گروپ کاری کمپاین«تفکر، تحریر و عمل» ۳-۳- ۲۰۱۵
زنان افغانستان به حیث نیمی از پیکر اجتماع سالهای پُر کشمکشی را پشت سر میگذرانند. با گذشت هر سال ما شاهد خشونت های کم سابقه و شاید هم بیسابقه بر ضد زنان میباشیم. به طور مثال بریدن بینی و زبان زنان، مثله کردن اعضای تناسلی آنها و یا تعرض جنسی بر دختران خورد سال و حتی دختران خودشان از جانب مردها. و اما موازی با این خشونت ها چراغ بیداری زنان در سطح و بستر جامعه نیز چشمک میزند و روز به روز قوت میگیرد. جامعۀ افغانستان آبستن یک تحول جدید در زندگی زنان است. تکانه های واقعات المناک دهه های اخیر، مهاجرت ها، تعمیم وسایل جمعی و ارتباطی، زنان را نیز در تمام لایه های جامعه از خواب غفلت بیدار نموده و بیش از پیش متوجه ذلت و حقارت زندگی شان گردانیده است. آنها آماده اند تا در مقابل ظلم نه و نی بگویند و از حق خود دفاع نمایند. حتی خودسوزی زنان اگرچه یک عمل اشتباه آمیز است ولی در عین حال اعتراض آشکار یستکه آنها نمیخواهند دیگر در حالت رقت بار غیر انسانی بیشتر حیات به سر ببرند و برای رهایی از آن حالت جز مرگ، پناهگاهی را برای خویش نمی بینند. در حقیقت در درون جامعه یک عصیان خاموش مقاومت و پرخاش زنان در مقابل ظلم و برونرفت از حالت فعلی جریان دارد. ولی این نجات چگونه و با کدام پشتوانه ببار خواهد نشست؟
اکثر زنان هنوز هم چشم امید به حکومت افغانستان و سایر نهاد های دولتی وغیر دولتی دوخته اند، تا در کاهش و بالاخره محو خشونت بر ضد زنان اقدامات جدی و عملی نمایند. خشونت بی حد و حصر زندگی روزمرۀ زنان را در داخل خانواده ها به جهنم تبدیل نموده است. این پدیدۀ منفی نمیتواند تنها با تأمین امنیت، صدور فرمان ها و قوانین و ایجاد خانه های امن برطرف گردد. پس ضرورت است تا با استفاده از امکانات و وسایل ممکنه ذهن و کردار انسانهای جامعه تغییر مثبت نماید. این وسایل میتواند تعلیم و تربیه و روشنگری از طریق مکاتب و پوهنتونها، وسایل اطلاعات جمعی، تبلیغ مثبت ملا امامان، شبکه های اجتماعی چون فیس بوک و غیره باشند.
جریان بیداری ذهنی زنان و مردان افغانستان در متن جامعه با سؤالات لاینحل زیادی مواجه میباشد. این سؤالات از تضاد های درونی حیات اجتماعی مایه میگیرند. از یک جانب رسم و رواج های بومی مردم، تحجر و افراطی گرایی در دین، بیسوادی و سطح نازل رشد فرهنگ، پافشاری اکثریت مرد ها به حاکمیت مطلقۀ شان در خانواده و جامعه و از جانب دیگر قوت گرفتن شعور و خواست آزادی از قیودات ظالمانۀ قرون وسطایی در مقابل هم قرار گرفته اند. در کل میتوان گفت که تصادمات بین ارزش ها و برداشت های قدیم و خواستها و آگاهی های جدید در همه اقشار اجتماعی، در مرکز، ولایات و قریه جات هر روز به نوعی خود نمایی مینماید. این تضاد ها را باید جدی گرفت و مورد بحث و گفتگوی آگاهانه و سمت دهنده قرار داد. هرگاه این سؤال ها به صورت منطقی راه حلی را نیابند، موجب قربانی ها بیشتر گردیده و زایمان شیوه و دیدگاه تازه در مورد موقف و جایگاه زن دردناک تر، زمان گیرتر و مشکلتر خواهد گردید.
یکی از این مسائل قابل بحث همانا موقف زن از دیدگاه اسلام و خواستهای زمان کنونی میباشد. تا حال معمول چنین بوده است که زنان و مردان روشن اندیش و مسلمان افغان از مقابله با این سؤال کناره رفته اند. از یکطرف معتقد به دین هستنند و از جانبی هم مایل نیستند حقوق و آزادی های فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زنان را بیشتر از این زیر پا ببیند. سؤال اینجاست که آیا واقعاً این دو اصل با هم کاملاً در تضاد قرار دارند؟ آیا تلفیق این دو امکان پذیراست؟ تجارب سایر ممالک اسلامی در مورد چه درسهای را به ما میدهند؟
موضوع دیگری که قابل مداقه و تفکر است عبارت از شناخت بیشتر و تعمق در تفسیر آیات قرانی در مورد زنان از جانب خود زنان میباشد. به گونۀ مثال تولد دختر در یک خانوادۀ افغان معمولاً یک بدبختی تلقی میگردد، و مادر مورد بی مهری و حتی سرزنش شوهر و اعضای فامیل وی قرار میگیرد. زن بیچاره نه از علم چیزی میداند، که بر اساس آن شوهرش را دراین مورد "ملامت" نماید و نه از دین. مثلاً برای این زنان دانستن این حدیث پیغمبر اسلام (ص) ضروری است که گفته است: «علامت زن خوش قدم این است که اولین فرزندش دختر باشد. »
زندگی گواه است که در جامعۀ عقب ماندۀ افغانستان اکثریت مرد ها از عدم آگاهی زنان در امور دینی سوء استفادۀ اعظمی را نموده اند. مثال های زیادی وجود دارند که چگونه به نام دین زنان از کسب علم به دور نگهداشته شده اند و یا زنان اقلاً اجازۀ تنظیم امور مالی خانۀ خود را ندارند. کم نیست خانواده های افغان حتی درغرب که در آن زن هیچ نوع اختیاری را در مورد حساب بانکی ندارد در حالیکه در آن پول «مساعدت دولت به نیازمندان» به زن و شوهر مساویانه میریزد. در صورت اعتراض زن جواب مرد این است که ما مسلمان هستیم و همین قانون اسلام است. مگر آیا این چنین است؟
از این رو وقت آن است که زنان خود دست و آستین بر بزنند و به آموزش قوانینی بپردازند که از قرن ها به این طرف بالای شان صحیح یا ناصحیح تطبیق میگردد، و تطبیق خواهد شد. آگاهی از تفاوت میان احکام عبادی و احکام اجتماعی اسلام ؛ توان تفکیک رسم و رواج ها از احکام دینی؛ دانستن برخی قواعد فقهی به خصوص در مورد احکام اجتماعی از جمله در رابطه حکم و موضوع و منتفی شدن حکم بر اثر انتفاء موضوع و در نتیجه در هم شکستن تحجر، کج خوانی ها و کج فهمی های مردسالارانه ، حایز اهمیت بنیادی اند.
این و سؤال های زیادی از این قبیل در مقابل اجتماع ما قرار دارند که به کمک دانشمندان، علمای دین و فرهنگیان کشور باید مورد بحث قرار گرفته و نتایج آن در معرض استفاده زنان و مردان قرار گیرند.
سال گذشته در همین وقت کمپاین «تفکر، تحریر و عمل» را به راه انداختیم که مسایلی راجع به چون و چرا ی نقض حقوق زن، عوامل فقر و بیسوادی، موقف و مقام زن و سایر مسایل مهم دیگر را در بر داشت. که از آن نتایج خوبی به دست آمد. در سال ۲۰۱۵ میخواهیم تا بازهم از 8 مارچ-« روز همبستگی بین المللی زنان جهان» تا «8 جون – روز همبستگی با زنان افغانستان» کمپاینی را در مورد «حقوق زن در اسلام»به راه بیندازیم. ما آرزو داریم تا هموطنان ما در موارد متذکره در بالا بنویسند و نظریات شان را از طریق ویب سایت ها، نشریه های چاپی و فیس بوک در اختیار همه قرار بدهند. تا باشد در ظرف سه ماه این مسائل به حیث یک مسئلۀ مبرم اجتماعی مورد بحث پیگیر قرار گرفته، مأخذ خوبی برای علاقمندان گردد. و این کمپاین قدم کوچکی در راۀ بهتر سازی زندگی زنان باشد.
در اینجا علاوه بر موضوعات متذکره، یک عده عناوین مشخص را جهت تحقیق بیشتر خدمت شما پیشنهاد مینمائیم :
«اسلام و سهمگیری زنان در امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی کشور. سیر تاریخی این پدیده»، «زن، خشونت فامیلی و اسلام»، «حجاب در شرایط کنونی»، «صفات خوب یک مرد در فامیل از لحاظ اسلام» ، «طلاق در اسلام»، « آیا سنگسار های اجرا شده در وطن ما، با شروط مقررۀ لازمیی اسلامی مطابقت داشته است؟ آیا درتطبیق احکام سوء استفاده صورت نگرفته است؟»، «شرایط تعدد زوجات چه است؟ آیا هراس از عدم تطبیق عدالت بین خانمها نباید مانع تعدد زوجات گردد.»، «تفکیک سنت های ناشایستۀ مترسب در جامعه از احکام دین اسلام »، «صنایع اسلحه سازی و ارتباط آن با افراطی گرایی اسلامی»،«چگونه میتوان اساس یک زندگی انسانی را برای زنان، با وجود بحران عمومی و تهداب پر نم و نا استوار جامعه بنا نهاد»، « آیا تقسیم معقول وظایف میان مبارزۀ نهادهای رسمی و غیر رسمی و مدافعان حقوق زن که در داخل و خارج از افغانستان زندگی مینمایند، یکی از ضرورت های تاریخی دوران کنونی میباشد؟»، «مقایسۀ حقوق زن در ادیان ابراهیمی»...
از خوانندگان عزیز خواهشمندیم تا این بحث ها را در طول سه ماه دنبال نموده و کمپاین را با نظریات ارزشمند شان یاری رسانند.
پوهندوی شیما غفوری
به نمایندگی از گروپ کاری کمپاین «تفکر، تحریر و عمل» در مورد زن که شامل این شخصیت ها از داخل و خارج کشور میباشد:
(آشا ابوی، ابراهیم نعیمی، اعظم سیستانی، ببرک ارغند، حمیدالله عبیدی، خاتول مهمند، رحیم صافی، زرغونه احمدیار، زرغونه عبیدی، زرغونه عطا ژواک، سهیلا حسرت نظیمی، شیما غفوری، صالحه خالقی اسحق زی، صالحه وهاب واصل، غوث الدین میر، فرید ثمین، قیس کبیر،محبوبه مقصودی، مسعود فارانی، مریم واحد، ملالی نظام، منیره یوسف زاده، نادیه قانع، ناهید علومی، نظیفه یعقوبی، نورمحمد غفوری،ویدا فیضی، هوسی بابک. سایر دوستانی که خواهش همکاری در این گروپ را داشته باشند، لطفاً با ما در تماس شوند.)