نگاهی بر اوضاع آشفتهٔ کشور
هلند، اگست ۲۰۲۱
سقوط ولسوالی های کشور و تسلیمی آن بوسیلهٔ عمال پاکستانی در ادارهٔ دولت افغانستان ومتعاقب آن تسلیمدهی ولایات یکی پی دیگری به طالبان وحشی پاکستانی وهمزمان با این تغییرات دراماتیک ورود غیر مترقبهٔ هشت هزار نیروی جنگی ایالات متحدهٔ امریکا به افغانستان وهمچنان ششصد تن نیروی مسلح بریتانیایی به میدان هوایی کابل به بهانهٔ کمک به خروج مصئون دیپلمات ها و کارمندان ملکی سفارت امریکا از کابل که بقرار معلوم آنها قبل از فرار شبانهٔ امریکایی ها از میدان هوایی بگرام صورت گرفته بود و در همانزمان وزارت خارجهٔ امریکا اعلام کرده بود که تعدادکارمندان سفارت خویش در کابل رابه حد اقل رسانیده است و همچنان اکثریت کارمندان سفارت خانه های غربی ماه ها قبل افغانستان را ترک کرده اند این احتمال را منتفی نمیسازد که این نیروی جدید نه بخاطر خروج کارمندان سفارت بلکه بخاطر اهداف استخباراتی ارسال شده تا جلو اقداماتی را بگیرند که احتمالاً مانع تحقق پلانهای مطروحهٔ شان خواهد گردید. سیر اوضاع در داخل کشورونمایش مضحک مذاکرات در دوحه همه و همه دال بر حقایقی اند که امریکا در تبانی با پاکستان (طالبان) و همکاری خاینانهٔ ستون پنجم یا دولت سایه شامل حامد کرزی، عبدالله عبدالله، عبدالرشیددوستم، معلم عطا، محمد محقق، کریم خلیلی، یونس قانونی، برادران مسعود، صلاح الدین ربانی، بسم الله محمدی و سایرین از دیر زمانی مشغول مذاکره و مباحثه بودند تا نظام دولتی افغانستان را بوسیلهٔ کودتا و یا هر طریق دیگر عملی سازند. این گروه خاین و همکاران پاکستانی و امریکایی شان سیل از تبلیغات را برعلیهٔ دولت افغانستان راه اندازی کردند و بلأخره بعد از بازگشت اخیرعبدالله عبدالله از دوحه و ملاقات اش بارئیس جمهور اورا مجبور ساختند تا بتاریخ ۱۴ اگست بیانیهٔ کوتاه تصویری پخش کند، او در این بیانیه متذکر شد که با ذوات داخل دولت، رهبران سیاسی، بزرگان و همکاران بین المللی در حال رایزنی و مشوره است که نتایج این مشوره را بزودترین فرصت با مردم در میان میگذارد. این بیانیه نیزبا آثاری ازیأس و استعفا مشحون بود. از احتمال بدور نیست که امریکا بوسیلهٔ عبدالله عبدالله از وی خواسته است تا استعفا دهد!؟ شاهدان از درون ارگ میگویند که بعد از این ملاقات و انتشار بیانیهٔ رئیس جمهور ارگ بوسیلهٔ عساکر امریکایی محاصره و تمام منسوبین نظامی و ملکی ارگ خلع سلاح گردیدند. رسانه های خبری افغانستان از ملاقات غیر مترقبهٔ رئیس جمهوربا خلیل زاد خبر دادند اما جزیات این خبر نه تنها نشر نشد بلکه خبر هایی از دخول طالبان از طریق کوتل خیر خانه، چوکی ارغنده و مسیر راه جدید بگرام سر زبانها گردید اما نشرات تلویزیونها بسم الله محمدی سرپرست وزارت دفاع با لوی درستیز و قوماندان قطعات خاص و وزیر داخله را نشان میداد که مردم را از تأمین امنیت شان اطمینان میدادند؟؟؟
همزمان با دخول طالبان وحشی به کابل یکعده اعضای ستون پنجم یا غلامان حلقه بگوش ISI چون یونس قانونی، احمد ضیأ مسعود، احمد ولی مسعود، میر رحمان رحمانی، محمد محقق، کریم خلیلی، لطیف پدرام، صلاح الدین ربانی،خالد نورو عدهٔ دیگر با عجله خود را به پاکستان رسانیده و از تطبیق پلان استخبارات نظامی پاکستان درافغانستان مراتب اطمینان و پابوسی را بجا آورده واز بادارشان طالب اجرت و دستمزد شدند.
از طرف دیگر در قبال مفقودالاثر شدن داکتر اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان از ارگی که از بیست و چهار ساعت قبل زیر ادارهٔ نیروهای مسلح امریکایی قرار داشت و تمام منسوبین ملکی و نظامی آن خلع سلاح شده بودندامریکایان در برابر مردم افغانستان و جهانیان جوابده میباشند و هر حالتی که پیش آمده به احتمال قرین به حقیقت زیر فشار مسلحانه و تهدید صورت گرفته است. از آنجائیکه سرتاسر ارگ ریاست جمهوری با کمره های امنیتی مجهز میباشد و تمام دروازه های ارگ و ساحات داخل محوطه و دهلیز ها زیر پوشش این کمره ها میباشند چرا مجریان امورجریان اصلی موضوع را باملت در میان نمیگذارند و زمینه را به پخش افواهاتی که از جانب امریکایان و پاکستانی ها تهیه و منتشر میگردد مساعد میسازند و همه را در حالت وحشت و سر درگمی قرار میدهند. همزمان با این حوادث خبر هایی فرار رئیس جمهور که برای بار نخست بساعت حدود نه شب یکشنبه بوقت کابل از دهن گند عبدالله عبدالله منتشر گردید. موصوف او را رئیس جمهور اسبق نامید و گفت: “اواز افغانستان رفت.” در حالیکه همان کانال تلویزیونی دقایقی قبل خبر بازگشت عبدالله عبدالله را بعد از مشاورت با رئیس جمهوربه دوحه منتشر کرده بود ولی در این مصاحبه که با پیراهن تنبان فولادی در صحن چمن منزل شخصی دیده میشد از ایشان سوال نشد که شما قرار بود بعد از ظهر امروز به دوحه بروید، چرا تا هنوز اینجا هستید؟ همچنان اخباری نشر گردید که رئیس جمهور نخست به تاجکستان و از آنجا به عمان رفته است. صبح امروز دوشنبه مورخ ۱۶ اگست مقامات وزارت خارجهٔ تاجکستان بیان داشتند که نه تنها طیاره حامل رئیس جمهور افغانستان به این کشور نیآمده بلکه چنین تقاضایی هم از ماصورت نگرفته است. ساعت ده شب بوقت کابل در صفحهٔ فیسبوک داکتر اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان پیامی به این متن رونما گردید:« بسم الله الرحمن الرحیم
درنو هیوادوالو!
نن زه یو سخت انتخاب سره مصادف شوم؛ ودریږم چې مسلح طالبانو سره چې ارگ ته داخلیدل غوښتل، مخامخ شم او یا له گران وطن څخه چې ما تیر شل کاله د هغی ساتنی او پالنی لپاره خپل ژوند وقف کړی وو، ووځم. که پاتی وای هم بی شمیره وطنوال شهیدان کیدل او هم به د کابل ښار د بربادۍ او ورانۍ سره مخامخ کیده چې نتیجه به یې په دغه شپږ میلیوني ښار کې یوه لویه بشري فاجعه وای. طالبانو دا څرگنده کړی وه چې زما د لیری کولو لپاره حاضر دي ټول کابل او د کابل شریف ولس باندی خونړۍ حملې وکړي. ددی لپاره چې د وینې تویلو سیلاب څخه مخنیوی وشي، ما دا غوره وگڼله چې ووځم.
د توری او ټوپک قضاوت طالبانو گټلی او اوس د وطنوالو د ناموس، مال او ځان د ساتلو مسئول دي. مگر د زړونو مشروعیت دوي نده گټلی. هیڅکله په تاریخ کې وچ زور چاته مشروعیت نده ورکړی او نه یې ورکوي. دوي اوس یوه نوې تاریخي ازموینې سره مخامخ دي؛ یا به د افغانستان نوم او عزت ساتي او یا به نورو ځایونو او شبکو ته لومړیتوب ورکوي. ډیر خلک او ډیر اقشار په ډار کې دي او په راتلونکي باندی بی باوره دي؛ طالبانو ته لازمه ده چې د افغانستان ټولو ولسونو، قومونو، بیلابیلو اقشارو، خویندو او میرمنو ته ډاډ ورکړي چې د مشروعیت د گټلو او د خلکو د زړونو د ډاډه کولو لپاره واضحی طرحی جوړی او ولس سره شریکې کړي. زه به همیش د خپل ولس خدمت ته د فکري له لحاظه او د برنامو د مطرح کولو له لیاری دوام ورکړم. ډیری نوری خبری د راتلونکي لپاره! ژوندی دې وي افغانستان»
به هرصورت من حالا با شتاب چند سطری در قبال رویداد ها مینگارم اما تمام این جریان مستلزم کاوش و تحقیق دقیق و مستند میباشد و سعی میکنم در آیندهٔ نزدیک به آن بپردازم.
صبح امروز دوشنبه ۱۶ اگست کرزی خبر ایجاد شورای همآهنگی به اشتراک خودش، عبدالله عبدالله و گلبدین حکمتیار را منتشر ساخت او در این خبر اضافه کرد که بمنظور انتقال مسالمت آمیز و آرام قدرت با رهبری طالبان در تماس مداوم هستیم و قرار است این هیئت غرض مذاکرات با طالبان عازم دوحه پایتخت قطر گردند. همچنان سهیل شاهین سخنگوی طالبان در قطر امروزدوشنبه در یک مصاحبه با CNN گفت که « در ترکیب دولت جدید افرادی شامل خواهند بود که عضویت این گروه را ندارند. هنگامی که ما در مورد یک حکومت اسلامی همه شمول در افغانستان صحبت میکنیم ، به این معنی است که سایر افغانها نیز بخشی از دولت خواهند بود. هنوز زود است که نام برخی از مقامات دولت قبلی را که قرار است به دولت جدید بپیوندند، مشخص شود و طالبان میخواهند برخی شخصیت های شناخته شده نیز در قدرت باشند.»
در هفته های اخیر بلااثر تبلیغات گوش خراش امریکایان مبنی بر انتقال هزاران تن از افغانان که با آنها در طول این بیست سال همکاری داشته اند از طریق رسانه های غربی و داخلی پخش میگردید و همزمان تتبلیغات مشابه از طرف انگلستان، کانادا و یکعده کشور های دیگر نیز در میان مردم پخش میگردید در روزفاجعهٔ ورود طالبان وحشی به شهر کابل افواهاتی در میان مردم پخش گردید که طیارات امریکایی در میدان هوایی کابل منتظر مردم شهر کابل اند تا همه را به امریکا انتقال دهد و بدین ترتیب ده ها هزار از باشنده گان شهر کابل به میدان هوایی کابل هجوم آورده و سد های امنیتی را شکستانده و داخل محوطه میدان هوایی و خط پرواز طیارات گردیدند، که در اثرفیر عساکر امریکایی تاکنون هفت تن کشته و ده ها تن دیگر زخمی شده اند. هم فضای کابل وهم فضای میدان هوایی کابل را وحشت فراگرفته است. مردم عوام از شهر کابل اطلاع میدهند که طالبان جستجوی افرادمشخصی را خانه بخانه آغاز کرده اند تاکنون نامی در زمینه افشا نشده است اما جستجو در بعضی نواحی شهر کابل جریان پیدا کرده است.
بعد از مصاحبهٔ بلینکن وزیر خارجهٔ امریکا که گویا « وضعیت کابل ظاهراً مانند سایگون نیست» ولی وضعیت رفت و آمد ده ها هیلی کوپترمیان سفارت امریکا تا میدان هوایی کابل را امریکایان طوری صحنه سازی کرده اندکه خاطرات ۲۹ اپریل سال ۱۹۷۵ تخلیه امریکایان و اعضای سفارت امریکا در سایگون رادر اذهان زنده سازد وجهانیان باور کنند که طالبان نیروی مخالف امریکا است و امریکایان و متحدین شان از ترس طالبان با دستپاچگی در تخلیه سفارت ها و نفرات شان اند. کدام عقل سلیم میتواند باور کند که هم اکنون هشت هزار امریکایی تازه نفس و مجهز با عصری ترین تجهیزات نظامی در شهر کابل که ارگ ریاست جمهوری نیز در تصرف شان میباشد از سیصد یا چهار صد نفر طالب که بیشترین شان به غیر از یک تفنگ اتومات و یکی دو بسته مرمی چیزی در دسترس ندارند و هنوز با اراضی کابل هم آشنایی ندارند میترسد؟
هموطنان عزیز! دلها به حال وطن خون میگرید. دلیل این تراژیدی هولناک، تباهی، جهل و ظلمت که هر از گاهی دامنگیر وطن سراپا خونین ما میگردد بر میگردد بیشتر به عدم ارادهٔ راسخ مردم ما به اتحاد، همدلی و همبستگی و نا آگاهی و بی باوری شان به منافع ملی. حاکمیت مجدد طالبان تنبیه تاریخ است بر مردمی که پیوسته جهل، عصبیت، ظلمت، عقب گرایی و مدنیت ستیزی را بر خرد، تعقل، تمدن و پیشرفت ترجیح داده و به نحوی به دامان سیاه ترین سیه کاران چسپیده و آنها را بر گرده های خویش خود سوار میکنند.