پیروزی جوبایدن در روشنی حقایق دموکراسی امریکایی
بر اساس گزارشهای مطبوعات امریکایی جوبایدن رییس جمهور آیندهٔ امریکا خواهد بود. جوبایدن تاکنون 75 ملیون رای در مقابل 71 ملیون برای دونالد ترمپ و تعداد مجموعی 290 الکتورال کالج را در مقابل 214 الکتورال کالج حاصل کرده است. حصول 270 الکتورال کالج برای پیروزی در انتخابات کافی است.
بر همین اساس جو بایدن امروز پیروزی خودرا در انتخابات ریاست جمهوری در مقابل رییس جمهور دونالد ترمپ اعلام نمود. جو بایدن چهل و ششمین رییس جمهور امریکا خواهد بود
دونالد ترمپ در جمله تعداد معدود رییس جمهورانی خواهد بود که نتوانست در انتخابات برای دوره دوم انتخاب گردد.
از آنجائیکه سوالات زیادی نزد مردم ما در مورد سیستم انتخاباتی امریکا و اصول دموکراسی در آنکشور و تغییرات احتمالی در سیاستهای خارجی امریکا در زمان ریاست جمهوری جو بایدن در مجموع موجود است، در این نوشتهٔ مختصر میخواهم بالای این موضوعات به ترتیب آتی روشنی به اندازم:
1. در امریکا مردم بطور مستقیم رییس جمهور را انتخاب نمیکنند. هرگاه یک کاندید بیشترین آرا را در ایالت از آن خود سازد تمام الکتورال کالج آن ایالت از آن کاندید مورد نظر میگردد.
2. به همین اساس باآنکه یک کاندید بیشترین تعداد آرا را در انتخابات در سطح ملی حاصل کند مانند الگور در مقابل جی دبلیو بوش و یا هیلاری کلینتون در مقابل دونالد ترمپ، این تفوق در تعداد آرای مجموعی در سطح ملی پیروزی کاندید را در انتخابات ضمانت نمیکند. یک کاندید باید بیشترین تعداد الکتورال کالج را بدست آورد.
3. تعداد الکتورال کالج ها در ایالات به تعداد نفوس ایالات نیز بستگی کامل ندارد.
4. باآنکه تعداد نمایندگان کانگرس هر ایالت تا حدی به تعداد نفوس ولایت بستگی دارد اما هر ایالت صرف نظر از تعداد نفوس دو سناتور انتخاب میکند. به این حساب تعداد الکتورال کالج یک ایالت مساوی است به دو سناتور جمع تعداد نمایندگان کانگرس.
5. در انتخابات امریکا با آنکه یک نفر یکبار رای میدهد اما قدرت رائ مردم در انتخاب رییس جمهور و اعضای پارلمان (کانگرس) امریکا باهم برابر نمیباشند.
6. بطور مثال قدرت رای یک رایدهنده در ایالت وایومنگ که کمترین نفوس را دارد در انتخاب رییس جمهور چهار برابر قدرت رای یک رایدهنده در ایالت کالیفورنیاست که بیشترین نفوس و اقتصاد را در میان ایالات دارد.
7. بنیان گذاران دموکراسی امریکایی برای 18 ایالت کم نفوس عمدتا زراعتی مرکزی (به علاوه الاسکا، واشنگتن دی سی و هاوایی) حقوق انتخاباتی بیشتر و غیر متناسب ملی اعطأ کردند تا منافع این ایالات توسط ایالات پرنفوس و صنعتی مانند کالیفورنیا، نیویارک، باستون، میشیگان و غیره پامال نگردد.
8. ایالات زراعتی و کم نفوس ورمونت، الاسکا، داکوتای شمالی، جزیره رودز، داکوتای جنوبی، دلاویر، میین، نیو همپشایر، هاوایی، مانتانا، وست ویرجُینیا، نبراسکا، نیو مکسیکو، آیدوا و آیوا همه بیش از دو تا سه چند قدرت رای در مقابل کالیفورنیا و سایر ایالات پرنفوس دارند.
9. در امریکا کمیسیون مستقل ملی انتخابات موجود نیست. انتخابات مربوط ایالات است و حتی در بعضی ایالات هر ولسوالی یا کونتی قانون انتخاباتی خودرا دارند. به این ترتیب قواعد و مقررات انتخاباتی از جمله شرایط حق رایدهی، طرزلعمل های رایدهی، از یک ایالت تا ایالت دیگر متفاوت اند.
10. یک مرجع ملی برای اعلان رسمی نتایج انتخابات موجود نیست، در واقع این رسانه های بزرگ اند که تعیین میکنند کدام کاندید بیشترین آرأ را برده است و در انتخابات پیروز شده و آنرا اعلام میکنند.
11. احزاب دموکرات و جمهوری خواه دو حزب اساسی و اصلی دموکراسی امریکایی میباشند. در حالیکه حزب دموکرات بیشتر تمایلات لیبرالی دارد اما حزب جمهَوریخواه بیشتر از سرمایهٔ بزرگ، قشرهای ناسیونالیستی، فاشیستی و مذهبیون دست راستی افراطی نمایندگی مینماید که متاسفانه 71 ملیون رایدهنده یا 48 فیصد رایدهندگان از این موقف حمایت کرده اند.
12. اما در صحنهٔ سیاست خارجی در عمل تفاوت های چشمگیری میان این دو حزب به چشم نمی خورد.
13. سیاستهای بنیادی هردو حزب در صحنه سیاست خارجی مبتنی بر ضمانت امنیت اسرائیل و ضمانت تفوق نظامی اسرائیل در شرق میانه میباشد.
14. در اروپا سیاست خارجی امریکا را حفظ و گسترش هژمونی ناتو و در رأس آن امریکا، در نظم سیاسی-اقتصادی اروپا، جلوگیری از گسترش نفوذ اقتصادی، سیاسی و نظامی فدراسیون روسیه تشکیل میدهد.
15. در آسیای شرقی، اصول سیاست خارجی امریکا شامل حفاظت از تفوق نظامی-اقتصادی-سیاسی امریکا در حوزه اقیانوس آرام (پسیفیک) در مقابل چین، فدراسیون روسیه و کوریای شمالی تشکیل میدهد. این سیاست با حفظ موجودیت نظامی امریکا در جاپان، کوریای جنوبی، فلپین و گوام به همکاری آسترالیا، تایلند، سنگاپور و اندونیزیا اعمال میشود.
16. در آسیای جنوبی متحد اصلی امریکا پاکستان است. بر علاوه اردوی پاکستان برای سالیان طولانی نقش ژاندارم منطقه را در ممالک عربی متحد امریکا مانند عربستان سعودی، بحرین، امارات متحده، عمان بازی کرده است.
17. سیاست خارجی امریکا متکی بر حفظ نظام مالی، اقتصادی و پولی جهانی مبتنی بر دالر امریکایی بوده و حفظ منافع شرکتهای بزرگ امریکایی اساس آنرا تشکیل میدهد.
18. با تغییر رییس جمهور در امریکا در اصول فوقانی سیاستهای خارجی امریکا تغییر اساسی رونما نخواهد شد زیرا این سیاستها در اساس از طرف بزرگترین شرکتهای مالی-صنعتی و نفتی امریکایی و اروپایی تعیین و اداره میشوند که سهامداران اصلی ریزرف بانک امریکا، بزرگترین بانکهای انگلیسی و سویس را تشکیل میدهند. بانک جهانی و صندوق وجهی بین المللی توسط همین بانکها ایجاد گردیده و مسولیت سیاستهای پولی و تجارتی بین المللی میباشند. شرکتهای بزرگ بانکی مانند چیس منهاتن بانک، بانک اف امریکا و مورگان وصنایع نظامی مانند لاکهید مارتین، بوئینگ، رایتون، نورتروپ گرومن، و شرکتهای نفتی مانند چیوران Chevron و اکسان Exxon Mobil در این زمره شامل اند.
19. در امریکا سالانه به ارزش ملیاردها دالر بودجه نظامی و امنیتی-استخباراتی مخفی از طرف کانگرس تصویب و پرداخته میشود که نه به رییس جمهور و نه به کانگرس مسولیت راپوردهی دارند.
20. هرگاه برای عملیات مخفی خود په پول بیشتر نیاز داشته باشد، سی آی ای CIA میتواند بدون آگاهی وزارتخانه ها و مقام رییس جمهور از بودجه ززارتخانه ها استفاده کند.
21. این شرکتها در عین زمان صاحبان اصلی تمام رسانه های ملی و بین المللی امریکایی بوده و صاحبان مهمترین پوهنتونهای امریکا و دنیا و بنیادهای تحقیقاتی و مشورتی سیاست خارجی و امنیت ملی امریکا میباشند.
بنابرآن طوریکه در بالا دیده میشود رییس جمهور امریکا در تعیین اصول اساسی سیاستهای خارجی امریکا نقش بزرگی ندارد.
انتخاب جوبایدن شاید تعداد زیادی را در امریکا امیدوار بسازد اما در صحنه سیاست خارجی بخصوص در سیاستهای امریکا در مقابل روسیه، چین، شرق میانه، افغانستان و پاکستان تغییر قابل توجهی رونما نخواهد شد.
متاسفانه خطر آن موجود است تا با توجه به عدم علاقمندی جوبایدن به حفظ تمامیت ارضی و وحدت ملی افغانستان که ناشی از مشوره های دوستان پاکستانی او میباشد، یک عنصر منفی دیگری در سیاستهای امریکا در قبال افغانستان نیز اضافه گردد.
دوکتور نوراحمد خالدی