غائله فاریاب را با قبولی خواست معترضان پایان میدهند
اگر این غائله ایجاد نمیشد چه میشد؟
قبلآ هم ذکر گردیده بود که تصمیم اداره ارگانهای محل در تغییر وتبدیل والیان فاریاب باید سنجیده شده و بارعایت حساسیت های جاری گرفته میشد . برخی نوشتند که تغیر وتبدیل والی فاریاب به هدایت رئیس جمهور صورت گرفته اداره ارگانهای محلی طبق امر اسناد سبکدوشی وتقرری را اماده کرده است .
تقرر وسبکدوشی کادرهای دولت منجمله والی ها که در گذشته انهارا وکیل بالتوکیل رئس جمهور میگفتند از صلاحیتهای رئس جمهور است . در مراجع اماده کننده اوامر باید نخبگانی جا داشته باشد که همه ظرفیتها ، نزاکتها ، حساسیتها، ملحوظات اجرائیوی وعملی و امکانات غیر انرا در نظر گرفته طبق اوضاع وشرایط امر را اماده سازند .
اوضاع وشرایط افغانستان چه است ؟
دو روند متضاد یعنی جنگ وصلح در فضای کشور در حرکت است ، برخی ها عمدتآ دولت مردان صاحب صلاحیت تصمیمگیری خواه از روی حقایق یا ازروی سیاست روز، تظاهر به امکانات دسترسی به صلح را میکنند در حالیکه جانب مقابل دولت تظاهر به استعمال قوه و فشار بر جنگ را پیش گرفته است .
پس معیین کننده شاخصه وضعیت شب وروز جاری کشور همانا حنگ و صلح است که مشخَصه جنگ برازندگی بیشتر دارد ، برخی ولسوالی ها تا نزدیکی کابل سقوط کرده اند و برخ دیگر هم شاید سقوط کنند ، برخی ولایات یکی پی دیگر زیر فشار جنگی تا سرحد خطر سقوط قرار داده میشوند . نیروهای مسلح در دفع وطرد حملات دشمن موفقیتهای دارند اما تبلیغات دولت زیر نام اصطلاح کراهت اور ( عقب نشینی تاکتیکی) اعتبار دفاعی دولت را نزد مردم کم مقدار ساخته است . عقب نشینی تاکتیکی عمل پلان شده میباشد که قوتها غرض جمع وجور سازی تجهیزات ، وسایط ، اعاشه واباته ، مورال دهی پرسونل ، تنظیم شیوه های عقب نشینی با مسیر عقب روی اقدام به عقب نشینی تاکتیکی میکنند تا با قرار گرفتن در یک موقعیت بهتر سوق الجیشی با از سر گیری حملات موثر و ضربات کاری تر بر دشمن عمل و مانور بتوانند در حالیکه عقب نشینی قوتها توام با تلفات جانی ، از دست دادن سلاح ومهمات و موقعیت سوق الجیشی صورت گرفته معلومات داده نمیشود که قوتهای عقب نشسته در کجا مستقر شده اند . درین حالت قوتهای عقب نشسته به تجدید اکمالات و امادگی بهتر برای حمله مجدد اماده نمیگردند بلکه قطعات خاص بعوض انها به جنگ اعزام میشود که از هر لحاظ برای دولت سنگین وبرای مردم زیانبار بوده میتواند .
در عقب جبهات جنگ در انسوی دیوار های کانکریتی مراجع تصمیم گیری سیاسی هم مانند جبهات جنگ دچار اشفته حالی ونوعی بی نظمی توام با بی سنجشی وبی تدبیری شب و روز به تکرار استباهات مصروف اند گاهگاهی ( به کاه میگیرند و به کوه میبخشند ) باری دم از تطبیق احکام میزنند و باری رندانه گذر میکنند . به اقدامات اداری -- سیاسی تحریک امیز که توان جمع کردن انرا ندارند دست میزنند وباز از تطبیق اقدامات ابا میورزند اما نمیگویند که این هم عقب نشینی تاکتیکی است.
عقب نشینی وپیشروی در جنگ را میتوان به شرایط جنگی ، وضع الجیشی ، بعضآ قوماندانیت ضعیف ، گاگاهی خطر خیانت و نفوذ دشمن توجیه کرد اما کار دردفاتر ارام با داشتن زمان کافی ، امکانات تفاهم و سنجش تحققی وعملی انرا چه توجیه میتوان کرد ؟
لشکر مشاورین که از وارده وصادره گرفته تا سیاست داخلی وخارجی صف کشیده اند به مراجع تصمیم گیری دولت چه مشوره میدهند که با صدور یک فرمان رئیس جمهور بحران سیاسی در کنار بحران جنگ دامنگیر ارگانهای دولتی میگردد .
نمونه فاریاب از همین نوع است . برخی ساده اندیشان میگویند رئیس جمهور تصمیم میگیرد اگر عملی نبود ازان صرفنظر میکند .
دولت داری کار به اصطلاح ( چوت اندازی ) نیست ونباید تصامیم مقام ریاست جمهوری با این سادگی دچار ابتذال گردد . با گذشت ده روز وکیل بالتوکیل رئیس جمهور در دفتر کارش رفته نتو انست ، مردم به هر شکل ونحوی هست در برابر ان ایستادگی کرد ، شعارهای خلاف شخص رئیس جمهور تا سرحد اتهامات و اهانتها داده شد ه نمایش نظامی در تظاهرات صورت گرفت تا بالاخره والی به مرکز امده کسی سر پرستی ولایت را بعهده گرفت .
این بحران در کنار شرایط جنگی و سقوط ها وعقب نشینی های تکتیکی در مطبوعات داخلی وخارجی بر اذهنیتها اثرات بد بجا گذاشته افاده ناتوانایی رهبری کشور را صراحت می بخشد ، کسی باید جوابگوی ایجاد این بحران باشد . عمر دو دوره ریاست جمهوری آغای غنی با انواع نا توانایی های اداری سپری شد . دو دوره ریاست جمهوری با سر پرستی وزرای سر پرست خود بی کفایتی و عدم تدبیر مقامات را میرساند ایا این هم تاکتیکی است ؟ با این بازی های تاکتیکی نباید پاره ای اجرا شده های استراتژیک را زیر پوشش ببرند . اپارات بی کفایت و کارمندان مغرض ان یکجا با برخی هدایات و تصامیم مقام ریاست جمهوری و موضعگیری های فرصت طابانه گروهی از سیاست بازان استفاده جو وضعیت مردم ومملکت را بسوی نا باوری و تباهی میکشاند نشود که این همه تاکتیک ها روی همین ناتوان سازی و بی باوری تمرکز داده شده ملت را راضی به پذیرش حالات گذشته سازد .