پهلوانی شرق و غرب در افغانستانِ خسته از جنگ
هلند، جنوری ۲۰۲۴
درنوشتهٔ قبلی ام زیر عنوان «خارجیان معضلات ما را حل نمی کنند» تذکار دادم که شورای امنیت سازمان ملل متحد بعد از ارزیابی گزارش فریدون سینور اوغلی نمایندهٔ خاص سرمنشی ملل متحد در امور افغانستان طی قطعنامه شماره ۲۷۲۱ خویش بررسی مسایل افغانستان را زیر عنوان (تعامل هماهنگ جامعه جهانی در مورد افغانستان) زیر نظر یک نمایندهٔ خاص سر منشی ملل متحد به پیش خواهد برد. نمایندگان روسیه و چین به به این قطعنامه رای ممتنع دادند.
وزارت خارجهٔ حاکمیت بر سر اقتدار با توضیح اینکه دفتر یوناما در کابل فعال است ضرورت به نمایندهٔ اضافی سرمنشی ملل متحد برای افغانستان نبوده و زاید است عدم توافق شان را با این قطعنامه رسماً ابراز داشتند. پس اگر نمایندهٔ خاص سرمنشی ملل متحد اجازهٔ ورود و فعالیت در افغانستان را نداشته باشد و از جانب دیگر تاجاییکه متن قطعنامه را چندین بار مرور کردم قطعنامه هیچ مرجع را به کدام اجراات ملزم نمی سازد پس از این معلوم است که قطعنامه متذکره هیچ نقش اجراییوی نداشته و در این حال دیده شود که عکس العمل شورای امنیت چه خواهد بود؟ از تحلیل وضع جهان در قبال حاکمیت بر سر اقتدار در افغانستان بر می آید که اکثر اعضای شورای امنیت و خاصتاً دو عضوء دایم آن یعنی چین و روسیه با گزینه های حمله و اقدامات مسلحانه و تعزیرات بیشتر برای تعویض نظام حاکمیت درافغانستان توافق نخواهند کرد.
فردای صدور قطعنامه ۲۷۲۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد وزارت خارجهٔ ایران بیانیهٔ را زیر عنوان «ملاحظات ایران در زمینهٔ وضعیت پیشرو» ابراز داشته و درآن تأکید کرده اند که افغانستان کنونی تحمل پذیرش ناکامی های جدید را ندارد. در این گزارش آورده اند که «مطالعهٔ تحولات افغانستان از زمان استقلال تا اکنون مؤید آن است که عدم موفقیت در آزمون پیشرو، اثرات مخربِ را بر صلح و امنیت بینالملل برجای خواهد گذاشت» در گزارش وزارت خارجهٔ ایران همچنان علاوه شده است که: «بمنظورحل و فصل موضوع افغانستان وتسریع پروسهٔ مشارکت این کشوردر مسایل جهانی لازم است تا قبل از ایجاد دوگانگی ساختاری و ایجاد مأموریتهای تازه، با مطالعهٔ تجارب آزموده قبلی و ارائه گزارش عملکرد از آنها، دامنهٔ تمرکزگرایی در ایفای مسئولیتهای بینالمللی در مشورت با محیط همسایگان افغانستان تقویت شود». در این بیانیه علاوتاً بر پیشنهاد ایران در اجلاس (فورمات مسکو) در شهر کازان روسیه مبنی ایجاد گروه تماس منطقوی تأکید بیشتر بعمل آورده و آنرا یک گام اصولی و روند معقول و نتیجه بخش برای مسایل افغانستان دانسته اند. در بیانیهٔ وزارت خارجهٔ ایران همچنان آمده است: «جمهوری اسلامی ایران همچنین باور دارد در این مسیر، کمک به شکلگیری و موفقیت یک حاکمیت معین از افراد صالح متعلق به اقشار متنوع جامعه افغانستان به ترتیبِ که اصول روشن، تعهدات مسئولانه و برنامهٔ مطلوب برای عبور افغانستان از مشکلات دهههای اخیر را موجب گردد، سازنده ترین گام از ناحیهٔ این کشور در مسیر تعامل، همگرایی و همکاری سازنده با کشورهای منطقه و جهان است.»
متعاقب این بیانیه سفارت ایران در کابل طی اعلامیهٔ در صفحهٔ ایکس X یا تویتر سابق شان اعلام کرده اند که: «امیر خان متقی، وزیر خارجه حکومت طالبان در دیدار اخیرش با حسن کاظمی قُمی نمایندهٔ خاص رئیس جمهور ایران، از پیشنهاد ایران مبنی بر تشکیل گروه تماس منطقهای استقبال کرده و برای میزبانی نمایندگان خاص کشورهای منطقه در امور افغانستان در کابل ابراز آمادگی کرده است.»
در این دیدار همچنان آقای قُمی به جانب افغانستان اطمینان داده است که ایران از اقدام نظامی علیه تمامیت ارضی افغانستان توسط هیچ گروهی حمایت نخواهد کرد.
همچنان حافظ ضیأاحمد معاون سخنگوی وزارت خارجهٔ افغانستان بتاریخ ۳۱ دسمبر سال ۲۰۲۳ اعلام کرد که براساس توافق سرپرست این وزارت با نمایندهٔ خاص رئیس جمهور ایران در امور افغانستان و سرپرست سفارت ایران درکابل قرار است اجلاس مشترک نمایندگان خاص کشورهای منطقه در مورد افغانستان در کابل برگزار شود.
به سلسلهٔ تلاشهای دیپلوماتیک ایران در قبال تعین گروه تماس منطقه ای برای بحث روی مسایل افغانستان و تشکیل جلسات این گروه تماس در کابل، حسن کاظمی قمی نمایندهٔ خاص رئیس جمهور ایران در امور افغانستان اخیراً با جی پی سینگ، رئیس بخش افغانستان – ایران - پاکستان در وزارت خارجه هند دیدار و درباره ایجاد یک گروه تماس منطقه ای برای افغانستان مطرح و بحث کرد و هم در جریان سفر اخیروینای کواترا وزیر خارجهٔ هند به تهران ضمن بحث روی مسایل تقویت تجارت و انتقالات از مسیر بندر چابهار همچنان به این موضوع نیز بحث صورت گرفت. از لابلای اخبارتائید نشده از ایران و هند معلوم میگردد که کشور هند نیز از این اقدامات پشتیبانی میکند.
از این تلاشها و فعل و انفعالات دیپلوماتیک بخوبی میتوان دید که کشور های غربی تلاش دارند دارند تا از مسیرانحصاری همیشگی شان یعنی سازمان ملل متحد و شورای امنیت آن براداره و اوضاع کشور ما احمال قدرت کنند و پیوسته بدون درنظرداشت منافع علیای کشور و مردم ما مسایل کشور ما را از دید خود شان و در راستای مختص منافع خود شان به بحث بگیرند، حکومت سازی کنند و ادارهٔ کشور و مردم ما را تحت فشار های مضاعف قرار دهند و گاهگاهی گزینه های تعزیرات، تخویف و اقدامات مسلحانه را نیز از نظر دور نمی دارند.
همچنان روسیه، چین و ایران به احتمال زیاد هندوستان مصمم اند تا با ایجاد گروه تماس منطقه ای در قبال بحث روی مسایل افغانستان و تدویر جلسات این گروه تماس در کابل مسئلهٔ افغانستان را از دسترس کشور های غربی خارج ساخته وآنرا شامل بحث کشور های منطقه ساخته و در محدودهٔ توانایی ها وامکانات بالفعل و بالقوهٔ شان بر مسایل داخلی و سیاست خارجی کشور ما تأثیر گزاری کنند. آنها نیز همچنان با شدت مشغول اند تاافراد وابستهٔ استخباراتی شان را بنحوی در حاکمیت کشور ما بگنجانند و مسایل داخلی و سیاست خارجی کشور ما را تحت نظر دیکتات خویش داشته باشند.
همانطوریکه در نوشتهٔ قبلی تذکار داده بودم همهٔ این اقدامات چه از مسیر زورگویی های امریکایان، حیله و نیرنگ انگلیس ها، ملل متحد و شورای امنیت اش و چه از (فارمات) های مسکو، تهران، پیکن وسایر پایتخت ها همه و همه استقلالیت کشور ما را زیر سوال برده و دقیقاً در خط مخالف منافع ملی کشور ما سیر دارد. بزرگترین سوال برای همهٔ ما این است که چرا مسایل کشور ما را بدون حضورمردم ما و دولت افغانستان مورد بحث قرار میدهند؟؟
در همچو اوضاع و احوال این وظیفه و وجیبهٔ ملی همه میهندوستان واقعی است که همه این اقدامات مداخله گرانه دولت ها و سازمان ها در مسایل کشور ما را با شدت رد کرده و به حاکمیت موجود مشوره بدهند تا فریب این ترفند ها را نخورده و سعی بدارند درپرتو میثاق های بین المللی در امور روابط بین الدول و منشور سازمان ملل متحد حق ایجاد حاکمیت دولتی ، حق مردم افغانستان است. هیچ دولت خارجی و هیچ سازمان بین المللی یا منطقوی حق ندارند این حق مردم افغانستان را سلب کند.
حاکمیت موجود در افغانستان تا کنون باید به این درک رسیده باشد که دستگاه های دیپلوماسی خارجی و سازمان های بین المللی و هکذا سازمان ملل متحد بیشتر از خلا های نبود قانون اساسی، نبود سیاست تسجیل شده و روشن داخلی و خارجی، نبود اسناد حقوقی تائید کنندهٔ حاکمیت موجود مبنی بر اجرای مکلفیت ها و تعهدات بین المللی وچگونگی پذیرش میثاق ها و منشور سازمان ملل متحد از جانب حاکمیت موجود در افغانستان، در شک و تردید بوده و هم اکنون همین امر بیشتر زمینهٔ مداخلات خارجی را در امور کشورما رقم زده است. همچنان ارگانهای حاکمیت موجود در اجراات روزمرهٔ شان و در قبال روابط بین الدول از همین خلای قانون رنج میبرندودر امر اتخاذ تصامیم در راستای منافع ملی در شک و تردید اند.
اگر حاکمیت موجود متیقن است که از طرف مردم افغانستان پشتیبانی میگردد لازم است تا هرچه زودتر به شیوه های عنعنوی و یا به هر شیوهٔ که برایشان ممکن و میسر است از مجاری آرای مردم افغانستان قانون اساسی کشوررا بوسیلهٔ نخبگان، قانون پوهان و بزرگان با تجربهٔ ملی تدوین و تسجیل بدارد.
همچنان بسیار ضروری است تا ادارهٔ دولت و نظام دولتی قانومند گردیده ودرپرتو احکام قانون حاکمیت دولتی از افراد متخصص احیا و تکمیل گردد.
دستگاه دیپلوماسی کشور در پرتو احکام قانون بر طبق رئوس سیاست خارجی اولاً خود را از این حالت انزوا برون کشیده و از محدودهٔ روابط انحصاری با یک کشور و یا گروپی از کشور ها و یا همسایگان که هرگز منافع علیای ملی ما در آن متصور نیست پرهیز کرده و روابط وسیع خویش را با همه کشور های جهان بر پایهٔ احترام متقابل به حق حاکمیت ملی و همکاری های دو جانبه برقرار سازد.