محترم عبدالقیوم میرزاده
پاکستان در تکاپوی ثبات
هلند، مارچ ۲۰۲۵
با تشدید حملات مسلحانهٔ روزتا روز طالبان پاکستانی در ایالت خیبر پشتونخواه و سایر ایالت های پاکستان و حملات متواتر و متداوم اردوی آزادیبخش بلوچ که بیشتر تاسیسات نظامی و افراد منسوب به آنرا نشانه گرفته اند و هفته وار تلفات پیهم بر نظامیان پاکستانی وارد می آورند وضعیت نظامی وسیاسی در این کشور را به شکل دراماتیک از کنترول خارج ساخته است.
در میان این همه حملات مسلحانه اردوی آزادیبخش بلوچ بر تاسیسات نظامی در سالهای اخیر حمله مورخ ۱۱ مارچ ۲۰۲۵ بر ریل مسافر بری سریع السیر جعفراکسپرس که پرسونل نظامی پاکستانی را از کویته به پشاور منتقل میکرد، صفحهٔ جدیدی را از شورش های ضد حکومتی در پاکستان به نمایش گذاشت.
دراین حمله که شبه نظامیان اردوی آزادیبخش بلوچ ۴۰۰ نفرمسافران ریل مسافر بری جعفراکسپرس را به گروگان گرفتند و درمیان ۲۱۴ تن گروگان ها منسوبین پلیس و اردوی پاکستان نیزبودند که بیست نفراز این نظامیان در آغاز حمله بر ریل کشته شدند و گروگانگیر ها اخطار دادند که اگر عملیات نظامی در اینجا صورت گیرد همه گروگان ها را بقتل میرسانند. متعاقباً گروگانگیر ها ۲۱۴ تن از پرسونل نظامی اردوی پاکستان، پلیس و منسوبین نظامی را گروگان گرفته و بقیه سرنشینان ریل جعفر اکسپرس را رها کردند. گرچه مقامات حکومتی ازکشته شدن ۳۳ تن از گروگان ها خبر دادند و در اخباروابسته به دولت پاکستان از رهایی بقیه مسافران مطالبی نوشتند اما اخبار غیر وابسته در پاکستان از کشته شدن تمام گروگان ها با گروگانگیر ها یا شبه نظامیان اعضای اردوی آزادیبخش بلوچ خبر دادند.
به هرصورت رویداد های اخیر حاکی از اوج گیری بیش از حد تنش های ضد دولتی در پا کستان بوده که در همه حالات ضعف فوق العاده ادارات استخباراتی و امنیتی پاکستان را بازگویی میکند. همچنان این فعالیت های ضد دولتی که تقریباً همهٔ آنها تاسیسات و منسوبین اردو و پلیس پاکستان را نشانی گرفته اند نشان دهندهٔ آنست که اوضاع از کنترول حکومت پاکستان خارج گردیده است و طی پنجاه سال اخیر پاکستان در همچو سطحی به تهدیدات امنیتی دچار نگردیده بود. از تحلیل وضع عمومی پاکستان بر می آید که فعالیت های طالبان پاکستانی TTP و اردوی آزادیبخش بلوچ با استفاده از نا رضایتی های عمومی مردم خاصتاً در ایالت های بلوچستان و پشتونخواه یک جنگ فرسایشی را علیهٔ نظامیان پاکستانی و حاکمیت پنجاب طوری سازماندهی کرده اند که در هر حالت کمر پاکستان را شکستانده و هر نوع اقدام نظامیان پاکستانی و حکومت را در این منجلاب بیشتر فرو میبرد.
با استقرار حاکمیت طالبان در افغانستان از یکطرف کمک های اقتصادی و نظامی امریکا و متحدین اش وجهان عرب تحت عنوان (مبارزه با تروریزم) به پاکستان قطع گردیده است و از طرف دیگر جنگ اکرائین و جنگ اسرائیل و فلسطین، سوریه، لبنان و یمن تمام پوتانسیل نظامی امریکا و غرب را بخود معطوف ساخته و جایی برای پاکستان باقی نگذاشته است.
اوضاع نشان میدهد که پاکستان هم اکنون بسیار بیچاره شده و مؤسسات استراتیژیک آن هیچ راه حلی را برای نجات از مخمسهٔ موجود نمی یابند. زیرا در پهلوی وخامت شدید وضعیت اقتصادی، فقرکه روز تا روز عمومیت پیدا میکند، بیکاری، اختلافات بسیار شدید سیاسی میان حزب حاکم و احزاب اپوزیسیون خاصتاً حزب تحریک انصاف تحت رهبری عمران خان صدراعظم سابق پاکستان و مصارف سرسام آور دستگاه نظامی پاکستان و مداخلهٔ اردو در ادارهٔ دولت و نقش احزاب سیاسی نارضایتی های عمومی را در پاکستان به اوج رسانیده است.
از این اوضاع نارضایتی عمومی مردم در پاکستان هم طالبان پاکستانی، هم اردوی آزادیبخش بلوچ و هم حزب تحریک انصاف عمران خان بیشترین نفع را برده و پشتوانهٔ مردمی خویش را بیشتر از پیش تحکیم بخشیده اند.
بدین ترتیب هیچ برگ برندهٔ برای حکومت پاکستان باقی نمانده است.
هم اکنون مطالبات طالبان پاکستانی و اردوی آزادیبخش بلوچ کمتر از حاکمیت مطلق در قلمرو های ایالات پشتونخواه و بلوچستان نمی باشد که عملاً تجزیه پاکستان را بازگویی میکند. البته در اینجا قابل ذکر میدانم که مرام غایی طالبان پاکستانیPTT استقرار حاکمیت طالبانی در سرتاسرپاکستان میباشد که تا کنون مرکز ثقل فعالیت های این گروه بنابر وضع الجیش ایالت پشتونخواه بوده و بیشترین سرباز گیری شان نیز از میان پشتون های این ایالت اکمال میگردد اما این گروه در سر تاسر پاکستان علاقمندان خود را دارند و مدرسه های دینی طالب پروری تحت حمایت افراد با نفوذ مذهبی همچنان در سراسر پاکستان فعال اند و نیروی ذخیره برای این گروه مسلح درحال تکوین اند.
دستگاه حاکمهٔ پاکستان در همه این رویداد ها و تشجیع مخالفین اش، دست طالبان افغانستان و حکومت هند را دخیل دانسته و این شورش ها را فعالیت تروریستی دانسته و در سطح ملی و بین المللی ازآن شکوه و شکایت سر داده اند که ما قربانی تروریزم هستیم. اما آنها فراموش کرده اند که این تروریزم این مجاهد و طالب و تفنگداراز کجا آغاز شد و کی برسر شانه های این مردم طی مراسم خاص تفنگ گذاشتند و سیلی از تروریستان رابا جنگ افزار های مخوف به افغانستان و هند فرستادند و صد ها هزار انسان را به شهادت رساندند و در نتیجه کشور ما افغانستان را بخاک یکسان کردند و بخون نشاندند. حالا همان وضعیت بر دامن خودش چسپیده و وضعیت آنکشور را بحدی مخدوش و مغشوش ساخته است که هیچ راه حلی را برای برون رفت از این وضعیت دیده نمی توانند. استراتیژیست های پاکستانی میبینند که هم جنگ و اقدام نظامی با این گروه های مخالف مسلح و هم کرنش و موافقت های سیاسی هر دو راه را برای تشجیع بیشتر مردم به پا خیسته ایالت های پشتونخواه و بلوچستان هموار کرده وبه تجزیه پاکستان منجر خواهد شد. پاکستان در وجود نظامیان ماجراجوی خویش طی نیم قرن اخیردر غرب دشمنی آشتی ناپذیر با همسایهٔ غربی و در شرق با همسایهٔ شرقی را بجان خریده است که از هردو جانب شدیداً در هراس بوده و خواب آرام را بر خویش حرام کرده اند و اکنون در وضعیت نهایت وخیم اقتصادی، نظامی و سیاسی قرار گرفته اند. تحکیم روابط حسنه ونزدیکی بیش از حد هند با ایالات متحدهٔ امریکا و تمایلات هند در ایجاد پکت نظامی - دفاعی استراتیژیک با شرکت امریکا، استرالیا و جاپان QUAD توجهٔ امریکا را بیشتر بصوب هند معطوف ساخته و پاکستان از این جهت نیز در انزوا قرار گرفته است. و این امر تأثیر بس بزرگی در تشجیع گروه های مخالف حکومتی پاکستان ایفا میکند. نزدیکی هند با امریکا روسیه را ترغیب کرده است تا سطح همکاری های اقتصادی اش را با پاکستان بازنگری کند اما روسیه فعلاً ظرفیت و پوتانسیل جایگزینی غرب در راس ایالات متحدهٔ امریکا را در پاکستان ندارد.
استفاده از داعش برای ایجاد نا امنی در افغانستان گزینهٔ دیگریست که پاکستان در موجودیت قوای امریکا در افغانستان در آن سرمایه گزاری استخباراتی کرده بود. بر اساس اعلامیه ها واطلاعات ادارات استخبارات افغانستان هم اکنون چند کمپ تعلیم و تربیه داعشیان در قلمرو پاکستان موجود بوده و هر از گاهی از آنها درعملیات های تخریبی در افغانستان خاصتاً در اهداف حساسیت برانگیز مذهبی و اتینیک، بازی های استخباراتی و نمایشات سمبولیک ژورنالیستیک بمنظور مغشوش ساختن ذهنیت عامه استفاده بعمل می آورد که افراد دستگیر شده از جانب حکومت بر سر اقتدار در افغانستان در اعترافات خویش از موجودیت این کمپ ها اطلاع داده اند. اما بنابر بحران مالی ظرفیت و پوتانسیل مادی و لوژستیکی استخبارات نظامی پاکستان در حدی نیست که از این نیرو درعملیات های تخریبی وسیع و متداوم استفاده بعمل آورد. یعنی این گزینه نیز درد شان را مداوا نمیکند.
گزینهٔ دیگر که ممکن دستگاه نظامی پاکستان به آن بیاندیشد احتمالاً لشکر کشی و جنگ مستقیم با افغانستان باشد. زیرا در این اواخرتحریکات وبرخورد های خونین نظامی در کناره های سرحدات به بهانه های مختلف راه اندازی میگردد که تاکنون با مهارت های خاص از جانب طرف افغانی جواب داده شده واز شعله ور شدن جنگ جلوگیری بعمل آمده است. اما از تذکرات اخیر و بیانیه هایی شهباز شریف صدراعظم پاکستان و خواجه آصف وزیر دفاع پاکستان چنین بر می آید که نظامیان پاکستانی راه حل معضل خویش و برون رفت از این پرتگاه را درگزینهٔ جنگ مستقیم با افغانستان تصور میکنند. احتمالاً آنها از یکطرف تجارب تجاوز خفت بار انگلیس، روس و امریکا را فراموش کرده اند.؟! و از طرف دیگر همچنان پاکستانی ها سعی دارند ترامپ و امریکایان را در مداخله به افغانستان تحت بهانهٔ بدست آوردن سلاح ها و مهمات بجا مانده در افغانستان ترغیب کنند تا از یکطرف برای طالبان معضلهٔ جدیدی ایجاد کنند و از طرف دیگر به جهانیان چنین وانمود کنند که مخالفین مسلح پاکستان بوسیلهٔ حکومت طالبان افغانستان از اسلحه و مهمات امریکایی تسلیح و تجهیز میشوند! چنانچه دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکااز حلف وفاداری اش تا کنون چند بار مسئلهٔ واپس گیری و معامله سلاح و مهمات امریکایی را یاد آوری کرده است. موصوف در اجلاس ماه فبروری جمهوری خواهان فریاد برآورد که از رژه رفتن طالبان با سلاح های امریکایی بسیار خشمگین است و آرزو دارد تا به هرقیمتی این سلاح ها را در باره بدست بیآورد. اما احتمالاً اطرافیان ترامپ بوی یادآوری میکنند که این سلاح ها قبلاً طی قرار داد های رسمی بین دولتین امریکا و افغانستان بدولت جمهوری اسلامی افغانستان داده شده بود و همه این سلاح ها ملکیت افغانستان است و سلاح هایی را که طالبان از فرار دزدانهٔ نیروهای امریکایی طالبان به غنیمت گرفته اند غنیمت جنگی است و در هیچ حالتی آنها قابل استرداد نیستند.
آنچه در این برههٔ حساس تاریخی برای کشور ما از اهمیت فراوان برخوردار است، ایفای نقش فعال در تأمین مناسبات بین المللی خاصتاً با کشور هاییکه همسان با کشور ما قربانی تروریزم صادر شده از پاکستان بوده اند، ترصد متداوم برمجاری مداخله بمنظور جلوگیری از فعالیت های ماجراجویانهٔ پاکستان در امور کشور ما. راه اندازی تبلیغات وسیع و دامنه داردرسطح کشور، منطقه و جهان در قبال فعالیت های تخریبی و ماجرا جویانهٔ پاکستان در امور افغانستان میباشد.