قران کریم کلام الهی است؛ نه قانون اساسی
در مباحث روی ضرورت قانون اساسی تحلیلگران امارت اسلامی میگویند قران کریم قانون اساسی ماست .
در برخورد اول با این گفته چنین بر می اید که انها یا قانون اساسی و پروسیجر تدوین ، تصویب ، توشیح و تنفیذ انرا نمیدانند یا اینکه دانسته انرا برای پوشش بحث پیرامون ضرورت قانون اساسی طور گریز بیان میدارند .
اصطلاح قانون اساسی نه در قرآن ذکر شد ه ، نه در صدر اسلام کار برد داشته و نه در امپراطوری های بزرگ اسلامی جا داشته است . این اصطلاح در تحولات پسا قرون وسطایی معمول شده و برخاسته از اروپا میباشد .
لهذا قرانکریم را قانون اساسی گفتن مورد ندارد .قرانکریم کلام الهی است که نه کسی انرا تدوین کرده ، نه مرجعی انرا تصویب نموده و نه به توشیح مقامی رسیده و نه توسط بشر تنفیذ گر یده است .
در قدم دوم این سوال مطرح میگردد که مردم حتی عده زیاد دانشمندان علوم اجتماعی وسیاسی همه از احکام قرآنی اگهی دارند ؟
قانون اساسی فشرده ای از حقوق و وجایب دولتمردان وحکومت شوندگان میباشد که کار هردو جانب قدرت را در فهم و حل و فصل امور ساده واسان میسازد .
پس بهتر انست تا کشور دارای قانون اساسی باشد و قانون اساسی متکی به احکام و نصوص قرانی چنانکه از اول تا اکنون قوانین اساسی افغانستان به همین معیار ساخته شده است .
اخیرآ گفته شد که قوانین ساخت بشر در افغانستان تطبیق نگردد ، درین مورد ابهامات به میان می اید زیرا از زمان تدوین شریعت که ۱۲۰۰ سال میگذرد در جهان تغیرات
بزرگ علمی ، سیاسی ، تخنیکی و تکنالوژیک رخ داده است که در ان زمان وجود نداشت :
-- قانون ترافیک جاده چگونه بر معیارهای شریعت تنظیم گردد ، قانون هوا نوردی را چگونه میتوان شرعی ساخت ؟ درین موارد از قیاس هم کار گرفته شده نمیتواند زیرا ابزار امروز دران زمان نبود وسایل تراسپورت عمدتآ حیوانات بود نه ضروت به اشارات ترافیک بود نه به لایسنس و جواز سیر ونه طیارات و نه هوانوردی .
-- اگر قوانین ساخت بشر در امارت اسلامی تطبیق نشود جمیع قوانین بین المللی و میثاقهای و منشور های جهانی برای امارت اسلامی باید غیر قابل پذیرش باشد و ارزش انطباقی نداشته باشد . درین حالت سوال عضویت کشور در سازمان های جهانی و منطقوی مطرحمیگردد وقتی منشور سازمان ملل متحد که ساخت بشر است از جانب امارت قابل قبول و تحقیق نباشد عضویت دران موسسه جهانی چگونه میشود ویا سازمانهای دیگر بین المللی مثل سازمان بین المللی کار ، سازمان صحی جهان ، یونسکو ، یونیسف ، سازمان جهانی تجارت و سازمان بین المللی پُست و دههای دیگر که دارای موازین ، میثاقها ، اساسنامه ها اند و انها برای شان حیثیت قانون را دارد ، در صورت عدم قبولی ان اسناد بخاطر ساخت دست بشر افغانستان از انها اخراج میگردد و کشور عملآ در یک انزوای خطر ناک جهانی قرار میگیرد .
جهان امروز را نمیشود تابع موازین یکطرفه ساخت برای تعامل با ان باید قبول نمود که روی منافع کشوری ان هم کشور جنگ زده و نا توان از لحاظ اقتصادی ، روابط بین المللی و دهها مصیبت دیگر با جهان هم اهنگ شد . نمیشود که گفته شود ماهیچ چیز جهان را نمی پذریم اما جهان در خدمت ما قرار داشته باشد .