تعین طرز کار واجندای مذاکرات تا حال به تفاهم نرسیده اند .

طالبان دو طرح جنجال بر انگیز فقه حنفی وموافقتنامه میان ایشان وامریکا را اساس مذاکرات صلح پیشنهاد کردند که مورد قبول هئیت دولت اسلامی افغانستان واقع نشد .

دلایل هئیت مذاکره کننده دولت نسبت به طالبان موجه تر به نظر میرسد زیرا اتکای یگانه بر فقه حنفی مایه نگرانی پیروان فقه جعفری بوده ایشان باشرکت طالبان در قدرت از ناحیه رعایت واحترام به اصول فقهی خود در هراس میباشند و این اصل نمیتواند صلحی را برقرار سازد که همه اتباع کشور از سلامتی عقیده و ادای مناسک مذهبی برخوردار بوده واز خطر در حاشیه رانده شدن مصئون بمانند .

طرح دوم که موافقتنامه میان طالبان وامریکاست بنابر غیر الزامی بودن ان برای دولت افغانستان نمیتواند اساس مذاکرات قرار داده شود . عده ای دلیل می اورند که وقتی پنجهزار زندانی طالب بر طبق این موافقتنامه رها شدند معنی الزامیت برای دولت را هم میدهد ، این حرف فاقد اساس منطقی است زیرا دولت بدو دلیل به این کار اقدام کرد یکی حسن نیت برای آغاز مذاکرات ودیگری فشار امریکا . یک دولت وابسته وبی اختیار در برابر حامی زور گو وزور کردارش چه کرده میتواند ؟

دولت تا کنون مجموع موافقتنامه را بحیث اساس مذاکرات قبول نکرده است .

ازسیر وگردش بحثها در مطبوعات وتحلیل های اهل خبره بر ملا شد که در سند سری موافقتنامه چنین توافق شده است که در صورت عدم آغاز یا عدم موفقیت مذاکرات دولت امریکا دست از حمایت دولت افغانستان برداشته زمینه رسیدن طالبان به قدرت را اماده میسازد به شرطی که طالبان منافع امریکارا حمایت کنند ، این منافع تا اکنون رسمآ تعریف نشده ونمیتوان باور کرد که ان منافع بر طبق اصول قبول شده‌روابط میان دولت ها است یانه ؟ ایا با منافع ملی افغانستان تطابق دارد یا خیر ؟ معلوم شد که علت پا فشاری طالبان روی موافقتنامه بدلیل وعده داده شده در سند سری ان میباشد که دولت افغانستان از ان خبر ندارد ودر حقیقت کشور مورد معامله سری طالبان وامریکا قرار داده میشود . طالبان ناکامی مذاکرات را به نفع خود شان میدانند ودولت به ضرر خود ، پافشاری هردو جانب برله وبر علیه موافقتنامه از همین لحاظ است .

وقتی ابر قدرتها در تنگناه های جنگی وسیاسی قرار گیرند دشمن را دوست می انگارند ودوستان را لگد مال میکنند . شوروی وقت در تنگنای سیاسی وجنگی ان زمان جمعیت اسلامی را در آغوش گرفت وبه فرمایش ان دست از حمایت دولت وقت افغانستان برداشت . حالا امریکا به اثر فرسایش دوامدار ناشی از عوامل مختلف داخلی وخارجی مساعی را بر ایجاد یک حکومت اسلامی جدید متمرکز ساخته است تا طالبان در ان نقش محوری داشته باشند همان طالبانیکه نزده سال قبل حاکمیت شان زیر نام تروریسم توسط امریکا مضمحل گردیده بود .

کور گره افتاده در کار هئیت های تماس را هئیت تماس دولت خواست بادو طرح باز کنددیکی اینکه به جای ذکر فقه حنفی ، کلمه شریعت استعمال گردد و دیگر انکه به جای موافقتنامه امریکا -- طالبان قرآن وسنت اساس قرار داده شود اما طالبان مدعی امارت اسلامی با هردو طرح مخالفت کردند ، محمد نعیم وردگ سخنگوی هئیت مذاکره کننده طالبان در یک سرویس خبری ساعت هشت شب با تلویزیون اریانا گفت " قرآن وسنت حرفهای هوایی است " الا عیاذبالله . وقتی پای گرفتن قدرت ذریعه امریکا به میان اید انها چنین کفر میگویند وکسی نیست ایشان را تکفیر ومواخذه نماید این مصاحبه دیگر در هیچ سرویس خبری نشر نشد معلوم بود که از بالا جاهای حامیان طالبان امر سانسور ان صادر شده بود .

با سیاست پیش گرفته امریکا میدان بازی برای پاکستان خالی گردیده است ، از عبدالله عبدالله خلاف پروتوکول به ان سطح پذیرایی کرد وحالا از گلبدین حکمتیار یک چهره غیر رسمی دعوت رسمی بعمل اورده تا با عین مقاماتیکه آغای عبدالله ملاقات کرده بود او هم ملاقات نماید . دست پاکستان باز است تا از وابستگان چهل ساله اش بهر نحوی که باشد کار گیرد ، هدایت دهد وبرای حکومت موقت بعد از مذاکرات ذهنیت سازی نماید تا بیشتر از پیش بدرون ان خزیده بتواند وانچه در جنگ چهل ساله طبق دلخواه بدست نیاورده بود درصلح بدست اورد ، برخی حرفهای جنبی وحاشیوی چون حفظ دستاوردها ،حفظ دموکراسی وحقوق زنان وغیره چیزهای نیست که در صورت استقرار رژیم دلخواه در پابندی به ان متعهد باقی بمانند .

دولت هند تشویش دارد که تاسیس هر گونه حکومت موقت در کابل از جانب امریکا به نفع پاکستان است تلاش های فعالانه پاکستان در نزدیک سازی موقفهای جهادی ها و طالبها خود گویای روشن تشویش ان کشور میباشد .

این سیاست امریکا برای هند مخمصه آفرین شده است زیرا امریکا به اتحاد استراتژیک با شرکت هند ، جاپان وآسترالیا علیه چین در شرق اسیا هند را با چین در تقابل قرار داده با تاسیس حکومت موقت در افغانستان رقابت هفتاد ساله میان هردو کشور رابه نفع پاکستان می چرخاند .

امریکا در داخل دچار اشفتگی است ترامپ ، لوی درستیز ومشاور امنیتی قصر سفید در مورد خروج کامل عساکر امریکا از افغانستان تا قبل از سال نو عیسوی نظر یکسان ندارند ، مرگ بیش از ۲۲۴ هزار امریکایی در مرض کرونا ، معضلات نژادی ، مشکلات پولی ، بی مقدار شدن امریکا در امریکای جنوبی ، خصومت مردمان افغانستان ، عراق ، سوریه وسائر ممالک اسلامی در اسیا ، ناکامی سیاستش در مورد اوکراین وبه ثمر نرسیدن توطئه هایش در بیلا روس پرستیژ امریکارا در جهان به شدت دچار چالش ساخته متحدین اروپایی اش را نیز با ان کشور به مشکلات وچالشها مواجه ساخته است . روی این همه ملحوظات وکارزار انتخابات ریاست جمهوری ، ترامپ دچار سر گیچه شده در بسا موارد هزیان میگوید و نمیتواند راه معقول نجات امریکا از باتلاق جنگ افغانستان را دریابد .

مشخصه دوم‌که جنگ است طی ماه گذشته وروزهای جاری باعث موضعگیری های عجیب و متفاوت گردیده برای عاملان ان نتایج معکوس وخلاف میل به بار اورده است .

طی ماه اخیر وروزهای روان طالبان بر شدت حملات شان افزوده اند انها اشتباه کردند که خواستند در کنار مذاکره با حمله بر شهر لشکر گاه حضور فعال نظامی شانرا نشان بدهند زیرا ناکام شدند ، این عمل باعث امتیاز گیری در مذاکره هم شده نمیتواند زیرا باشکست همراه شد . تبعات بشری این جنگ که شامل بیش از ۳۵ هزار بی جا شدگان وصدها کشته وزخمی قوتهای دولت ، طالبان ومردم عادی بود بر نفرت جهانیان ومردم افغانستان علیه ایشان افزود . طالبان که از موافقتنامه مبنی بر عدم تعرض بر مراکز ولایات وشهر ها تمرد کردند مورد حملات شدید هوایی امریکا قرار گرفتند . این جنگ توان دفاعی قوتهای نظامی افغانستان را خیلی بر جسته ساخته نا توانی طالبان را در گرفتن قدرت از راه جنگ ثابت ساخت .

در جریان همین ماه وضع امنیتی شهر کابل در بد ترین حالت قرار دارد که همه از ان واقف اند . توظیف موقت آغای صالح برای تخفیف حوادث جنایی نشان دهنده سطح بلند این حوادث است .

در زمان تصدی آغای صالح در پست ریاست امنیت ملی بد ترین حادثات جنایی ، ترور ،اختطاف برای گرفتن پول صورت میگرفت واطفال دزدیده میشد .دو حادثه یکی حمله بر ستیژ مراسم رسم گذشت بالای حامد کرزی وحمله دیگر بر خیمه لویه جرگه در جریان جلسه ای به اشتراک حامد کرزی باعث شد که وی از مقامش بر طرف گردد .دیده شود که حالا چه میتواند زیرا تنها با جنایتکاران نه بلکه با حامیان انها از اعضای پارلمان تا مقامات بلند دولتی ورهبران جهادی وتنظیمی مواجه است .

طی این مدت تب وتاب سیاست ، دپلماسی ، جنگ و بی امنیتی ، بن بست مذاکرات ، نقش مرموز آغای خلیلزاد ونا هماهنگی های مقامات ارشد امریکا ، قد افرازی پاکستان بحیث کشور اول تعین کننده سر نوشت بعدی افغانستان ، نگرانی های هند ازین ناحیه وسیاست ایران در حمایت مشروط از روند صلح‌مبنی بر صلح ومذاکرات به ملکیت افغانها بر بغرنجی و پیچیدگی تحرکات جنگ وصلح در کشور افزوده است که نه تنها مردم‌بلکه سیاسیون را نیز دچار سر در گمی ساخته است .

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد