محترم حریف معروف
خانه در لوگرکشتزار در خوست!!
جمع شدن در ویانا وکنفرانس هرات در هسپانیه!
عقل یعنی
Rational minds
thingking
یکنوع فعالیت ذهنی است ، البته آدمهای که گویا ذهن دارند!
نظریات گوساف یونگ وفروید …. داکتر هلاکوهی یکطرف،
همی ما وشما را خدا جان ویا طبیعت عقل! داده، امریکا با تمامی بزرگی وقوت اش که در یکماه اعراق ودر ده روز کشور لیبیا را بخاک وخون میکشد.
اینکه خاک وطن ما را در توبره انداخت وبعد از بیست سال با مصرف هزاران میلیون دالر به اساس مشوره موسسات تولید! فکر شان بسته دم ودستگاه ۲۰ ساله را برای ( سردشمنان) ۲۵ میلیون دالری خویش تسلیم ! داد وخود شان رفتند!
وما وشما حالا بگوئیم که
آنها اشتباه کردند!
غلط کردند!
ویا گویا ناسنجیده عمل کردند؟
وحالا
بازهم دزدان قدیم را کُمک میکنند تا باز هم همان غداران قدیم بیایند ومردم ما را قین وفانه کنند؟
خواااااااب میبینیم!
از سیاست بوی نبردیم!
و
قصه حضرت صاحب مرحوم
————————————
(( از ای اسپ کده یک خر میآوردی))
عزیزانیکه جهاد کردند ودرامور تنظیمهای جهادی! کم کم بلدیت داشتندمیدانند،که هر تنظیم نظر به امکانات .... فعالیت وزد وبند با کشور های پشتیبان جهاد!همان زمان یک ارگان نشراتی داشتند.
اکثرأ زمان نشر وچاپ این ارگانها مطابق تقسیم اوقات معین که پيشبینی شده بود، بنشر نمیرسید.
مثلا حزب اسلامی گلبدین ارگان داشت بنام شهادت .
جمیعت اسلامی میثاق خون را نشر مینمود. ویا حزب مولوی صاحب خود ما یونس خالص النور نام داشت.
بهمین ترتیب برادران مجاهد ما در انتخاب اسمای جراید ونشرات شان حتمأ از کلمات خون وشهید و شمشیر استفاده میبردند، وبشما بهتر معلوم است، جهاد واسلام سیاسی که کشتن وزدند نداشت بیک توت نمی ارزد!
خلص کلام!
در یکروز آفتابی همی برادران تنظیم جبهه نجات برهبری حضرت صاحب مرحوم ومشوره دفتر ای اس ای بخش مجاهدین تصمیم گرفتند تا برای جلب بیشتر کمک از خارجیها ومطرح نمودن نقش بیشتر جهاد در نشست ریکجاویک ریگن وگور باچوف سال 1983
حضرت صاحب را شخصأ به جبهات بفرستد. باید تأ کید کنم که دگړمن شاه نور با همان ریش بلند وترسناکش نیر مانند همیشه در رکاب ایشان حضور داشت.
حضور فضیلت منزلت مجددی به اصطلاح در داخل کشور وچاپ عکس های کلاشینکوف دارش در ارگان نشراتی جبهه نجات سه دلیل داشت.
اول : برای جهانیان نشان میدادند که نه تنها گلبدین بلکه تمامی رهبران هفتگانه در رفت وامدند.
دوم: امتیاز گیری سیاسی ومالی بنام جهاد از جانب پاکستان.
سوم : فعالیت حضرب صاحب ما ومقبولی ارگان نشراتی جبهه نجات .
بتعداد بیست تن برادران مسلح ، دو موتر افراد ای اس ای وسی ای دی ویکدو نفر از فامیل پوپل که قبلأ در کشور سمتهای بلند دولتی داشتند از پشاور حرکت نمودند وخود را در مسیر دریای کنر اما داخل جغرافیه پاکستان رساندند. اراضی محل جنگل ودریا هیچنوع تفاوت از جغرافیه داخل کشور نداشت.
جناب مرحوم مغفور حضرت صاحب باید در کناره های دریا واراضی ناهموار با چندین تن مجاهدین مسلح اش پياده طی طریق مینمود
تا از آن دو تن عکاسان بتوانند با استفاده از جغرافیه مختلف عکسهای جالب وهیجانی تهیه کنند.
رئيس اداری گفت: بخاطریکه حضرت صاحب مانده نشود ما اسپی را آماده نمودیم که هم سواری باشد هم باری وهم ( نمود) صفحه اخبار ما..
همان بود که یک اسپ لاغر ومُردنی را با چند فیر راکت ار پي جی ومقداری مهمات آوردند.
وزمانیکه عکاس ها خواستند تا حضور مجددی بالای اسپ سوارشود . همینکه حضرت صاحب بکمک شاه نور وچند تن دیگر میخواست سوار اسپ شود.
اسپ از بس که لاغر وکم جان بود زیر پای حضرت صاحب وچند فیر راکت در کنار آب خوابید وهر گز از جا بلند نشد.
بلاخره عکس های رهبر جبهه نجات درجبهات گرم! گرفته شد
اما
بدون کش وفش اسپ دوانی!
خدابیامرز با دیدن اسپ صدا کرد که :
از ای اسپ مردنی کده یک خره میآوردین!
فیسبوک، تیک تاک، صفحاتX…….. وتمامی فعالیتهای گویا ( فرهنگی) یک بخش کوچک از وسایل مبارزه( نیل به اهداف) است. اگر از وسایل بالا بصورت درست استفاده نشود، باعث قوت حریف ویا ( دشمن) میشود!
با حرمت