طالبان حکومت موقت شان را اعلام کردند

نویسنده: بهادرا کومار

منبع: اندین پنچ لاین ۸ سپتمبر ۲۰۲۱

مترجم: رسول رحیم

 

کشورهای منطقه از این به شدت تکان خورده اند که برید جنرال حمید فیض رییس دستگاه استخبارات نظامی پاکستان (آی اس آی) طالبان را مجبور ساخته است تا چنان حکومت موقتی را اعلام نمایند که حفظ کنترول راولپندی را بر اهرم قدرت در کابل تضمین نماید.

چندین چیز است که می بایست در مورد این به اصطلاح حکومت موقت گفته شود که در ۷سپتمبر توسط طالبان اعلام شده است. ملا عبدالغنی برادر رهبر سیاسی «معتدل» طالبان که ظاهرا شخصیت شماره ۲ در سلسله مراتب تشکیلاتی طالبان فکر می شد، به حیث معاون ملا حسن آخوند، رییس الوزا سرپرست طالبان در نظر گرفته شده است.

قبلا بسیاری فکر می کردند ملا برادر که هیات نمایندگی طالبان در دوحه را ریاست می کرد احتمالا ریاست حکومت جدید طالبان به عهده خواهد داشت. این در حالی است که اکنون در یک پُست به طور خاص بسیار محدودیت پذیر باید وظایفش را انجام دهد.

ملاحسن آخوند زمام امور را در دست می داشته باشد. درحال حاضر او یکی از چهره های بسیار معمایی جنبش طالبان است . او از نادرترین استثناات و چهره ناشناخته طالبان است که در «جهاد» علیه شوروی ها در دهه ۱۹۸۰ شرکت نداشته است اما صرفا به حیث اندیشه پرداز یا ایدیولوگ بسیار قدرت مند در این جنبش ظهور نموده و درشورای طالبان کار کرده است.

او به طورمنحصر به فردی به خاطر(دیدگاه اش) برای تخریب تندیس بودا در بامیان در سال ۲۰۰۱ کسب اعتبار نموده است و نقش محوری در تدوین آن هویت مذهبی طالبان دارد که ریشه در ایدیولوژی متصلب اسلامگرایی منسوب به مدرسه دیوبند دارد.

ملاحسن آخوند توجیه عقیدتی شورش علیه حکومت مورد حمایت امریکا در افغانستان را صادر نمود. جالب آنست که در ۲۰ سال گذشته او تمام اقداماتش را از تبعید و از پاکستان راه اندازی نموده است.

ملاحسن آخوند، بی کم وکاست منسوب به تبارپشتون و از قبیله درانی قندهار می باشد که از لحاظ تاریخی رهبران افغان را بیرون می داده است. ملاحسن آخوند پس از سقوط رژیم طالبان که وی به حیث وزیر خارجه اش کار می کرد، موضع قدرتمندی در شورای رهبری طالبان به دست آورد که این شورا را غالبا «شورای کویته» می خوانند. این شورا را «آی اس آی» گردهم آورد تا طرح به قدرت رساندن دوباره طالبان را عملی گرداند.

کنار زدن ملا برادر ناشی از تنش سیاسی ای می باشد که بین وی شبکه حقانی وجود دارد. در چنین موردی «آی اس آی» یا سازمان استخبارات نظامی پاکستان تصمیم نهایی را می گیرد. سیاست های پرمماشات ملا برادر با حامدی کرزی ، در بدو امر منجر به ۸ سال حبس وی در زندان «آی اس آی» شد، تا آنکه رییس جمهور ترامپ او را به دوحه فراخواند. «آی اس آی» هیچگاهی به وی اعتماد نداشت.

چیز بسیار شگفت انگیز درمورد ملاحس آخوند این است که او به طور ریشه داری معتقد است که زنان صرف حیثیت خدمه را برای پرورش اطفال نزد مردان دارند و اقلیت های قومی و مذهبی را موجودات حقیر می شمارد. او درقبال حقوق مدنی مانند صخره ای سخت می باشد. فتاوی وی در سال های ۱۹۹۰ که توسط طالبان به اجرا در آورده شد شامل محرومیت زنان از حق تحصیل ، تشدید اختلافات جنسیتی و ترویج اکید البسه مذهبی بود.

در برابر او، ملا برادر در دوحه در برابر جامعه بین المللی ظاهرا برخورد عقلانی نمود. او از یک سو از جانب ملا حسن آخوند و از جانب دیگر از سوی سراج الدین حقانی که در مقام وزیر داخله سرپرست قرار دارد، خود را در تنگنا می یابد.

سراج الدین حقانی بدون تردید پسرنازدانه «آی اس آی» است. تقرر وی در این مقام برای دهلی جدید ناگوار است. اما سوال بسیار بزرگ برای آینده در مورد معادله ایالات متحد امریکا با شبکه حقانی می باشد. اسطوره اعلام «اف بی آی» برای « جایزه بالغ بر ۱۰ میلیون دالر برای اطلاعات کسی که منجر به دستگیری مستقیم سراج الدین حقانی شود» و تذکر واضح «اف بی آی» دایر بر اینکه:« هرگاه شما کدام معلوماتی در رابطه با این شخص داشته باشید، لطفا به دفتر محلی اف بی آی تان و یا نزدیک ترین سفارت خانه یا قونسلگری امریکا تماس بگیرید.»

اف بی ای، سراج الدین حقانی را « یک تروریست جهانی به طور خاص تعیین شده» می خواند که روابط نزدیک با القاعده دارد، اما اتهامات علیه وی بدون ارایه مدرک و با کلمات مبهم باقی می ماند. بنابراین ، گفته می شود « سراج برای استنطاق در ارتباط با حمله ماه جنوری ۲۰۰۸ در هوتلی در کابل- افغانستان مورد پیگرد قرار دارد که در آن شش نفر به شمول یک شهروند امریکایی کشته شده اند. عقیده بر آنست که وی این حمله فرامرزی علیه ایالات متحد امریکا و نیروهای ایتلاف در افغانستان را هم آهنگ ساخته و در آن شرکت کرده است. همچنان ادعا شده است که حقانی در برنامه ریزی تلاش برای قتل حامد کرزی رییس جمهور افغانستان در سال ۲۰۰۸ دست داشته است.»

درست وقتی که زمان آن فرا رسید تا سی آی ای اسامه بن لادن را از سودان به افغانستان انتقال بدهد، این فراری در توقیف گاه امن هیچ کسی جز جلال الدین نبود. چنین بود پیوند آن ها!

این درست است که به دنبال آن جلال الدین از خیانت به بن لادن احتراز کرد و احتمالاْ به وی کمک نمود تا از دست شبکه امریکایی به غارهای های کوه توره بوره در دسمبر ۲۰۰۱فرار کند. به نظر می رسد دو جانب از آن به بعد راه شان را انتخاب کردند.

درحقیقت برید جنرال جان نیکلسن در نشست استماعی کمیته خدمات نظامی مجلس سنا گفت: هنگامی که من در رهبری نیروهای ایالات متحد امریکا و ناتو را در درجنوری ۲۰۱۶ در افغانستان گرفتم، عملیات ضد تروریستی ایالات متحد امریکا در افغانستان، جنگجویان شبکه حقانی را مورد حمله قرار نمی دادند. نقل قول جنرال نامبرده چنین است:« تا حال آنها بخشی از اهداف تعیین شده نیستند... حقانی ها اساسا در محراق توجه نیروهای امنیتی افغانستان می باشند.»

نیکلسن توضیحات دشواری در مورد عملیات ضد تروریستی ایالات متحد امریکا علیه القاعده و داعش داد. ایالات متحد امریکا از پاکستان انتظار داشت تا فشار کافی بالای شبکه حقانی وارد نماید تا از حملات فرامرزی جلوگیری نمایند.

این جنرال چهار ستاره درست هشت سال پس از حمله شبکه حقانی به سفارت هند در کابل،با چنین سفسطه بازی می کند. چیزی کمتر ازجای شرم و انزجار نیست که هند سیاست های افغانی اش را با استراتژی های ایالات متحد امریکا در افغانستان همنوا می گرداند و تا امروز طوری که گزارش می شود ،نخست وزیر مودی در صدد آن است که در حاشیه نشست سران چهارگانه در واشنگتن موضوع هم آهنگ سازی و تحکیم این روابط را در شرایط موجود مورد بحث قرار دهد.

بهر صورت، مولوی امیر خان متقی وزیر خارجه سرپرست این حکومت موقت کیست؟

سفیر پیتر تامسن فرستاده ویژه ایالات متحد امریکا برای افغانستان از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲ ، در اثر کلاسیک اش به نام « جنگ های افغانستان:تروریسم مسیحایی، منازعات قبایلی و ناکامی قدرت های بزرگ » می نویسد که جنرال پرویز مشرف رییس جمهور وقت پاکستان، شخصا از جورج واتر بوش رپیس جمهور ایالات متحد امریکا در ماه نوامبر سال ۲۰۰۱ برای انتقال توسط هواپیما آن اشخاص مهم (وی آی پی) از قندوز تقاضا کمک نمود که در محاصره ملیشه های اتحاد شمال به رهبری رشید دوستم قرار داشتند( البته به کمک نیروهای ویژه امریکای).

بوش و معاون رییس جمهور دیک چنی صریحا این تقاضای شخصی مشرف را تایید نمودند. سیمورهیرش ژورنالیست تحقیقی مشهور به اتکای نامه های منابعی که قبلاْ با «سیا» یا سازمان استخبارات مرکزی ایالات متحد امریکا کار می کردند، نوشته است که ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحد امریکا یک دهلیز هوایی برای پرواز های محفوظ نظامی پاکستانی ایجاد نمود.

نزدیک به هزار نفر به شمول اعضای القاعده از طریق این تخلیه و انتقال هوایی از قندوز به پایگاه های دور دست در گلگت، چترال و کشمیر اشغال شده انتقال داده شدند، که به «انتقال هوایی شر» شهرت دارد. و نکته مهم و جالب اینکه ، غیر از مقامامات نظامی پاکستانی، یکی از «اشخاص بسیار مهم» (وی آی پی) که بدین طریق انتقال داده شده بود، مولوی امیر خان متقی می باشد.«آی اس آی» یا استخبارات نظامی پاکستان سرنوشت بزرگ تری برای متقی رقم می زد.

آیا پاکستان با این همه کنار آمده می تواند؟ این حکومت موقت به سهولت پرواز نمی کند، اما پژمرده نیز نمی شود، اگرچه می تواند دوباره ترتیب شود. پایتخت های منطقه واکنش نشان می دهند- هم تهران و هم مسکو وحتا احتمال دارد بیجنگ نیز واکنش نشان بدهد. آن ها با روایت پاکستانی «دولت فراگیر» فریب خورده بودند.

پاکستان جرات به خرج داد و با یک ارزیابی خونسردانه تخمین نمود که ایالات متحد امریکا و متحدان غربی اش هنگامی که خاکباد فرونشست با طالبان داخل تعامل می شوند. دیدار دومنیک راب وزیر خارجه بریتانیا از اسلام آباد در ۳ سپتمبر چنین تمسکی بود.

در ۵ سپتمبر جنرال حمید عازم کابل شد. در ۷ سپتمبر ما شاهد پاسخ طالبان به اربابش شدیم.

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد