محترم نعیم سلیمی

کتاب « کشتار امید »

قسمت هفتم

۱۳ /حمل/ ۱۴۰۳

ویلیام بلوم William Blum

افغانستان ، 1979- 1992 :

برگردان: نعیم سلیمی

جهاد آمریکا

درآغازکاربرخی مراقبت ها درمورد جنبه اخلاقی چنین پالیسی[مراجعه شود به قسمت اول] صورت می گرفت.یک کارمندعالی رتبه اداره کارترچنین یادآورشد:

سوال مطرح درینجا این بود که آیابی موازنه ساختن شوروی جهت مجاز پنداشتن استعمال زندگی دیگران برای منافع جغرافیایی ما {ایالات متحده آمریکا}که منظورعملیات را تشکیل میداد اخلاقا قابل قبول بودیا خیر(واشنگتن پوست ، 13 جنوری 1985 ،صفحه A30 .کارمندی که نامش معلوم نیست ، شاید رئیس اداره سی آی ای بنام Stansfield Turner بوده باشد که مطلب بسیارشبیه همچو اظهارات ازوی درنشریه Weiner نیزدرصفحات 146 الی 147 نقل گردیده است).

مگر چنین [ملاحظات] عاطفی نمیتواند پایداربماند.افغانستان یک رویای جنگ سرد بود:بلاخره سی آی ای و پنتاگون یکی ازلشکرهای نیابتی خود را درمقابله مستقیم با نیروهای امپراتوری شیطانی {اتحادشوروی }در اختیارداشت.هیچگونه قیمت بلند و بالایی برای بازی Super Nintendo game [یکنوع قطعه بازی جاپانی ] و نه هم [بازی بازندگی صد ها هزار افغان و تخریب[شیرازه اجتماعی] افغانستان ؛ونه هم ریختن تقریبا3 بلیون دالر پول تکس (مالیات) آمریکایی ها در یک گودال بی انتها ،درمیان نبود که قسمت زیاد آن به منظورثروتمند ساختن عده اندکی از افغانها و پاکستانی هابه مصرف می رسند.

کانگرس [ایالات متحده آمریکا ] نیز به همان اندازه بدون شک و درنگ اخلاقی با آگهی هشداراز مسلح ساختن شورشیان [کانترا] نیکاراگوامشتاق بودتاهرسال با تخصیص پول های بیشتری برای شورشیان به یک شیپور[صدای] واقعی دوحزبی [احزاب دموکرات و جمهوری خواه ]برای این منظور مبدل شود.نماینده ای ازایالت تکزاس بنام Charles Wilson بطور غیرمعمولی احساس رسمی واشنگتن را درین زمینه چنین بیان نمود:

58000 نفردرویتنام به هلاکت رسیدوما ازروس ها یکی را قرضداراستیم...

و من یک کمی به خاطر ویتنام کین دارم.فکر کردم تا اتحادشوروی باید یک مقد ار{این زهر} را بچشد...من طرفداراین نظرم که مصرف پول برای صدمه زدن به دشمنان ما بهتراز بودن پول در بودجه وزارت دفاع می باشد (بازهم همانجا).

سی آی ای به یک هماهنگ کننده بزرگی مبدل شد:خریداری و یا تنظیم و ترتیب تولید تسلیحات شبیه اتحادشوروی ازمصر، چین ،پولند،اسرائیل وهرجای دیگری و یا هم مهیا ساختن تربیت نظامی خودش توسط آمریکایی ها ، مصری ها ، چینایی ها وایرانی ها که مطالبه کمک ازکشورهای شرق میانه برای جلب امداد و ازآنجمله عربستان سعودی که صدها ملیون دالررا همه ساله به شکل کمک اعطا نماید – احتمالا بطورکلی بیشترازیک بلیون{دالر} ، تشویق و کشاندن پای پاکستان که اخیرا روابط آمریکابا آن بسیارضعیف بود ، اجاره گرفتن این کشوربرای میدان نمایشات نظامی و پناهگاه ها، توظیف بریگادیرمیان محمد افضل افضل رئیس عملیات نظامی باپرداخت دستمزدی ازجانب سی آی ای برای مراقبت همکاری پاکستان. (درمیان"اسناد سفارت"پاورقی راپور محرم سی آی ای ،30 اکتوبر 1079، جلد 30 ).

از جانب ایالات متحده آمریکا برای پاکستان گفته شده بودکه در صورت پیوستنش به این جنگ مقدس کمک های اقتصادی و نظامی[امریکا] که متوقف گردیده بود دوباره [برای پاکستان ]احیا می گردد. تنها یک ماه قبل از مداخله شوروی اوباشان ضد آمریکا سفارت ایالات متحده آمریکا در اسلام آباد ومراکز فرهنگی آمریکا رادردوشهر دیگرپاکستان به آتش زده وغارت نمودند(نیویارک تایمز،22 نوامبر 1979 ،صفحه 1).

سفیر آمریکا در لیبیا چنین راپورداد که معمرالقذافی مبلغ 250000 دالررا برای شورشیان می فرستد.مگر این انتقال پولی احتمالاً براساس تقاضای سی آی ای صورت نگرفته بود (نشریه Weiner ،صفحه 146 ).

واشنگتن این موضوع را به پاکستانی ها محول نمود که کدام یک گروپ های کوریلایی [جنگجویان غیر نظامی افغانی ]ازدریافت انعام بهره مند شوند.یک شاهد عینی چنین می نویسد:,,بنابرعقلانیت عمومی آنزمانی ایالات متحده آمریکا اشتباه ویتنام را تکرارنمی کند.[یعنی که مدیریت مبتنی بر خرده گیری یک جنگ دریک فرهنگی که درک و شناخت آن میسر نیست ].،،(John Balbach رئیس عمومی هیئت گروه کاری کانگرس Cogressional Task Force درمورد افغانستان ، مقاله لاانجلس تایمز ،22اگست 1993).

{مگردرمعامله فوق }همه ی پاکستانی هاخریداری نشدند.روزنامه مستقل منتشره روزانه پاکستانی بنام ،مسلمان The Muslem چندین بارایالات متحده آمریکا را متهم به ،،جنگ تا اخرین افغان،، نمود ...,,ما خرسند نیستیم ازینکه برچسپ "دولت خط مقدم "ازجانب واشنگتون برما زده شود.،،مشاهده نمی گردد که واشنگتن درپی هیچگونه دغدغه ی حل وفصل جنگی باشد که نفع آن تصاحب بدون پرداخت قیمت نیروی انسانی آمریکا باشد(نقل قول از نشریه گاردین لندن ،28 دسامبر1983 و16 جنوری 1987 ، ص 19).

درواقعیت این مطلب وضاحت ندارد که آیا کدام تلفات جانی امریکا درین جنگ وجود داشته و یا خیر.به مناسبت های مختلف در اواخرسالهای دهه ی 80 حکومت کابل اعلان نمود که آمریکایی ها در جریان جنگ به هلاکت رسیدند.

(لاس انجلس تایمز ،17اکتوبر 1988 ،13 مارچ 1989 ).ودرسال 1985 یک روزنامه منتشره لندن راپورداد که درحدود 24 نفرازمسلمانان سیاه پوست آمریکایی درپهلوی مجاهدین درافغانستان وجود داشتند. تفسیربنیادگرایانه قران حاکی ازآن است که تمام مومنین دراسلام حد اقل یکباردرزندگی خود جهاد نمایند(دیلی تلگراف (لندن )،5 آگست 1985 ).

تعدادی از مسلمانان سیاه پوست بعدازدریافت جراحت به ایالات متحده آمریکا برگشت نمودند .

--

هرچندیکه افغانستان درجریان 60 سال زندگی صلح آمیز با همسایه دربه دیوارش – اتحادشوروی زندگی می نمود [علی الرغم آن ]تجاوز شوروی ...مداخله شوروی ...بلعیدن دولت بیگناه دیگری از جانب شوروی به مثابه ی بخشی از فتوحات جهان و یا لااقل شرق میانه ...درس های {تبلیغاتی}مسلط و دوامداری بودند که ازجانب اعلامیه های رسمی واشنگتن ووسایل اطلاعات جمعی ایالات متحده آمریکا درمورد جنگ وبرای اگاهی جمعی اوسط هرآمریکایی ارائه می گردید. زبیگنیوبرژینسکی بطور بی امان با ضدیت با شوروی درخاطرات خود از " بیطرفی" افغانستان سخن می زند(بریژینسکی این مطلب را درصفحه 356 لااقل سه بارخاطر نشان نمود ).

این کشور [افغانستان ] حتی در جریان جنگ جهانی دوم بیطرف بود .

یک کسی باید با دوراندیشی وتلاش جدی درمورد معلومات و شیوه بیانی که برای مردم عام آمریکا به دنبال مداخله شوروی بانتیجه گیری وربط دادن جنگ داخلی با اصلاحات عمیق اجتماعی ارائه می گردد،بنگرد.درحالیکه [با اینگونه استدلال ]بحث واقعی درباره این مساله وجودخارجی پیدا نمی کند.چنین شخصی میتواند در باره آنچه که گفته آمد لمحه ای از آن را دراظهارات نیویارک تایمزدرین زمینه بدست آورد:

تلاش برای اصلاحات ارضی روسا و سالاران قریه [ها] را تضعیف نمود.تصاویر لینن رهبران دینی آنها را تهدید مینمود.مگراعطای حقوق جدید از جانب حکومت انقلابی کابل در مورد زنان بود که مسلمانان ارتدوکس را در قبایل پشتون نشین شرق افغانستان وادارنمود تا سلاح های خود را بردارند....،، حکومت دستور داد که زنان باید درمیتنگ ها شرکت کنند واطفال ما باید به مکتب برود.این مطلب دین ما را تهدید میکند.ما باید می جنگیدیم،،...،،حکومت دستورالعمل های متعددی را برای آزادی اجازه دادن به زنان درانتخاب همسر بدون توافق والدین شان وضع نمود.،،(نیویارک تایمز،نهم فبروری 1980،ص3؛ گرچه که این مطلب بعداز تهاجم شوروی نوشته شده؛ ولی این مقاله به اپریل 1979 رجعت داده می شود).

ادامه دارد ...