خط آهن در افغانستان
خط آهن در افغانستان و مفكوره ايجاد چنين وسيله ترانسپورتي در افغانستان تازه نيست ،ما خاطره هاي زيبا ؛ ولي بسيار متاثر كننده را در اين مورد داريم.
١- خط مدرنيزاسيون و ايجاد خط آهن:
بعد از جنگ اول جهاني و پا به پاي آن آزادي افغانستان و ايجاد تركيه جديد كه به عوض خلافت عثماني قد كشيد، و دولت شاهي ايران برهبري رضاشاه پهلوي كه دولت قاجاريه را رهسپار تاريخ كرد، خط مدرنيزاسيون در اين سه كشور آغازيد و غربي ها در تلاش گره كردن اين سه كشور كه جنوب روسيه كمونيستي را كه سلطه كمونيزم را براي اولين بار در جهان تجربه مي كرد و انديشه هاي كارل ماركس و انگلس ميرفت تطبيق شود، شدند.
٢- آغاز كار از:
١- ٢ اصلاحات اجتماعي و آزادي هاي فردي
٢- ٢ سيكولار و دين زدايي و جدا سازي دين از سياست
٣- ٢ رشد تند و سريع اقتصادي و ايجاد ثبات اقتصادي و از آن طريق بلند بردم سطح رفاهيت و ايجاد ثبات اجتماعي كه قاعده ثبات سياسي را مي ساخت.
٣- در افغانستان:
بعد از آزادي :
در افغانستان كار تا اندازه اين حركات از ديد اقتصادي از دو نكته كه بسيار مهم بود آغازيد
١- ٣ مسايل پولي به منظور تنظيم معاملات تجاري و تبادلوي بصورت سهل و گسترده از طريق چاپ و نظر بانكنوت .
(منبع: كتاب پول و كريدت- نوشته استاد مسعود)
٢- ٣ راه سازي و ايجاد وسايل ترانسپورتي مدرن از طريق بكار گيري و رواج موتر و ايجاد خط آهن.
اولين خط آهن در افغانستان كه دوام آن در اقتصاد مي توانست انقلاب اقتصادي را در كشور پايه گذارد ، يك خط آهن شهري بود كه از پل باغ عمومي تا قصر دارالامان كشيده شد ، اين بزرگترين حركت اقتصادي براي ما براي وصل محل توليد و ايجاد بازار هاي جديد ، مي توانست باشد.
٣- ٣ يك خط هواي نيز از قصر تپه تاج بيك كه محل سكونت ملكه ثريا بود تا قصر دارالامان كشيده شد ، با وجوديكه خودش حركت اقتصادي نبود ولي انگيزه تفكر ترانسپورت اينگونه را كه درآمد زا باشد بوجود آورد كه يك عمل اقتصادي بشمار ميرفت.
امروز جسد اولين خط آهن كشور را در موزيم كابل مي بينيد كه بسيار متاثر كننده است.
در اين زمان پاكستان وجود نداشت و زنده گي اكثريت آنان كاملا بدوي و قبايلي بود.
( منبع: افغانستان در نشيب و فراز بحران اقتصادي- نوشته استاد مسعود)
٤- دومين گام براي خط آهن:
در ٢٦ سرطان ١٣٥٢ انقلاب جوان برهبري سردار محمد داود بنياد سلطنت را لرزاند و جمهوريت اول را پايه گذاري كرد.
بيانيه خطاب به مردم افغانستان كه جناح چپي ياران سردار برايش آماده كرده بودند ، زياده اقتصادي بود، او از اقتصاد رهبري شده مختلط حرف زد و از برنامه ريزي اقتصاد كه همان دوام برنامه هاي پنجساله اول ، دوم و سوم بود
سردار محمد داود خان در جمهوريت اول از برنامه هفت ساله حرف زد و آنرا ايم پر كارش آماده كردند.
در مركز اين برنامه بازهم دو عرصه جلايش خاص داشت
١- تنظيم پول
٢- خط آهن
١- ٤پول
در حركت پولي ريفورم پولي را با حذف نمودن هيج يك از صفر ها آغازيد و صرف تصوير سردار جاگزين تصوير شاه شد
در اين زمان
١- يك دالر ٤٥ افغاني
٢- ا كلدار =٢ افغاني
سردار در يك مجلس بانكي براي اچكزي رييس دافغانستان بانك گفت كوشش كن كه يك افغاني مساوي به يك كلدار شود.
ارزش طلايي پول افغاني در اين زمان ١،٨ مثقال طلا بود
( منبع: كتاب پول و كريدت - نوشته استاد مسعود).
٢-٤ خط آهن:
انقلاب جوان سخت در تلاش تمديد خط آهن از هرات در مسير قندهار، زابل و غزني و وردك تا كابل بود
ديزاين اين خط و مسايل تخنيكي آن صورت مي گرفت و منبع تمويل آن از قرضه هاي ايران به مبلغ ٥٠٠ مليون دالر نشاني شده بود
بصورت غير مترقبه ايران از تمويل اين خط آهن سرباز زد و تمامي آرزو هاي مردم افغانستان از داشتن خط آهن نقش بر آب شد.
٥- سومين حركت براي خط آهن:
نظام دموكراتيك و شوروي ها به منظور وصل سرحدات شمال با مراكز براي انتقال مواد سوخت خطوط راه آهن را بصورت بسيار كوتاه ايجاد كردند كه خط آهن ترمز شوروي را با حيرتان افغانستان وصل مي كرد٠
كوتاه بود و در ملكيت دولت افغانستان نيز قرار نداشت ولي از بخت بد دلخوش داشتيم كه خط آهن در كشور ما مي آيد
٦- چهارمين حركت خط آهن:
بعد از سال ٢٠٠٠ ميلادي در اثر پلان وصل منطقوي بانك انكشاف آسيايي منطقه آسياي ميانه با جنوب آسيا و دروازه هاي شرق ميانه و شرق آسيا وصل گردد ، ترتيب شد.
١- ٦ اتصال منطقه بصورت كل
براي اين هدف بايد قرار ارزيابي دقيق بانك انكشاف آسيايي در حدود ٢٤٠٠٠ كيلومتر خط آهن ضرورت است
٢- ٦ سهم افغانستان در اين مورد ٣٤٠٠ كيلومتر خط آهن مي رسد.
تا هنوز :
١- ٢-٦از حيرتان الي شهر مزار شريف ٨٥ كيلومتر فاصله دارد
تا هنوز ٧٠ كيلومتر ساخته شده است و مورد بهره برداري قرار دارد
٢-٢-٦از بندر آقينه تركمنستان تا آخچه ٣٥ كيلومتر است كه از جانب تركمنستان ساخته مي شود
٣- ٢-٦ به طول ٦٥ كيلومتر خط آهن ايران هرات است در مجموع تا هنوز در كشور ١٧٠ كيلومتر خط آهن تا تحول و رفتن جمهوريت و آمدن امارت داشتيم:
٧- ما چه مي توانيم ؟
اگر مسولانه بجنبيم:
١- مسير خط ابريشم را تكميل و سه كشور آسياي ميانه را وصل مي كنيم( پروژه ايراني ها كه تا اندازه كارش پيشرفته بود)
٢- مسير جاه بهار از سرحد افغانستان را تا مركز ولايت هرات حركت داده با راه آهن خط ابريشم وصل مي نماييم( كارش تا سر حد افغانستان امتداد يافته است)
٣- در مسير تاپي حركت كرده ٨٠٠ كيلومتر خط آهن ايجاد مي كنيم ( بانك انكشاف آسيايي تمويل اش را بدوش گرفته است)
٤- از قندهار از مسير زابل - غزني و وردك به كابل مي رسيم
٥- پاكستاني ها وعده تمديد خط آهن تورخم جلال آباد را نموده اند كه زياده روي منافع خودشان استوار است
٦-از شمال شهر مزار شريف كه اكنون با ازبيكستان وصل أست بر اثر پيشنهاد وزير خارجه ازبيكستان با سرحد شرقي كشور براي رسانيدن كالا هاي ازبيكي به جنوب آسيا وصل مي شود.
يافته ها:
١- بدون خط آهن نمي توان از موقف جيوپولتيك و جبر اكونوميك خويش استفاده بريم
همه اين ها خيالي نيست
ولي
١- ١همسايه هاي ناجوان و حريص و حسود
٢- ١ رهبران تنبل و فاقد انگيزه ملي و هوشيار و احساساتي
همه پروژه هاي حياتي را آرماني ساختند كه تنها در خواب براي ما خوشي بار مي آورند
نتيجه:
همه خاك بر سر شدن هاي ما در:
١- تار هاي جولا مانند تيوري فقير سازي همسايه؛ همسايه هاي حريص
٢- خوابرده گي رهبران و غافل بودن و دست و پا زدن در بي ملتي است
٣- تعاملات سياسي امروزه براي حركت پروزه اقتصاد كليد شده است
مردم!
اگر مي خواهيد از اين گرداب ها بيرون شويد لطفا براي ملت شدن تلاش كنيد؛ تا ملت نشويد زير پا هاي ديگران له خواهيد شد چنانچه شده ايد
استاد مسعود
عشق اباد
٢٨جدي
سه شنبه