رای اعتمــاد وکــلا برای نامــزد وزیران فقــط در بدل دالــر به وزن شــان میــسر خــواهــد گشــت!
خــواهــی که دل دلــبر تو نرم شــود --- وز خــانه بیــرون آید و بی شــرم شــود
زور و زاری منمـــا زر بفــــرســت --- زر بر ســــر فــــولاد نهــی نرم شــــود
اگر صادرات ناچیز صنایع دستی کشور را نادیده بگیریم صادرات افغانستان فقط در تریاک و مواد مخدر خلاصه خواهد شد که در جهان مقام اول را دارا بوده و بی مانند است ، اما به فضل الهی جبران این کمبود صادراتی را در واردات کشور مشاهد می کنیم که به غیر از کلوخ استنجا دیگر از تار و سوزن گرفته تا موتر و طیاره همه از خارج به کشور وارد می شوند.
این واردات نه تنها حاوی اسباب لوازم صنعتی و غیره ضروریات روزمره می گردد بلکه در برگیرنده تولیدات ذهنی و معنوی جهان خارج نیز می باشد که از عقاید مذهبی گرفته تا ایدیولوژی ها و افکار سیاسی و شیوه های هنری را احتوی می کند.
ما افغانها با وجودیکه زندگی مان به واردات بیگانه بصورت مطلق وابسته است اما غیرت افغانی مان بما اجازه نمیدهد که اجناس و کالاهای خارجی را بدون تغیر و دستکاری مطابق میل و سلیقه افغانی از آنها استفاده کنیم بلکه ما را عادت بر این است که از جوال چادری زنانه ، از گلدانی تفدانی و از تایر موتر سطل آب و کفش زمستانی درست کنیم و حتی از کاندوم که برای جلوگیری از بارداری و کنترول تولید اطفال از طرف انجمن رهنمای خانواده به مردم رایگان توزیع می گردد سامان بازی و پوقانه هوایی ساخته و آن را بدست همان اطفال که باید تولید نمی شدند بدهیم.
این دستکاری ها و تغیرات نه تنها در اجناس و کالا های مادی محدود شده بلکه شامل حال تولیدات ذهنی و معنوی صادر کننده گان خارجی نیز می گردد در غیر آن چه دلیلی می تواند وجود داشته باشد که در تاریخ اسلام فاطمه بنام فاطمه یاد شده و نه بنام دختر پیامبر و یا خانم و سیاسر علی اما در افغانستان اگر کسی نام زن و یا دختر کسی را به زبان آرد به حکم اسلام زبانش از قفا بیرون شده و خونش به زمین ریختانده خواهد شد.
ایدیولوژی های صادراتی دیگر چون سوسیالیزم و دیموکراسی غربی نیز حالت بهتر ازین ندارد و به محض ورود به افغانستان دستخوش تحولات و تغیرات چشمگیری شده که با اصلش اصلا قابل مقایسه نیست.
دیموکراسی که به مفهوم حکومت مردم بر مردم و حاکمیت قانون در جامعه تعریف شده درینجا به حکومت تیکه داران مردم بر مردم و حاکمیت توحش و شاخسالاری تبدیل شده و انتخابات آزاد و تعین سرنوشت مردم بدست مردم که از لازمه های نظام دیموکراسیست به تقلبات و جعلیات آزاد و بیشرمانه مبدل گردیده است.
مجلس نمایندگان که در نظام دیموکراسی منحیث یک نهاد قانون گذار و نظارت کننده بر اعمال حکومت باید اجرای وظیفه کند درینجا به یک نهاد معامله گر تبدیل شده که وکلا مانند دکتوران کلینیک های شخصی که بیشتر چشم شان به جیب مریض تا خود مریض است آنها نیز بجای رسانیدن صدای مردم به گوش دولتمردان بیشتر به فکر معامله با آنها بوده و از وسایل استهزا ، استجواب و دادن و یا صلب رای اعتماد برای پر کردن جیب هایشان استفاده می برند.
طبعا وزرای محترمیکه با صرف مقادیری هنگفت دالر و خرید رای اعتماد وکیلان به چوکی های وزارت دست می یابند در مدت پنج سال حکومت شان در قدم اول به فکر جبران مصارف شان شده و شب و روز در تلاش خواهند بود تا بعد از جبران دالر های مصرف شده غم فردای فرزندان شان را خورده و در دوبی و کشور های اروپایی برای نور چشمی ها منازل و ویلا های رویایی بسازند.
با تقديم حــــــــــــــــــــــــــرمت
حقــــــــ(شـــمس الحـــق)ـــــــانی